🌿مشکلات حکومت دینی در فرض اجرای سالم ولی ضعیف
👈اگر بنا دارید به اهداف برسید،خواه ناخواه باید کار جدیدی را شروع کنید،نمیشود نشست، همه چیز را به دشمن نسبت داد.
بحثی در این نیست که دشمن بد است و دستش ازآستین همه، از همه ی اعضا و جوارح بیرون میآید!این، حقیقت شیطان است که بذرش را در زبان و دامن افراد می ریزد و حرفش را با زبان آنها می زند ( نهج البلاغه صبحی صالح خطبه ۷)
بحث در این است که شما در برابر دشمن چه می کنید؟
چگونه زمینه و فرصت ها را از او می گیرید و چگونه به دوستانی که می توانند فرصت میدهید.
اساس حرف،همین است و گرنه همیشه می شود مشکل را به دیگری بست.شیطان کار خودش را می کند،دشمن کار خودش را می کند ،من چه کنم؟
آیا من میتوانم از نقطه ضعفهای دشمن بهره بگیرم ؟می توانم نقطه ضعف های خودم را مسدّد کنم؟ می توانم شکاف هایی را که دارم پر کنم ؟آیا آن قدر توانا هستم تا آن گونه باشم که امام سجاد فرمودهاند :یصبح مؤمنا و یمسی کافرا
آیا منابعم درسطحی است که این همه را سیراب کنم ؟این ها مسئله اساسی است و مشکلاتی که در این فرض مطرح اند عبارتند از ۱.فرصت ندادن به استعدادها
۲.دلخوشی به تملق ها
۳. توزیع بیحساب امکانات
۴.غفلت از زایش بیامان دشمن
۵.غفلت از زایش خود
۶.برخوردهای یکسان و ناهمگون
۷.توجیه و برون فکنی
۸.نداشتن طرح و برنامه .
📚مشکلات حکومت دینی ص۲۱۰
@tarbeit
آن چه من را به حركت وادار مىكند،علم به چيزى نيست،اضطرار به آن است.احتياج به آن است.مادامى كه من،دين را حتى اگر قبول كردم،خدا را حتى اگر باور كردم كه هست،اگر به آن نياز نداشته باشم وبگويم بدون دين مىتوانم راهم را بروم ومىتوانم بدون دين زندگى كنم،طبيعتاً دين يادر متن نمىآيد،بر كنار مىشود، يااگر هم مىآيد متن بىبديلى نيست،مىتواند نسخه بَدَل داشته باشد
اينجاست كه تواز دين مىتوانى كنار بكشى.ثبات تو در رابطه با دين ممكن است متغير باشد. يك روز باشى يك روز نباشى.اين ديگر مربوط است به شرايطى كه تو دارى.دين متن تو نيست.يك روز آن را دارى، يك روز ندارى
حاشيهى زندگى توست
اما اگرآدمى باور كرد كه دين براى من ضرورت است،چرا؟چون علم من در حوزهى هفتادسال مىتواند كارگشا باشد،فلسفهى من هم در حوزهى علم من مىتواند روشنگر باشد وعرفان من هم و قلب من هم و مجموعه مسائل و نقطههاى آسيب وآفتى كه در دل من هست با مجموعهى راهى كه در پيش دارم واهدافى كه دارم جمعبندى وشناسايى مىشود،آن موقع اگر من اين مجموعه را فهميدم،به وحى روى مىآورم،اين نياز را مىفهمم.اينجاست كه در خدا جدال نمىكنم.
روح انتظار با دستيابى به امن ورفاه و رهايى كه آرمانهاى انسان معاصروشايد خود ما هم باشد،آرام نخواهد گرفت وكسانى كه همراهى حجّت و معيّت محمّد و آل محمّد را مىخواهند نمىتوانند تا اين سطح قرار بگيرند وتا اين حدّ آرام باشند،كه انسان معاصر چه بسا بتواند با تكيه بر علم و عقل و عرفان،بدون نياز به وحى و مذهب تا اين مرحله گام بردارد وبا عقل جمعى و روح جمعى وغريزۀ جمعى به اين مهم نائل آيد پس ما كه از ضرورت وحى واضطرار به حجّت و انتظار حجّت دم مىزنيم بايد از اول حساب را روشن كنيم وسنگمان را حق كنيم؛👈چون ما مدعى هستيم كه آدم براى بيشتر از هفتاد سال برنامهريزى شده ومعتقد هستيم كه بافت وساخت انسان و جهان با اين سطح از #رفاه وامن و رهايى،سازگار نيست.تحول نعمتها و محدوديتها و خودآگاهى و مرگآگاهى، آدمى رادر متن رفاه، راحت نمىگذاردودر شب عروسى به فكر عزا و بارهاى سنگين فرداها مىاندازد.
◼️◾️ ما معتقديم كه چه در مرحله ى معرفت #دين و دين شناسى و چه در مرحله ى تأثيرگذارى معرفت و يقين بر عمل و تصميم بايد به حلقه ى واسطى توجه داشت كه اصل و اساس #معرفت و #عمل را شكل مى دهد
◾️همانطور كه در آن جمله ى دعا آمده بود:
مكن اليقين فى قلبى
من با اينكه مى دانم #آب در كوزه است به سراغ آب نمى روم،چون تشنه نيستم ولى با احتمال اينكه در چند كيلومترى آب هست حركت مى كنم،چه #عطش را با خود دارم وآرام نمى گيرم.
