با انجام آنچه لازم است شروع كن؛
سپس آنچه ممكن است را انجام بده؛
و ناگهان در حال انجام آنچه غيرممكن است خواهى بود
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
آهنگ { مرا عاشق چنان باید }
با صدای: ایرج بسطامی
مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد
قیامتهای پرآتش ز هر سویی برانگیزد
دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد
دو صد دریا بشوراند ز موج بحر نگریزد
ملکها را چه مندیلی به دست خویش درپیچد
چراغ لایزالی را چو قندیلی درآویزد
چو شیری سوی جنگ آید دل او چون نهنگ آید
بجز خود هیچ نگذارد و با خود نیز بستیزد
چو هفت صد پرده دل را به نور خود بدراند
ز عرشش این ندا آید بنامیزد بنامیزد
چو او از هفتمین دریا به کوه قاف رو آرد
از آن دریا چه گوهرها کنار خاک درریزد
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
مرا عاشق چنان باید_بسطامی.mp3
5.12M
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
هیچکس
از آخرین خداحافظی
باخبر نیست ...
قدر یکدیگر را بدانیم .
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
آهنگ { جام الست }
با صدای: حسام الدین سراج
جز سلسله ی مویت صنما
نگشوده کسی این مشکل ما
شد زنده دلم بر بوی تو گل
از نفخه صبح بر دست صبا
پیچد خبر کز دست غمت
آمد به سرم دور از توچه ها
از جام الست مدهوشم و مست
هم رفته ز دستهم مانده ز پا
زان می خوردم که روح پیمانه اوست
زان مست شدم که عقل دیوانهی اوست
شمعی به من آمد آتشی در من زد
آن شمع که آفتاب پروانهی اوست
بستیم کمر در خدمت دل
رستیم ز خویش در کار خدا
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
هر قلبی نیازمند قلب دیگری است،
تا برایش ذوق کند،
بخندد، گریه کند،
زندگی کند…
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
آهنگ { ارغوان }
با صدای: شهرام ناظری
بتی دارم که گردِ گل، ز سنبل سایه بان دارد!
بهار عارضش خطی به خونِ ارغوان دارد
ز چشمش جان نشاید بُرد، که از هر سو که میــبینم
کَمین از گوشه ای کردَسـت و تیر اَندر کمان دارد
خدا را دادِ من بستان، از او ای شحنه مجلس
که مِی با دیگری خوردَست و با من، سر گِران دارد
چو افتاده است، در این رَه که هر سلطان معنی را
در این درگاه میبینم، که سَر بر آســمان دارد
چو عاشق میشـدم گفتم، که بُردم گوهرِ مقصود
ندانسـتم که این دریا، چه موجِ خون فشان دارد
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
خوب گوش کردن را یاد بگیریم
گاه فرصت ها
بسیار آهسته در میزنند
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net
آهنگ { کوهستان }
با صدای: امین الله رشیدی
شبها آهنگ جانسوزی پیچد در قلب کوهستان
بانگی از نایی آتشبار همچون بانگ نای چوپان
تنها هر شب آنجا صیدی نیمه جان
دور از آشیان راهی بیکران می پوید
نقشآرزو گاهی در زمین گهدر آسمان میجوید
میجوید عشقی را کز دنیایی دیگر باشد
وز دنیایی بهتر باشد
چون شمعی همه شب بر رخ او خنده زند
مهرش بر سر باشد
کی جز ناکامی کامش باشد
کی جز محنت فرجامش باشد
او از خون دل می در جامش باشد
او از یاران یاری می خواهد
او از می هشیاری می خواهد
می خواهد صیدی وحشی رامش باشد
آه اما کی گردد پیدا
یارِ غمخواری در این دنیا
دل باید ماند تنها
اگر دستم دهد روزی که انصاف از تو بستانم
قضای عهد ماضی را شبی در دیور افشانم
چنانت دوست میدارم
چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من از تو صبر نتوانم
شبان آهسته مینالم مگر دردم نهان ماند
به گوش هر که در عالم رسید آواز پناهم
✦¤✦༻{ترانه سرا}༺✦¤✦
@taranesara_net