27.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه دوم دلیل غضبش بر امت را فساد اعتقاد می فرمایند.
▪️فساد اعتقاد یعنی چه؟
عقیده فاسد اولین قدمی است که انسان را به درکه مغضوب علیه می رساند.
▪️ضعیف الایمان یعنی چه؟
انسانی که عقیده درستی ندارد.
#استاد حکیم🎤
✨﷽✨
🌟هیچ عملی را کوچک نشماریم
🌼یکی از علمای اهل بصره میگوید: روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم. خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانهام را بفروشم و به جای دیگری بروم. در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم. پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت: برو و به خانوادهات بده. به طرف خانه به راه افتادم در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت: این پسر یتیم و گرسنه است و نمیتواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند. آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمیکنم. گفتم: این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد. به خدا قسم چیز دیگری ندارم و در خانهام کسانی هستند که به این غذا محتاجترند. اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمیگشتم. روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر میکردم.
که ناگهان ابو نصر را دیدم که از خوشحالی پرواز میکرد و به من گفت: ای ابا محمد چرا اینجا نشستهای؟! در خانهات خیر و ثروت است! گفتم: سبحان الله! از کجا ای ابانصر؟ گفت: مردی از خراسان از تو و پدرت میپرسد و همراهش ثروت فراوانی است. گفتم: او کیست؟ گفت: تاجری از شهر بصره است. پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد. سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که به دست آورده. خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان را بینیاز ساختم. در ثروتم سرمایهگذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم میکردم. ثروتم کم که نمیشد زیاد هم میشد. کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائکه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم. شبی از شبها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شدهاند. و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشتشان حمل میکنند تا جایی که شخص فاسق، شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل میکند.
به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند. گناهانم را در کفهای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد. سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هر حسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت. از شهوتهای نفس مثل: ریا، غرور، دوست داشتن تعریف و تمجید مردم. چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم. آیا چیزی برایش باقی نمانده؟ گفتند: این برایش باقی مانده! و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم. سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریههای آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم، در کفه حسناتم قرار دادند، کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت: نجات یافت. بله دوستان من، خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری را خالصانه برای خدای تعالی انجام دهیم.
‼️|وصیتی تکاندهنده |‼️
اگر به واسطه خونم حقی بر گردن
دیگران داشته باشم به خدای کعبه
قسم ؛از مردان بیغیرت و زنان بیحیا
نمیگذرم...!
#شهید_امیر_حاج_امینی
•|ســــجاده نمــــازشب|•
اگر بخواهید به جایی برسید
با کار حوزه و دانشگاه
مشکلتان حل نمی شود،
این فقط به شما علم می دهد؛
آن که مشکل شما را حل می کند،
#سجادہ_نماز شب است.
🌺آیت الله جوادی آملی
🔴 دعای توصیه شده امام صادق علیه السلام برای ظهور در قنوت نمازها
🔵 امام صادق علیهالسلام این ذکر قنوت را به اصحابشان سفارش کردند و فرمودند امیرالمؤمنین در قنوت نماز درباره فرج امام عصر (عج) اینگونه دعا می کردند:
🌕 اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَیْكَ (فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَةَ إِمَامِنَا) وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ كَثْرَةَ أَعْدَائِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا فَفَرِّجْ ذَلِكَ اللَّهُمَّ بِعَدْلٍ تُظْهِرُهُ وَ إِمَامِ حَقٍّ نَعْرِفُهُ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
🔺 بار خدایا، ما به تو شکایت میکنیم از فقدان پیامبرمان و غایب بودن اماممان و کمی افرادمان و زیادیِ دشمنانمان و دست به هم دادنشان علیه ما و افتادن فتنهها در میانمان؛ پس ای پروردگار، گشایش اینها را با عدالتی که آشکار کنی و امام بر حقّی که میشناسیم فراهم کن، ای خدای حق اجابت فرما
📚 مستدرک الوسائل ج ۴ ص ۴۰۰
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 علامه حسن زاده آملی: باید قنبر حضرت خامنهای کبیر بود.
✅ به هر جای آسمان رفتم این سید را دیدم.
سلام جانِ دلم،
کجایی محبوب من؛
چندیست روزهای نبودتان،
بیش از پیش نمك روی زخمِ
دلتنگے قلبم میریزد..
اینجا فراموش شدھایم جانا.
انسانیت، محبت، حیا، غیرت
فراموشمان شده؛
یادمان رفته آمدھایم که زمینه
آمدنت را فراهم کنیم نه دشمنے
با ولے برحق شمارا؛
آری محبوبم اینجا فراموش شدھایم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠توصیف امام خامنه ای توسط امام خمینی 😍
شرح دعای ندبه_63.mp3
7.7M
👈 شهادت یازده امام و غیبت طولانی امام دوازدهم، بیانگر حقایق نگران کننده ای در مورد ماست!
