تربیت معنوی
#نزدیکان_ولایت 💠 منزلت سلمان نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام 🔹حضرت سلمان در سال ۳۵ یا ۳۶ قمری در شهر م
💎#نزدیکان_ولایت 📜مختصری از فضائل و احوالات حضرت ابوذر رضواناللهعلیه
🔹ابوذر کُنیهی اوست و اسم او جُندببن جُناده است. اصل او عرب بوده از قبیله بنی غفّار.
🔸آنچه از روایات استفاده میشود آن است که بعد از رتبه معصومین صلواتاللهعلیهم در میان صحابه کسی به جلالتِ قدر و رفعت شأنِ سلمان، ابوذر و مقداد نبوده است.
🔹از بعضی روایات استفاده میشود که سلمان بر او ترجیح دارد و او بر مقداد.
🔸احادیث بسیاری از ائمه اطهار صلواتاللهعلیهم وارد شده است که جمیع صحابه بعد از وفات حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله مرتد شده و از دین برگشتند، مگر سه نفر: سلمان، ابوذر و مقداد، که ایشان را هیچ تزلزل و شکی در خاطر به هم نرسید؛ و قلیلی از سایر صحابه برگشتند و با حضرت امیرالمومنین علیهالسلام بیعت کردند و باقی بر کفر ماندند.
📚عین الحیاة، علامه مجلسی، ص۱۳
#ابوذر
@TarbiateManavi
تربیت معنوی
💎#نزدیکان_ولایت 📜مختصری از فضا
💎#نزدیکان_ولایت
📿دعایی که در آسمانها معروف است
🔹روزی ابوذر بر حضرت رسالتپناه گذشت، جبرئیل به صورت دحیه کلبی[از اصحاب حضرت] در خدمت آن حضرت نشسته بود. ابوذر گمان کرد که دحیه کلبی است و با حضرت حرف نهانی دارد؛ لذا بگذشت.
🔸جبرئیل گفت: «ای محمد، اینک ابوذر بر ما گذشت و سلام نکرد، اگر سلام میکرد، ما به او جواب سلام میگفتیم. همانا او دعایی میخواند که در میان اهل آسمانها معروف است. چون من عروج نمایم، از وی سؤال کن.»
🔹وقتی جبرئیل رفت، ابوذر آمد. حضرت فرمود: ای ابوذر، چرا به ما سلام نکردی؟ ابوذر گفت: چنین یافتم که دحیه کلبی نزد شماست و برای امری او را به خلوت طلبیدهاید؛ نخواستم کلام شما را قطع نمایم.
🔸حضرت فرمود: او جبرئیل بود و چنین گفت. ابوذر بسیار نادم و پشیمان شد. پس از آن حضرت فرمود: ای ابوذر، چه دعایی است که خدا را به آن میخوانی؟ جبرئیل خبر داد که دعای تو در آسمانها معروف است. ابوذر گفت: این دعا را میخوانم:
🔹 اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ اَلْأَمْنَ وَ اَلْإِيمَانَ بِكَ وَ اَلتَّصْدِيقَ بِنَبِيِّكَ وَ اَلْعَافِيَةَ مِنْ جَمِيعِ اَلْبَلاَءِ وَ اَلشُّكْرَ عَلَى اَلْعَافِيَةِ وَ اَلْغِنَى عَنْ شِرَارِ اَلنَّاسِ
📚عین الحیاة، علامه مجلسی، ص ۱۴
#ابوذر #دعا
@TarbiateManavi
تربیت معنوی
💎#نزدیکان_ولایت 📿دعایی که در آسمانها معروف است 🔹روزی ابوذر بر حضرت رسالتپناه گذشت، جبرئیل به صور
💎#نزدیکان_ولایت
💠عشق و علاقه حضرت ابوذر به پیامبر خدا
🔹در جنگ تبوک ابوذر ۳روز از قافله عقب ماند. چون خود را به مسلمانان رساند، حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله فرمود: او ابوذر است که میآید و تشنه است؛ زود آب به وی برسانید!
🔸آب به او رسانیدند. تناول نمود و به خدمت حضرت شتافت. در دست او مَشکی پُر از آب بود.
🔰حضرت فرمود: ابوذر! تو که آب داشتی، چرا تشنه مانده بودی؟ گفت: یا رسول الله در بین راه به سنگی رسیدم که بر آن آب باران جمع شده بود، چون چشیدم سرد و شیرین بود. با خود قرار گذاشتم که تا حبیب من رسول خدا ننوشد، من ننوشم.