📚 کتاب وارثان عاشورا،
هدایت شده از وقف مهدویت
❇️كسى كه به آن حضور رسيده، اگر بخواهد غرور او را نگيرد و بتواند وقتى از آسمان ها پايين مى آيد، با زمينى ها حرف بزند، لازمه اش اين است كه برايش ذلت باطنى آمده باشد، كه در دعا مىخوانيم: «الهى لا ترفعنى فى الناس درجة الا حططتنى عند نفسى مثلها»، تا متعادل شويم. «و لا تحدث لى عزا ظاهرا الا أحدثت لى ذلة باطنة عند نفسى بقدرها».
هدایت شده از وقف مهدویت
🌿خدا شاهد است كه ما نه خدا را شناخته ايم و نه قدر خود را و اين گله خداست كه انسان را خيلى ذليل مى كند: «و ما قدروا الله حق قدره»؛ كه قدر حق را نشناخته ايد.
هدایت شده از وقف مهدویت
🌿ما آن جا كه در نظر مى گيريم👈👈 تا تمامى افراد جامعه به عبوديت يا به فرهنگ و علم و آموزش عالى برسند، شايد حق داشته باشيم كه فرياد بزنيم اين رؤياست؛ نشدنى است. گر چه مى بينيم در زمينه هاى علمى و فرهنگى، همين نشدنى ها شده است و تحقق يافته است؛👈 ولى اگر بنا شد كه اقليتى مسلط و همراه تقدير و تدبير و تربيت و جاسازى و جاى گزينى لازم باشد، كار اين قدرها سخت نيست، كه تلاش و سازندگى مىخواهد و 👈👈طبيعى است كه اهداف بلند، نيازهاى بيشتر و روش هاى سخت تر و روابط سنگين ترى را فراهم سازند و بر دوش تو بگذارند.
هدایت شده از وقف مهدویت
🌿اساس گرايش به دين، همين شناخت و تلقى از قدر و استمرار و ارتباط آدمى است. آدمى كه اندازه خود را بيش از اين هفتاد سال و ارزش خود را بيشتر از لذت و قدرت و ثروت و تنوع و لهو و لغو ديد، آدمى كه 👈كفش دنيا را براى خود تنگ ديد و از دنياى مشهود به بن بست رسيد،👈 غيب را مى خواهد، 👈نه آن كه بداند، كه مى خواهد و خدا را مى خواهد، و معاد را مى خواهد. و اساس گرايش به دين، نه حيرت كه اين بن بست و محدوديت و اين غربت و تنهايى است و هيچ گاه در دنياى ارتباطات و در دهكده ى جهانى اين نياز فراموش نمى شود و در هنگام رازگشايى علم بر باد نمى رود.
با اين علم، آدمى زودتر بن بست و محدوديت را احساس مى كند و ديوار را تجربه مى كند و به تولدى ديگر مى رسد و از عصيان و طغيان جدا مى شود.
هدایت شده از وقف مهدویت
🌿بينش مترقى و دقيقى كه از قرآن مايه بگيرد مى تواند اين نكته را احساس كند، كه عقوبت ها و عذاب ها، نه ظلم خدا هستند و نه تشفى خاطر او و نه حتى عكس العمل ما، كه خود عمل ما هستند، كه: تجزون ما كنتم تعلمون. (طور، 16) پاداش شما، خود عمل شماست. البته در آيه هايى هم هست كه پاداش شما به خاطر عمل شماست.
https://eitaa.com/ghoftomanenghelab
هدایت شده از وقف مهدویت
🌿عمل از طرح و طرح از هدف و هدف از اين بيّنات و بينش تو از خودت و از رابطه هايت با جهان و با جامعه به دست مى آيد و مشخص مى گردد و تو ديگر ابهامى ندارى، كه مدام محرك ها و حركت هايت را كنترل مى كنى و بهترين حركت را انتخاب مى نمايى و خودسازى تو همين است و با اين ديد، ديگر فشار نمى بينى كه چه مى شود و صدمه نمى خورى كه چه كنم، كه تو در هر پيشامد بهترين امكان و بهترين حركت را انتخاب مى كنى و با اين انتخاب به قدرتِ روحى و ظرفيت و وسعتِ وجودى مى رسى.
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیام رهبری به نویسنده کتاب صعود چهل ساله:
*قلبم را شاد کردید*
*تور دستاوردها* راه بیاندازید.دوستان حتما این کلیپ را ببینید .بسیار مهم است
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 به خدا نیاز ندارم
این سادگی های ما
که ما خیال کنیم
#مردم را ما بگوییم #آقا بیایید متقی بشوید
خب سال هاست می گوییم.
صبحت از #تقوا برای جمعی که
حرف عادی را باور نمی کند
بحث اثبات خدا کردن
در #جامعه ای که بعد اینکه تو بگویی
#خدا هست، همین بغل است
دست خدا را در دست من بگذارید
میگوید من به این خدا نیازی ندارم
من به #محمد(ص) احتیاجی ندارم
من به #حجت احتیاجی ندارم
من مسائلم را خودم حل می کنم
علم و تجربه من هست
#فلسفه و عقلانیت من هست
#عرفان الحادی بدون خدای من هست
من خدا را می خواهم [چه کار کنم؟]
هست برای خودش هست
منکر خدا نیست امروز
شما در برابر این شباهت
چه می خواهید بکنید؟!
میگویید تقوا داشته باشند؟!
خدا را باور نکرده
بعد از این که دست او را دیده
خود او را دیده
می گوید من محتاج او نیستم
من مفتقر به او نیستم
من بگویم بیا از این خدا #اطاعت کن؟!
چه بگویم؟!