هدایت شده از تبلیغات بانوی خَلّاق💕
🔵 #داستان_وحشتناک_منو_همسرم😳🔞
خیلی وقت بود به همسرم شک کرده بودم چون من رو با دوتا بچه توی خونه حدودا ول کرده بود.
بعضی شب ها نبود اگرم بود خیلی دیر میومد. انگار دلش یجای دیگه گیر بود. یه روز سرد زمستونی صبح که از خونه در اومد منم پشت سرش رفتمو تعقیبش کردم تا اخر شب . اخر شب گفته بود خونه نمیاد.
دنبالش رفتم تا ببینم کجا میره که دیدم رفت وارد یه باغ خیلی شیک شد و بعدش وقتی منم به عنوان مهمان وارد شدم و یک گوشه نشستنم که مشخص نباشه. اونجا بود که دیدم شوهرم میخواد . . . .🤯🔞
🚯https://eitaa.com/joinchat/3664183432C5797543f3c
❌فقط افراد متاهل کلیک کنن🤬🚷☝️