📚عین الحیاة، علامه مجلسی، ص۲۲؛ بحارالأنوار ج۲۲، ص۴۲۹
#ابوذر #پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله
@tarbiatemanavi
تربیت معنوی
#نزدیکان_ولایت 💠صدق و راستی ابوذر رحمهالله ♦️أنس بن مالك گويد: روزى ابوذر به مسجد پيغمبر آمد، و گ
#نزدیکان_ولایت
💠صداقت حضرت ابوذر رحمهالله
🔹اسماعيل بن فرّاء از مردى روايت نموده كه گفت: به امام صادق عليهالسّلام عرض كردم: آيا پيامبر خدا صلّىاللّٰهعليهوآله در حقّ ابوذر چنين نفرموده است كه: آسمان بر كسى سايه نيفكنده و زمين در برنداشته كسى را كه راستگوتر از ابوذر باشد؟
🔸فرمود: آرى، گفتم: پس چه شد پيامبر خدا و اميرالمؤمنين و حسن و حسين علیهمالسلام؟
🔹در پاسخ فرمود: دورۀ سال چند ماه است؟ گفتم: دوازده ماه، فرمود: چند تاى آنها ماه حرام شده است؟ عرض كردم: چهار ماه، فرمود: آيا ماه رمضان هم جزء آنها است؟ عرض كردم: نه، فرمود: يقيناً در ماه رمضان شبى هست كه برتر از هزار ماه مىباشد،
🔸ما خاندانى هستيم كه هيچ فردى با ما قياس و سنجيده نگردد.
📚معاني الأخبار ج ۱، ص ۱۷۹
#ابوذر
@tarbiatemanavi
🗓🏴روز بیست و هشتم محرم، به یاد #جون، #غلام جناب #ابوذر و توسل به ایشان
🏴السَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِی
◼️ﺟﻮن در روز #ﻋﺎﺷﻮرا در ﻣﻘﺎﺑﻞ #اﻣﺎم_ﺣﺴـﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴـﻼم اﯾﺴـﺘﺎد و از آن ﺣﻀﺮت اﺟﺎزه رزم ﺧﻮاﺳﺖ. اﻣﺎ اﻣﺎم ﺑﻪ او اذن ﺟﻬﺎد ﻧﺪادﻧﺪ و ﺣﻀﺮت ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: «ﻣﺎ ﺗﻮ را ﺑﺮاي اﯾﺎم ﻋﺎﻓﯿﺖ و آﺳﻮدﮔﯽ ﺧﺮﯾﺪاري ﮐﺮدﯾﻢ؛ وﻟﯽ اﻵن ﺧﻮد را ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻧﮑﻦ.»
◽️ﺟﻮن ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻗﺪمﻫﺎي اﻣﺎم اﻧـﺪاﺧﺖ و ﺑﺮ آن ﺑـﻮﺳﻪ ﻣﯽزد و ﻣﯽﮔﻔـﺖ: «اي ﻓﺮزﻧـﺪ رﺳـﻮل ﺧـﺪا! ﻣﻦ ﺑﺮاي آﺳـﻮدﮔﯽ ﺧـﺎﻃﺮ ﺧـﻮﯾﺶ در ﮔﺮﻓﺘـﺎري از ﺷـﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ، ﻣﻦ ﺧﻮد ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻮي ﺧﻮﺷـﯽ ﻧﺪارم، ﺧﻮﯾﺸﺎﻧﻢ اﻓﺮادي ﻓﺮوﻣﺎﯾﻪاﻧﺪ و رﻧﮕﻢ ﺳـﯿﺎه اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺷﻤﺎ بر ﻣﻦ از آن ﻧﻔَﺲ ﺑﻬﺸﺖﮔﻮﻧﻪﺗﺎن ﺑﺪﻣﯿـﺪ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺧﻮش ﺑﻮ ﺷﻮم، ﺷـﺮاﻓﺖ ﺧﻮﯾﺸﺎوﻧﺪي ﯾﺎﺑﻢ، و ﺳـﯿﻤﺎیم ﺳـﻔﯿﺪ ﺷﻮد. ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ از ﺷـﻤﺎ ﺟﺪا ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺷﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﺧﻮن ﺗﯿﺮهام ﺑﺎ ﺧﻮن ﭘﺎﮐﺘﺎن ﻣﺨﻠﻮط ﮔﺮدد.»
◼️زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﻮن ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد، ﺣﻀﺮت اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ اﻟﺤﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴﻼم ﺑﺮ ﺑﺎﻟﯿﻨﺶ آﻣﺪند و ﺑﺮ ﺣﻖ او اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ دﻋﺎ ﻓﺮﻣﻮدند: «اﻟﻠﻬﻢ ﺑﯿﺾ وﺟﻬﻪ، و ﻃﯿﺐ رﯾﺤﻪ و اﺣﺸـﺮه ﻣﻊ اﻻﺑﺮار، و ﻋﺮف ﺑﯿﻨﻪ و ﺑﯿﻦ ﻣﺤﻤـﺪ و آل ﻣﺤﻤـﺪ ﺻـﻠﯽ ﷲ ﻋﻠﯿﻪ و آﻟﻪ»
📓مقتل مقرم ص ۲۵۲
@tarbiatemanavi
🗓🏴روز بیست و هشتم محرم، به یاد #جون، #غلام جناب #ابوذر و توسل به ایشان
🏴السَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِی
◼️ﺟﻮن در روز #ﻋﺎﺷﻮرا در ﻣﻘﺎﺑﻞ #اﻣﺎم_ﺣﺴـﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴـﻼم اﯾﺴـﺘﺎد و از آن ﺣﻀﺮت اﺟﺎزه رزم ﺧﻮاﺳﺖ. اﻣﺎ اﻣﺎم ﺑﻪ او اذن ﺟﻬﺎد ﻧﺪادﻧﺪ و ﺣﻀﺮت ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: «ﻣﺎ ﺗﻮ را ﺑﺮاي اﯾﺎم ﻋﺎﻓﯿﺖ و آﺳﻮدﮔﯽ ﺧﺮﯾﺪاري ﮐﺮدﯾﻢ؛ وﻟﯽ اﻵن ﺧﻮد را ﮔﺮﻓﺘﺎر ﻧﮑﻦ.»
