از شروطِ بیعت شناختن تو بود و من فقط
از تو شنیده ام و هنوز چشم ها و پلکها و
شبکههای نامرتبطش از شمیم وجودت قابی
نگرفته و گوش هایم به طنین روح نوازِ گرمای
صدایتَ آشنا نشده و بوی عطر تو را من باآن
آشنا نشده امفقط ازخواندنی ها و شنیدنیها
و دویدنیهابرایحسخاصِحضورت در قلبم
اشک هایی ساخته ام که گرما بخش وجودم
شده و با حزنِ کرب و بلای تو شیشهی عطری
از باران آن قلب همیشه مضطر ساخته ام تا
غم نبودنت را التیام بخشم، من با این حس ها
قلبم را برای حضور تو آماده کرده ام ..
پیش خودم ناقصه :
بیعت من شده ساختن مسیری از
عهدهایی که قلبم از خواندن و شنیدن و
جهاد مستمری که نشان از یک اندوهِ عظیمی
میدهد که تو برای ما تحمل میکنی و این
غم از بین نمیرود تا من با شناخت قلبی ام
با تو بیعت کتم و این بیعت چیزی جز تلاش
برای کم شدن غم های تو نیست ..این را
قلب برایم ترسیم کرده _ حس نبودنت را با
اشک به آغوش بکشد تا کمی از زخم های
نبودنت التیام یابد ..
فکر میکنم باز باید
بیشتر تامل کنم ..که قشنگ تر
بنویسم ..
نمی دونم ..
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
💬https://eitaa.com/taranom_pm/1769چقدر بهش نیاز داشتم_ممنونات🌸🍃
#ترنمات 🌧🌿🍊
خستهی ادامه دهنده ..
سلام باید فکر کنم.
یه طرح طنزی برام اومده
با شکل های مانگا طرح کوچیک
دو طرفه باشه .. با عشوه هم بوشه
که مثلا علت ازدواج خوب نکردن
این شده که چشم خوردیم
چون خوشگیلامون عمومی شده
همش چشم میخوریم ..
و یه طرح ولاء طرفینی که پیامبر
تا از مدینه نیومند سمت مدینه نرفت
حالا چه جوری میشه
باید فکر کنم ..
سلام و ادب
حقیقتا بنده استاد نیستم
یه شاگردِ یک شاگردم همین ..
با مشاور صحبت کنید ..
توی مشهد بچه های
کوچیکمون حدودا ۱۰
نفری ویروس گرفتن ..
هر کدوم چندین بار
بالا میوردن ، ازصبح
تا حالا درکشون
میکنم .. 😵💫🤢🤮
حالا کاری ندارم
ولی از بوی سرخ کردنی
غذای خونه دیگه حالت تهوع
بگیری معنای خوبی نداره 😂