گفت و شنود1
چوب کبریت:
گفتم: چرا هر نمازتو چندبار میخونی؟
گفت: آخه به دلم نمیچسبه. دوباره میخونم که بهتر بشه.
گفتم: آخه نمیشه که یه نماز رو چندبار خوند.
گفت: چرا نمیشه؟ نماز بیشتر، ثواب بیشتر.
گفتم: هر چیزی سر جای خودش اثر خودشو داره
گفت: چرا؟ خب نماز که دوبار خوندنش بد نیست. قاعدتا باید ثواب بیشتری داشته باشه.
گفتم: چه عرض کنم... طرف یک چوب کبریت گرفته بود، هرچی میکشید به جعبهاش روشن نمیشد. بهش میگند که شاید چوب کبریته ایرادی داشته باشه. میگه: نه اتفاقا همین چند دقیقه پیش کشیدم روشن شد.
#محمدحسین_علیان
#وسواس
#سبک_زندگی
#اجتماعی
@tanzac
گفت و شنود2
کار از محکم کاری عیب میکنه:
گفتم: تو چرا انقدر پاتو آب میکشی؟
گفت: توی خیابون آب ریخته بود دارم آب میکشم تا پام بشه.
گفتم : اون آب کشیدن برای نجاسته. مگه نجس بوده؟
گفت: چه میدونم شاید نجس باشه.
گفتم: چون نمیدونی اتفاقا پاکه. خودتم حکمشو میدونی ولی وسواسی شدی.
گفت: چه کنم عادت کردم. از بس آب کشیدم خودمو که هر چیز خیسی بهم میخوره فکر میکنم نجس شدم.
گفتم: والا چه عرض کنم. تو مثل اون بچهای میمونی که انقدر سکه توی این ماشین اسباببازیها انداخته بود و سوارشون شده بود که وقتی سکه میاندازه توی صندوق صدقات سوارش میشه.
#محمدحسین_علیان
#وسواس
#سبک_زندگی
#اجتماعی
@tanzac
گفت و شنود4
در و دیوار!
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ رفتی مسجد به نماز بیست نفرشون گیر دادی؟
گفت: خب دیدی که... قرائتش
ون اشکال داشت.
گفتم: اتفاقا قرائت تو از لحاظ تجویدی اشکال داشت. تو انقدر وسواس داری که الف هم از ته حلقت مثل عین میگی. بعدش هم الله دیگه ح جیمی نداره که از ته خلق میگی.
گفت: بابا تو هم قراءتت اشکال داره. حالا اینکه چند دوره کلاس تجوید رفتی دلیل نمیشه.
گفتم: چرا اشتباه رو فقط از بقیه میبینی؟ مثل اون کسی که اومد به تعمیرکار ماشین گفت: «قربون دستت، یه نگاه به این ماشین بنداز ببین چه عیبی داره که پشت سر هم به در و دیوار میخوره!»
#محمدحسین_علیان
#وسواس
#امر_به_معروف
#سبک_زندگی
#اجتماعی
@tanzac