eitaa logo
تاریخ اروپا
47 دنبال‌کننده
105 عکس
11 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بی مایگی علمی و عملی آیین مسیحیت 💠تهی بودن مکتب تحریف یافته مسیحیت از هر دو جنبه نظری و عملی کلیسا را با مشکلات گوناگونی مواجه ساخت و روحانیت کلیسا را در مقابله با شبهات و اشکالات فکری، عقیدتی و عملی تا حدودی آسیب پذیر و زمین‌گیر می‌کرد. 🔰از نقطه نظر معرفت شناسی و جهانشناسی نمی‌توان به وجود تکیه‌گاه مطمئن و خلل ناپذیری در کلام و جهان بینی مسیحیت امروزی امید بست. 🔹 نه هستی شناسی مسیحیت ما را به توحید ناب و باورهای توحیدی ناب می رساند، و نه راه و راهنما شناسی مسیحیت علائم و نشانه‌های مطمئن و دقیقی از سیر و مسیر عالم انسانی در راستای تامین سعادت دنیا و آخرت او در معرض دیدگان انسان‌ها قرار می‌دهد و نه انسان شناسی مسیحیت چهره شایسته و مطلوبی از انسان ترسیم می‌نماید.
💠سیمای خدای مسیحیت تحت تاثیر القائات کج اندیشانه سه گانه پرستی مسیحیت در غبار تثلیث خدای پدر،خدای پسر و رابطه مابین این دو خدای والد و مولود،یعنی روح القدس، مدفون شده است و راه به توحید ناب نمی‌پوید. 🔸از طرفی در این نظام فکری و عقیدتی، از طرفی در این نظام فکری و عقیدتی وحی و نبوت الهی به عنوان رابط عالم ملک و ملکوت عالم لاهوت و ناسوت، همچنین به عنوان راهنمای بشریت به سوی کمال و سعادت جاوید در دنیا و آخرت مفهوم و جایگاه خود را از دست می‌دهد. 🔹در این نظام بر چهره کریه و دامن آلوده به گناه انسان که از والدین خود،حضرت آدم و حوا، به میراث برده است تاکید می‌شود. 🔹 بر اساس این نظریه انسان شناسی مسیحیت، انسان به دلیل آلودگی سرشتی خود صورت کمال یافته‌ای نخواهد داشت، بلکه آلودگی به گناه و معصیت طبیعی او می‌باشد. 💠 این طرز برداشت از انسان، ضمن توجیه ناروای ارتکاب گناه، اعتبار و ضمانت اخلاقی_ دینی فرد و جامعه تا حدودی زیر سوال می‌برد و زمینه آلودگی انسان را بیشتر فراهم می‌آورد.
ویل دورانت می گوید: 💠 مسیحیت شرک را از میان نبرد بلکه آن را در خود پذیرفت ‼️ 🔹روح یونانی که رو به اختصار بود دوباره از الهیات و از رسوم کلیسا جان گرفت‼️
🔹اسکار لند برگ فیزیکدان آمریکایی می‌نویسد: 💠 در خانواده‌های مسیحی اغلب اطفال در اوایل عمر خود به وجود خدایی شبیه انسان ایمان می‌آورند، مثل اینکه بشر به شکل خدا آفریده شده است‼️ 🔸 این افراد هنگامی که وارد محیط علمی می‌شوند به فرا گرفتن و ‌تمرین مسائل علمی اشتغال می‌ورزند و به فراگرفتن تمرین مسائل علمی اشتغال می‌ورزند ،این مفهوم ضعیف و انسانی شکل خدا نمی تواند به دلایل منطقی مفاهیم علمی متناسب باشد و در نتیجه بعد از مدتی که امید هرگونه سازش از بین می‌رود ،مفهوم خدا به کلی متروک و صحنه فکر خارج می‌شود.
💠از جنبه‌های علمی از آنجا که ارتباط تنگاتنگی بین ایدئولوژی یک مکتب و جهان بینی آن مکتب باید وجود داشته باشد، مکتب مسیحیت با آن وضع خاصی که در نظام عقیدتی و جهان بینی خود دارد ،نمی‌تواند در تعیین خط مشی عالم انسانی و ارائه راهکارهای رفتاری موفقیتی کسب کند . 🔸این دین در هیچ یک از ابعاد و ساحت‌های گوناگون زندگی فردی، اجتماعی ،فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی ،اخلاقی و تربیتی دستورالعمل روشنی ارائه نمی‌دهد. 🔹تعالیم کلیسا برای تامین مسائل و نیازمندی‌های جامعه بشری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نارسا می‌باشد. 🔸بدین ترتیب نمی‌توان با تکیه بر این تعالیم به یک سلسله اصول مواضع عملی و قابل اجرا در ارتباط با اموری چون نظام مالیاتی، بانکداری، بازار،سیاست داخلی و سیاست خارجی، نظام حکومتی و نظایر آن دست یافت. 🟢وابسته به آن را در مواجهه با مسائل اشکالات و شبهات گوناگون آسیب پذیر کرده است.
💠اگر اذعان کنیم که شخصی همچون دکارت شکاک که پدر خردگرایی و گشاینده سایر باب‌های نوگرایی است بیشترین سهم و تاثیر را در گذر از قرون وسطا و روند منتهی به رنسانس دنیای جدید داشته است در این صورت باز هم قضاوت خواهیم کرد که زمینه‌های این گذرا به دست ارباب کلیسایی ایجاد شده بود 🔹 زیرا... دکارت این الهام غیر مترقب را به جهانیان عرضه داشت که حتی بعد از سقوط فلسفه قرون وسطا تفکر فلسفه سازنده هنوز هم امکان دارد. 📗همان 🟣در حالی که فلسفه وی جز رواج شک گرایی چیز دیگری نبود که آن هم بر خرابه‌های فلسفه مدرسی قرون وسطایی و نیز بر جذب تقلیدی مردم برپا می‌شد.
"شرایط فرهنگی_ سیاسی مناسب برای بروز اندیشه‌های روشن مآبانه و ستیزه جویانه دگر اندیشان" 💎تاسیس مدارس و سازمان‌های آموزشی به شیوه‌های جدید در اروپا همچون دانشگاه پاریس در فرانسه و آکسفورد در انگلیس، که به ا"ورنیوسیته" معروف شدند همچون جمعیت‌های مردمی مختلف از جمله جمعیت‌های دومینکن‌ها و دیگر فرانسیسکن ها قدیس فرانسیس بنیان نهاد نهادند. 💠 این جمعیت‌ها به شیوه درویشی و پرهیز از دنیا زدگی تمایل داشتند و شدیداً به موازین و موعظ دین مسیح پایبند بودند، اما تا حدودی محتوا و شیوه کارشان با آنچه کلیسا به طور رسمی انجام می‌داد تفاوت داشت.