📆 1403.5.4
🔰 آیا تا ابد باید دنبالهرو روانشناسان غربی باشیم؟
🔶 این سؤالی است که برخی همکاران و دوستانمان، آن را با این ادعا که «علم اسلامی و ایرانی و غربی ندارد» سرکوب میکنند.
🔸 البته ایشان کمی درست میگویند، علوم طبیعی واقعاً اسلامی و غیراسلامی، بومی و غیربومی، فرهنگی و غیرفرهنگی ندارند. آب در همه جا در صد درجه میجوشد و در صفر درجه یخ میزند.
✳️ اما آیا بین علوم انسانی و علوم طبیعی تفاوتی وجود ندارد؟
🔸 لطفاً قبل از فعال شدن دفاعتان، بیایید باهم یک حکایت زیبا از کلیله و دمنه* بخوانیم و سپس یک تجربهی علمی رو مرور کنیم.
1️⃣ گويند كه بطی (مرغابی) در آب، روشنايی ستاره میديد، پنداشت كه ماهي است، قصدی میكرد تا بگيرد و هيچ نمیيافت. چون بارها بيازمود و حاصلی نديد، فرو گذاشت. ديگر روز هرگاه كه ماهی بديدی گمان بردی كه همان روشنايی است، قصدی نپيوستی و ثمرت اين تجربت آن بود كه همه روز گرسنه بماند!
2️⃣ روانشناس معروف #مارتین_سلیگمن در آزمایشی سه گروه از سگها را در قفسی قرار داد. به گروه اول شوکی اعمال کرد که میتوانستند از آن فرار کنند. به گروه دوم همان شوک را اعمال کرد، با این تفاوت که نمیتوانستند از آن فرار کنند. گروه سوم را بدون هیچ عملی رها کرد. روز بعد سگها را به قفس مخصوص برد و به هر سه گروه مجدداً شوک داد (این قفس بهگونهای طراحی شده بود که هر سهگروه بهراحتی میتوانستند از آن پریده و فرار کنند)، بعد از اعمال شوک: گروه اول که یاد گرفته بودند شوکها را کنترل کنند، ظرف چند ثانیه از قفس پریده و فرار کردند. گروه سوم هم که قبلاً شوکی دریافت نکرده بودند به سرعت فرار کردند.
اما گروه دوم، که آموخته بودند هیچ کاری برای فرار نمیتوان انجام داد، هیچ تلاشی برای فرار انجام ندادند، بیچارهها تسلیم شده و در قفس دراز کشیدند درحالیکه مرتباً شوک دریافت میکردند، این سگها هرگز نفهمیدند که صرفاً با پریدن از روی مانع میتوانند از شوک رها شوند...
✅ به این ترتیب سلیگمن نظریه #درماندگی_آموخته_شده ، یعنی «حالتی که جاندار پس از بارها تلاش و شکستِ پیدرپی در آن گرفتار میشود و دیگر حتی در شرایطی که امکان موفقیتش هم وجود داشته باشد تلاشی انجام نمیدهد، منفعل شده و تحمل میکند!» را اثبات کرد.
✅ او قرنها پساز نگارش کلیله و دمنه، بزرگترین نظریهی قرن را ارائه کرد و موفق به کسب جایزه #نوبل_روانشناسی گردید. این موفقیت زمانی بود که رفتارگرایان در اوج قدرت خود قرار داشتند و معتقد بودند «جاندار فقط پاسخهایی را میآموزد که در مقابلش پاداش دریافت کند و یا تنبیه شود».
🔹 حالا سؤال اساسی اینجاست آیا پژوهشگر دیگری نمیتوانست با الهام گرفتن از قصهی مرغابی، در مقامِ «کشف»، چنین فرضیهای را ارائه داده و سپس در مقام «تجربه»، آن را رد یا اثبات کند؟
🔹 آیا در سایر متون دینی، فلسفی، حکمی، ادبی و... ما ایرانیان و حتی جهانیان چنین مفاهیمی برای بهره بردن وجود ندارد و علم فقط در انحصار غرب است؟
🔹 پس چرا تبدیل به انسانهای مصرفکنندهای شدهایم که فقط بهدنبال نظریههای غربی میگردیم و هر آنچه در آن سوی مرزها گفته میشود را میپرستیم و خود کمترین تلاشی برای تولید علم نمیکنیم و اگر کسی هم ایدهای داشت او را تکفیر و تحقیر میکنیم؟
[* کلیله و دمنه، باب اسد و الثور]
〰️〰️〰️〰️〰️
▪️اگر مفید بود لطفاً با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🆔 @tarahomiasl