تو سرزمینهای اشغالی مامانا به بچهها میگن:«برو گنبد آهنین رو بیار میخوام برنج آبکش کنم!»
#هیمنه_پوشکی
#توئیت
🔺سید هانی هاشمی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
صهیونیستا دیدن از گنبد آهنین آبی گرم نشد، خودشون دست به سلاح شدن.
البته همین وردنه کاراییش بیشتره از گنبد آهنینه!
#هیمنه_پوشکی
🔺محمد رضا رضایی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
یک قطعه زمین کشاورزی آماده به کشت و شخم خورده به فروش میرسد
مکان: قاسمیه (تل آویو سابق)
#هیمنه_پوشکی
🔺 مجتبی قبادی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
روزنامه سفر به بلد اسرائیل
قسمت اول: جشن تشرف
در ۲۷ رمضان سنهی ۱۴۴۲ هجری قمری با یک نفر از احباب به نام شمعون، به بلد اسرائیل عازم گشتیم. او سرمایهدار، کارخانهدار، ملکدار، مرکبدار، شلوار دار و یهودی مذهب بود. در این فقره نیز، هر چند از زخم بستر رنج میبردیم، لیکن تمامی مشهودات و مدروکات را بیتحریف، ضبط و راپرت یومیه را حین دمر خوابیدن و استعمال ویکس، کتابت نمودیم. آنچه در ادامه میآید ماوقع این سفر است.
شمعون گفت هنگام ورود، جشن شرفیابی برایمان در نظر گرفته و به قول عوام الناس میخواهند ما را حسابی تحویل بگیرند. گویا در ایام اخیر کمتر مسافری وارد این کشور شده و آنها خیلی به پناه دادن علاقه دارند...
ادامه دارد...
#هیمنه_پوشکی
🔺 مرضیه ربیعی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
روزنامه سفر به بلد اسرائیل قسمت اول: جشن تشرف در ۲۷ رمضان سنهی ۱۴۴۲ هجری قمری با یک نفر از احباب
روزنامه سفر به بلد اسرائیل
قسمت دوم: ایراد فنی صندلی طیاره
در طیاره نشسته بودیم که ما را با خبر نمودند، در ایامی نزدیک به تشرفمان، در برخی بلاد اسلامیه تجمعات کرده و برای بلد اسرائیل پروتست (protest) داشتهاند. از احوال معترضین گفتند که میخواهند ارض مقدس از یهودیان به زور چپاول کرده و آنها را بیرون کنند. گویا اوضاع قمر در عقرب بود. شمعون را از شنیدن این خبر، خوف فرا گرفت. کمی او را آرام کردیم که مگر نگفتی در بلد ما صلح بسیار پابرجاست و احدی جرات حمله به ما را ندارد، لذا خیالاتت آرام باشد. شمعون گفت: اصلا ما خودمان گنبد آهنین داریم و هیچ موشکی در کشور ما فرود نمیآید. گنبد را چنان ساختهاند که هر موشک از اجانب به سمت آن بیاید، دنبالش میروند و بالمرّه آن را در هوا منهدم میکنند. بعد از آن در صندلی خود جابهجا شد تا لختی چرت بزند. نمیدانم چرا از زیر صندلیاش آب چکه میکرد!...
ادامه دارد...
Protest: اعتراض
#هیمنه_پوشکی
🔺 مرضیه ربیعی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
روزنامه سفر به بلد اسرائیل قسمت دوم: ایراد فنی صندلی طیاره در طیاره نشسته بودیم که ما را با خبر نم
روزنامه سفر به بلد اسرائیل
قسمت سوم: مردمانی آدمگریز
پس از پیاده شدن از طیاره وارد فرودگاه بنگوروین شدیم. انتظار داشتیم با حلقههای گل رز و کوکب به استقبالمان بیایند! ولی حیرت کردیم که چرا همگان از ما میگریزند! از شمعون پرسیدم چرا اوضاع از این قرار است؟ او همچنان با هیجانزدگی، رعایای در حال فرار را مینگریست که ناگهان صدایی مانند شلیک توپ به گوشمان رسید! ما ذوقمرگ گردیده که به میمنت تشرفمان چند توپ شلیک کردهاند... اما شمعون را دیدیم که بالفور روانهی خلا شد. متحیرم که از صبح چندین جامه و شلوار تعویض کرده است، عاقبتالامر او را از خلا بیرون کشیده و به سمت دروازهی خروج خرکش کردیم...
ادامه دارد...
#هیمنه_پوشکی
🔺 مرضیه ربیعی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
روزنامه سفر به بلد اسرائیل قسمت سوم: مردمانی آدمگریز پس از پیاده شدن از طیاره وارد فرودگاه بنگور
روزنامه سفر به بلد اسرائیل
قسمت چهارم: افقاورشلیم
هوا سمت غروب میرفت و ما در مسیر هتل بودیم. آسمان اسرائیل بسیار زیبا و پر از نقطههای نورانی بود. در راه تشنگی بر ما چیره شد و از شوفر خواستیم توقف کند تا آب معدنی ابتیاع کنیم. جلو درب عمارت فروشگاه افق اورشلیم، کرور کرور رعایای اسرائیلی ایستاده و منتظر ورود بودند. مارکت عالی بود و تا چشم کار میکرد قفسه کالا بود. ولی وضع کالاها عجیب بود که تاکنون به چشمان خود چنین چیزی ندیده بودیم! تمامی قفسهها را تا خرتناق پر از پوشک کرده بودند! گویا تجارت آن پرسود است! درب یخچال را باز کردیم تا آب معدنی برداریم، یخچال پر از پوشک بود!
ما که دستمان به آب نرسید، ولی شمعون با خریدی رضایت بخش از مارکت افقاورشلیم بیرون آمد!...
ادامه دارد...
#هیمنه_پوشکی
🔺 مرضیه ربیعی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
520.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش گنبد آهنین بعد از موشک خوردن!
#هیمنه_پوشکی
🔺 مجتبی قبادی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
قیافه صهیونیستا وقتی می_بینن فلسطینیا خود گنبد آهنین رو هم زدن!
#هیمنه_پوشکی
🔺 مجتبی قبادی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
روزنامه سفر به بلد اسرائیل قسمت چهارم: افقاورشلیم هوا سمت غروب میرفت و ما در مسیر هتل بودیم. آسم
روزنامه سفر به بلد اسرائیل
قسمت پنجم: راه مراجعت کجاست؟
در آخر شب، صداهای مهیب فراوان به گوش میرسید. آگاه شدیم که محاربه در شهر قطعیت یافته است. از هراس بسیار به سوی مکان جانپناه روانه گشتیم. گویا موشکهای گنبد در پیدا کردن مسیر گرگیجه گرفته و به همراه موشکهای سرگردان، به سمت شهر مراجعت کردهاند! در میانه راه، احوالات شمعون ناخوش گشت و به ناچار به سمت مریضخانه تغییر مسیر دادیم. طبیب گفت: آب بسیاری از بدن وی خارج گردیده و باید به مدت شش ماه، هر شش ساعت، شش لیوان محلول او آر اس بنوشد.
این هم بخت من بیچاره بود! با این اوضاع شهر، حسابمان با کرامالکاتبین است. خداوند محافظت بفرماید...
ادامه ندارد!
#هیمنه_پوشکی
🔺 مرضیه ربیعی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir