8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 سخنی ناب ازعلامه جوادی املی
✍آیت الله یعقوبی قائنی ره در پاسخ به این شبهه که چرا وقتی در نماز تیر از پای امام علی علیه السلام کشیدندمتوجه نشد ولی در نماز متوجه فقیر شد و انگشتر خودش را به او داد میفرمودند که خدای متعال میفرماید انا عند قلوب منکسره من نزد دلهای شکسته هستم.
اینکه حضرت امیر علیه السلام متوجه فقیر شد نه اینکه از خدا غافل بشه و متوجه فقیر بشه او در محضر خدا بود این فقیر بود که وقتی کسی به او کمک نکرد دلش شکست و نزد حضرت آمد. وقتی دل شکست به آنجا راه پیدا کرد و حضرت متوجه فقیر شد
#امام_علی_علیه_السلام #غدیر_خم #آیت_الله_یعقوبی_قائنی #آیه_ولایت
#علامه_جوادی_آملی
@tareagheerfan
💠اصبغ بن نباته میگوید:
🔴امیرالمؤمنین علیه السلام سرگرم قضاوت و داورى میان مردم بود که سیاهچهرهاى را دست بسته آوردند و گفتند:«اى امیرالمؤمنین، این شخص دزدی کرده است.»
امام به او فرمود:«آیا دزدى کرده اى؟»
گفت:«آرى، اى امیرالمؤمنین.»
فرمود:«مادرت به عزایت بنشیند، اگر سه بار اقرار کنى، دستت را قطع میکنم.»
او گفت:«آرى، اى مولاى من. من دزدى کردهام.»
امام به او فرمود:«واى بر تو. دزدى کردهاى؟»
گفت:«آرى، اى مولای من.»
در این هنگام امام فرمان داد دستش را به دلیل دزدى بریدند. او دست بریدهاش را به دست چپش گرفت.
در راه ابن کواء (یکی از خوارج ) از او پرسید:« چه کسى دست راستت را بریده است؟»
او گفت:« سرور اوصیا و پیشواى سپیدچهرهگان زیباروى و برترین مردم، امیرمؤمنان، على بن ابى طالب. او که پیشواى هدایت است و همسر فاطمهی زهرا، دختر محمد مصطفى، و پدر حسن مجتبى و حسین برگزیده. او که پیشتاز به بهشت است و هماورد قهرمانان و انتقامگیرنده از نادانان. کسی که انفاق میکند و مردم را به سوی رشد، هدایت مینماید. او شجاع مکه است و ...»
ابن کواء دیگر نتوانست تحمل کند و با اعتراض به او گفت:«واى بر تو! دست راستت را جدا کرده و تو این همه، او را ستایش مى کنى؟!»
او گفت:« چگونه او را نستایم در حالى که محبت او با گوشت و خونم آمیخته است. به خدا سوگند، او دست مرا فقط بر اساس حقى که خداوند بر من واجب گردانیده، قطع کرد.»
خبر به گوش امام علی رسید. امام او را فرا خواند و دست بریدهاش را سر جایش گذاشت و با ردایش آن را پیچید. آنگاه برخاست و نماز گزارد و دعا کرد و آمین گفت. سپس ردایش را برداشت و فرمود:«اى رگ ها! همانند گذشته، به هم متصل شوید.»
ناگهان دزد سیاه برخاست و فریادزنان گفت:« به خدا و محمد و به على که دست بریده ام را سر جایش گذاشت ایمان آوردم.»
سپس خود را به پاى امام انداخت و گفت:« پدرم و مادرم به فدایت، اى وارث علم پیامبرى. »
منابع:
بحارالانوار، ج40، ص281، حدیث 44 ------- روضه، فضائل
#عید_غدیر #غدیر_خم #غدیر #غدیری_ام
🆔 @tareagheerfan
طریق عرفان
#شب_های_پیشاور 🔺بخش اول ⭕️علت انتساب سادات به رسول الله صلی الله علیه و آله ❌جمع خواندن نماز توسط شی
زمان:
حجم:
6.82M
✅شب سوم
🟡مطالب کفرآمیز در کتب ادعیه شیعیان
🔴نذری برای امام یا امامزاده
🟠حاجت خواستن از غیر خدا
🔵بررسی حدیث ثقلین
🟡جواز توسل به اهل بیت
🟣سجده بر قبور اهل بیت علیهم السلام
#غدیر_خم #غدیر #عید_غدیر
@tareagheerfan
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #سنت_پسندیده ای که در روز #عید_غدیر، باید به آن توجه شود...
#غدیری_ام #غدیر #غدیر_خم #عید_غدیر
@tareagheerfan
هدایت شده از طریق عرفان
💠اصبغ بن نباته میگوید:
🔴امیرالمؤمنین علیه السلام سرگرم قضاوت و داورى میان مردم بود که سیاهچهرهاى را دست بسته آوردند و گفتند:«اى امیرالمؤمنین، این شخص دزدی کرده است.»
امام به او فرمود:«آیا دزدى کرده اى؟»
گفت:«آرى، اى امیرالمؤمنین.»
فرمود:«مادرت به عزایت بنشیند، اگر سه بار اقرار کنى، دستت را قطع میکنم.»
او گفت:«آرى، اى مولاى من. من دزدى کردهام.»
امام به او فرمود:«واى بر تو. دزدى کردهاى؟»
گفت:«آرى، اى مولای من.»
در این هنگام امام فرمان داد دستش را به دلیل دزدى بریدند. او دست بریدهاش را به دست چپش گرفت.
در راه ابن کواء (یکی از خوارج ) از او پرسید:« چه کسى دست راستت را بریده است؟»
او گفت:« سرور اوصیا و پیشواى سپیدچهرهگان زیباروى و برترین مردم، امیرمؤمنان، على بن ابى طالب. او که پیشواى هدایت است و همسر فاطمهی زهرا، دختر محمد مصطفى، و پدر حسن مجتبى و حسین برگزیده. او که پیشتاز به بهشت است و هماورد قهرمانان و انتقامگیرنده از نادانان. کسی که انفاق میکند و مردم را به سوی رشد، هدایت مینماید. او شجاع مکه است و ...»
ابن کواء دیگر نتوانست تحمل کند و با اعتراض به او گفت:«واى بر تو! دست راستت را جدا کرده و تو این همه، او را ستایش مى کنى؟!»
او گفت:« چگونه او را نستایم در حالى که محبت او با گوشت و خونم آمیخته است. به خدا سوگند، او دست مرا فقط بر اساس حقى که خداوند بر من واجب گردانیده، قطع کرد.»
خبر به گوش امام علی رسید. امام او را فرا خواند و دست بریدهاش را سر جایش گذاشت و با ردایش آن را پیچید. آنگاه برخاست و نماز گزارد و دعا کرد و آمین گفت. سپس ردایش را برداشت و فرمود:«اى رگ ها! همانند گذشته، به هم متصل شوید.»
ناگهان دزد سیاه برخاست و فریادزنان گفت:« به خدا و محمد و به على که دست بریده ام را سر جایش گذاشت ایمان آوردم.»
سپس خود را به پاى امام انداخت و گفت:« پدرم و مادرم به فدایت، اى وارث علم پیامبرى. »
منابع:
بحارالانوار، ج40، ص281، حدیث 44 ------- روضه، فضائل
#عید_غدیر #غدیر_خم #غدیر #غدیری_ام
🆔 @tareagheerfan