💢 روایتی جذاب و خواندنی از نحوه برخورد سردار سرلشکر پاسدار شهید محمد بروجردی فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا با یک راننده کامیون که به دلیل سرقت نگرفتن در جاده به ایشان سیلی زده بود‼️
🔹️به همراه شهيدبروجردی و چند نفر از بچه های سپاه، با ماشين به سمت باختران در حال حركت بوديم. هيج كدام لباس سپاه بر تن نداشتيم و خود شهيد بروجردی هم پشت فرمان نشسته بود.
● پشت سرمان، يك كاميون خاور كه بار سنگينی داشت، میخواست سبقت بگيرد. بروجردی هر كاری كرد كه خاور بتواند از او جلو بزند، چون جاده به شدت شلوغ بود و ماشين از رو به رو میآمد، موفق نشد.
● بالاخره كاميون كه بی وقفه بوق ميزد، از ما سبقت گرفت، اما جلوتر جلوی ماشين پيچيد و ايستاد. بروجردی به زحمت ماشين را متوقف كرد. راننده خاور كه درشت هيكل و سبيل كلفت بود، از ماشين پياده شد، به سمت ما آمد، يقه بروجردی را گرفت و او را از پشت فرمان بيرون كشيد و پس از اين كه چند حرف نامربوط به او زد يك سيلی هم توی گوشش خواباند.
● ما خواستيم وارد صحنه شويم، اما بروجردی به ما اشاره كرد و در حالی كه لبخند به لب داشت، به راننده گفت:
«حالا شما ببخشيد! ما اشتباه كرديم! » راننده يقه بروجردی را ول كرد و رفت.
● ما به او گفتيم: «اين چه كاری بود كردی؟ او خودش مقصر بود.» بروجردی گفت: بگذاريد برود، اين راننده است، آدم زحمت كشی است، كار رانندگی سخت و طاقت فرساست و آدم را خسته ميكند.» اما ما هنوز ناراحت بوديم كه چرا كاری نكرديم.
● ادامه دارد...
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
🏷 #رسانه_طنجور
🆔 @tanjor
ــــ ـ