eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
654 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
47 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از نخل‌های و تقسیم آن‌ها بین زوّار به عنوان تبرک
یاران به "بسم‌الله" گفتن رد شدند از آب ؛ من ختمِ قرآن کردم و درگیر مُردابم ..!
دو "فرشته" مسافر، برای گذراندن شب، در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند. این خانواده رفتار نا مناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند، بلکه زیر زمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند، فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد. وقتی فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کار را کرده، پاسخ داد؛ "همه امور بدان گونه که می نمایند، نیستند!" شب بعد این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند، بعد از خوردن غذایی مختصر زن و مرد فقیر، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند. صبح روز بعد فرشتگان، زن و مرد فقیر را گریان دیدند، گاو آنها که تنها وسیله گذران زندگیشان بود، در مزرعه مرده بود. فرشته جوان "عصبانی" شد و از فرشته پیر پرسید: چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟ خانواده قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی، اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد! فرشته پیر پاسخ داد: وقتی در زیر زمین آن خانواده ثروتمند بودیم، دیدم که در شکاف دیوار "کیسه ای طلا" وجود دارد، از آنجا که آنان بسیار حریص و بددل بودند، شکاف را بستم و طلاها را از دیدشان "مخفی" کردم. دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودم، "فرشته مرگ" برای گرفتن "جان" زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادم! "همه امور به دان گونه که نشان می دهند، نیستند و ما گاهی اوقات خیلی دیر به این نکته پی می بریم." پس به گوش باشید؛ "شاید کسی که زنگ در خانه تو را می زند فرشته ای باشد" "و یا نگاه و لبخندی که تو بی تفاوت از کنارش می گذری، آنها باشند که به دیدار اعمال تو آمده اند!"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 وقتی ذهنتان را به حال خودش رها کنید، می‌رود به دنبال... 🍃 افکار منفی... 🍃 احساسات منفی.... 🍃 استدلال‌کردن... 🍃 باید همواره آگاهانه افکاری مثبت را به ذهن وارد کنیم با جملات تاکیدی مثبت خواسته‌های خودمان را بیان کنیم تا ذهن به دنبال جواب و راه‌حل برای اهدافمان برود.
توسل صبحگاهی به امام زمان(عج) 💠 مرحوم نخودکی، در نامه‌ای به یکی از علما پیرامون نحوه توسل به امام عصر علیه السلام فرمودند : 🔹 برای حوائج، یک هفته قبل از طلوع آفتاب، ۷۱ مرتبه بگو : 🔹 یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَه یا صَاحِبَ‌الزَّمان اَدْرِکنی وَ لا تُهْلِکْنی 📚 منبع : نامه به یکی از علما و سادات دزفول (نسخه خطی)
🍃معنای بندگی رسالۀ عشق‌بازی با تو دو بخش دارد یکی عبادات و یکی معاملات. در بخش عبادات یاد گرفته‌ایم عبد یعنی شما و بندگی یعنی راه شما و راز قبول بندگی یعنی حبّ شما. نه این که بالاتر از شما عبدی نیست که نیست امّا اصلاً عبد با شما معنا گرفت. شما اگر نبودید، یک عبد روی زمین پیدا نمی‌شد. نه این که راهی که شما نشان می‌دهید، بهترین راه بندگی است اصلاً راهی جز آن که شما نشان می‌دهید، برای بندگی کردن وجود ندارد. هر راهی جز آن اگر نامش بندگی کردن باشد بندگی شیطان است، در این تردیدی نیست. می‌شود نماز خواند و روزه گرفت می‌شود به حج رفت و جهاد کرد می‌شود زکات داد و نیکی نمود امّا با همۀ اینها بندۀ شیطان بود. کسی اگر در رسالۀ عشق‌بازی با شما این را نفهمید باید از نو رساله را بخواند. آن کسی که شما را دوست ندارد، دشمن خداست. از دشمن خدا نمی‌شود قبول کرد کاری برای خدا انجام داده. کارهایی که بدون حبّ شما انجام می‌شود سراب است، نه مایۀ ثواب. شرافت کارهای ما تنها به خوب بودن آن کارها نیست من از رسالۀ عشق‌بازی فهمیدم که ارزش کارها را حبّ شما بالا و پایین می‌کند. ما هر چه قدر که بیشتر شما را دوست باشیم کارهای خوبمان حتی اگر کوچک باشند، بزرگ می‌شوند و به اندازۀ کم شدن محبّت ما به شما کارهای خوبمان کوچک می‌شوند، حتّی اگر بزرگ باشند. کاش هیچ گاه از احکام عشق‌بازی غافل نشوم. صبحت بخیر معنای بندگی!
🌹شهیدحاج احمدکاظمی: هیچ‌وقت دین خدا رو، دستور خدا رو، وظایف شرعیتون رو، با هیچ چیزی معامله نکنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دلایل صلح امام حسن(علیه السلام) 📚صحیفه نور،جلد ٢٠ ،صفحه ٣٢
💥💥 : 💥💥 بچه ها همیشه اینو یادمون باشه شیطون فقط دنبال آدم بیکار میگرده بیکار که شدی صد تا فکر منفی میاد سراغت پس چاره ای نداری جز اینکه به این آیه عمل کنی: (فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب) پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری پرداز .❤🌱
🌟 دختر بچه کوچکی سوپر مارکت پدربزرگ خود رفت. خیلی ناز و شیرین بود و پدربزرگ عاشق نوه خود بود. روزی پدربزرگ به نوه‌اش گفت: برو یک مشت شکلات بردار. دختر بچه خیلی زرنگ و باهوش بود، دستی از شرم بر صورت خود نهاد و گفت: بابابزرگ اگر اجازه بدهید دوست دارم خودتان برای من بردارید و بدهید. می‌خواهم از دستان شما بگیرم. پدر بزرگ تبسمی کرد و از پشت قفسه‌های مغازه بیرون آمد و مشت خود را پر کرد و در جیب نوه نازنین خود خالی کرد.دختر کوچولو خنده‌ای کرد و گفت: پدر بزرگ عزیزم، دستان تو بزرگ است و مشت تو زیاد شکلات بر‌می‌دارد، و من اگر طالب شکلات زیادی بودم باید دست‌های خودم را کنار می‌کشیدم و از دست‌های تو استفاده می‌کردم. گاهی باید آن‌چه نیاز داریم خودمان برنداریم و به خدا بسپاریم که دست‌های او بزرگ است و بخشش زیاد. اگر باز شدن مشکلات را به دست خود ببینیم کارمان سخت و با تردید است اگر به او بسپاریم کارمان آسان و قطعی. حتی زمانی که می خواهیم کسی را به خاطر ظلم بزرگی که در حق ما کرده، مجازات کنیم بدانیم دستان ما برای مجازات و زدن او کوچک است، به دستان بزرگ و توانای منتقم واقعی بسپاریم و سکوت کنیم. که او می بیند و می داند و می تواند.