◽️ﺟﻮن ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻗﺪمﻫﺎي اﻣﺎم اﻧـﺪاﺧﺖ و ﺑﺮ آن ﺑـﻮﺳﻪ ﻣﯽزد و ﻣﯽﮔﻔـﺖ: «اي ﻓﺮزﻧـﺪ رﺳـﻮل ﺧـﺪا! ﻣﻦ ﺑﺮاي آﺳـﻮدﮔﯽ ﺧـﺎﻃﺮ ﺧـﻮﯾﺶ در ﮔﺮﻓﺘـﺎري از ﺷـﻤﺎ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ، ﻣﻦ ﺧﻮد ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻮي ﺧﻮﺷـﯽ ﻧﺪارم، ﺧﻮﯾﺸﺎﻧﻢ اﻓﺮادي ﻓﺮوﻣﺎﯾﻪاﻧﺪ و رﻧﮕﻢ ﺳـﯿﺎه اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺷﻤﺎ بر ﻣﻦ از آن ﻧﻔَﺲ ﺑﻬﺸﺖﮔﻮﻧﻪﺗﺎن ﺑﺪﻣﯿـﺪ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺧﻮش ﺑﻮ ﺷﻮم، ﺷـﺮاﻓﺖ ﺧﻮﯾﺸﺎوﻧﺪي ﯾﺎﺑﻢ، و ﺳـﯿﻤﺎیم ﺳـﻔﯿﺪ ﺷﻮد. ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ از ﺷـﻤﺎ ﺟﺪا ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺷﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﺧﻮن ﺗﯿﺮهام ﺑﺎ ﺧﻮن ﭘﺎﮐﺘﺎن ﻣﺨﻠﻮط ﮔﺮدد.»
◼️زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺟﻮن ﺑﻪ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد، ﺣﻀﺮت اﺑﺎﻋﺒﺪﷲ اﻟﺤﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪاﻟﺴﻼم ﺑﺮ ﺑﺎﻟﯿﻨﺶ آﻣﺪند و ﺑﺮ ﺣﻖ او اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ دﻋﺎ ﻓﺮﻣﻮدند: «اﻟﻠﻬﻢ ﺑﯿﺾ وﺟﻬﻪ، و ﻃﯿﺐ رﯾﺤﻪ و اﺣﺸـﺮه ﻣﻊ اﻻﺑﺮار، و ﻋﺮف ﺑﯿﻨﻪ و ﺑﯿﻦ ﻣﺤﻤـﺪ و آل ﻣﺤﻤـﺪ ﺻـﻠﯽ ﷲ ﻋﻠﯿﻪ و آﻟﻪ»
📓مقتل مقرم ص ۲۵۲
@tarbiatemanavi
#جمعه #نماز_جمعه
🕌 خدا در روز جمعه به مسجد نظر کرد
📜و از ابن عباس و دیگران روایت کرده اند که دحیه #کلبی در روز جمعه از شام آمد و آذوقه آورد و در احجار الزّیت فرود آمد و طبل زد که مردم را خبر کند که آمده است
🕌 و مردم در آن وقت در مسجد بودند و حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم مشغول خطبه نماز جمعه بودند، پس مردم همه متفرّق شدند و به جانب آن دویدند، مگر #امیرالمؤمنین و #حسن و #حسین و #فاطمه صلوات اللّه علیهم أجمعین و #سلمان فارسی و #ابوذر و #مقداد و #صهیب، و حضرت #رسول صلی الله علیه و آله وسلم را بر منبر [تنها ]گذاشتند.
🔸پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم فرمود که: خدا نظر کرد در روز جمعه به مسجد [من] ؛ اگر نه این گروه بودند که در مسجد من نشسته بودند هر آینه آتش 🔥میگرفت جمیع مدینه و مانند قوم لوط سنگ عذاب بر ایشان میبارید.
📚 مناقب ابن شهرآشوب: ۱/۴۰۷، بحار الأنوار: ۸۹/۱۹۵ ح ۳۹.
@tarbiatemanavi