- آیا ما واقعا حجتِ خدا را میبینیم؟
- ندای هل من ناصرش را میشنویم؟
- آیا ما واقعا منتظریم؟
⁉️اگر هستیم پس نشانه هایش کو؟!
#استاد_شجاعی #استاد_عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسته شدیم خدایا
اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️صفآرایی خودجوش مردمی درمقابل کشفحجابهای سازماندهیشده
📍درهنگام امربهمعروف و نهیازمنکر یا #تذکر_لسانی با زبان خوش، اگر طرف مقابل اقدام به فحاشی و فیلمبرداری کرد واکنش ما چگونه باشه
رویدادی تکان دهندە "
🌸مردی می گوید مثل همیشە با همسرم جر و بحثمان شد و عصبانی شدم ، سرش داد زدم تا اینکە بهش گفتم: وجود تو در زندگیم هیچ معنی ندارە ، کاری کە تو برام میکنی هر خدمتکاری هم باشە میتونە واسم انجام بدە!!
همسرم با چشمهای پر از اشک نگاهی بهم انداخت و فوراً بە اتاق دیگە رفت و من هم لم دادم و بی خیال همە چیز خوابیدم ...
فردا کە بیدار شدم همسرم بدنش سرد بوود تا رسوندمش بیمارستان کار از کار گذشتە بود و جونشو از دست دادە بود ، بلە جسدشو دفن کردیم وخیلی چیز ها رو احساس نکردم 😔
درستە یە کم غمگین بودم ولی میگفتم یکی دو روز دیگە فراموشش میکنم ...!
بعد از مراسم عزا برگشتم خونە ولی احساس میکردم دلم تو یە قفس بزرگ زندانیە ، احساس میکردم دارن سینەم رو فشار میدن ، جای خالی بزرگی رو تو خونە حس میکردم ، احساس میکردم دیوارها دارن بە هم نزدیک میشن !
بعد از دو روز عزاداری هم تموم شد
فرداش دیر بیدار شدم واسە رفتن بە سر کار ، وقتی دیدم همسرم نیست تازە یادم افتاد کە دیگە اون نیست کە صبحها زود از خواب بیدارم کنە ، دیگە تا ابد واسە رفتن بە سر کار باید رو پای خودم وایسم.
با دردی ملموس و آرام اولین چیزی کە احساس کردم این بود
دیگە تلفن ها و احوالپرسی های روزانە نموند ، نیازمندیهای خونە تموم شد
اینو برام بیار
اینو میخوایم
اینم تموم شد کە کسی بگە ناهار چی میخوری واست بپزم!!
بە خودم میگفتم اون زنگ زدنها بیزار کنندە بودند ولی نە ، یادم اومد کە از روی دوست داشتن من بود ...!
کلمات لطیفش رو بە یاد دارم ولی هیچ وقت بە زیبایی باهاشون برخورد نمیکردم ، پیش دوستهام میرفتم میخواستم فراموشش کنم ولی وقتی می اومدم خونە خیلی هوا خواه دیدن خندەهاش بودم.
میوە و خوراکی می آوردم خونە منتظر بودم کسی بیاد بگە چرا فلان چیز رو نیاوردی ، یە خونەی سرد و بی حس
وقتی می اومدم دیگە از جلوی در بوی غذا نمی اومد.
اون وقتهایی کە می اومدم خونە خوشامد گویی هاش رو حرفای سرد میدونستم ولی الان تمنای یک خوشامد گوییش رو دارم ...
خونە بی روح شدە ، خاموش شبیە گورستان شدە ، دقیقە ها تو خونە مثل ساعتها شدن نمیگذرند ...
خدایا روزانە چند ساعت تنهاش میگذاشتم بدون اینکە بە احساساتش توجە کنم ، چقدر محدودش میکردم و بە خوشیهای خودم فکر میکردم و بدون توجە بە چیزی کە اون دوست داشت
چیزهایی رو می پسندیدم کە خودم دوست داشتم نە اینکە اون دوست داشتە باشە ...
بە شدت دعا میکردم و اشک میریختم کە یکدفعە همسرم دستشو رو شونە هام گذاشت وگفت پاشو نماز صبحە!😍
خدایا شکرت کە این تنها یک خواب بود تند دستهاشو گرفتم هنوز چشمهاش پر از اشک بود ، با بغض گفتم: ای بهترین زن دنیا دوستت دارم زندگی بی تو سختە ، عزیزم دیگە گریە نکن این اشکها چیە؟
گفت نفس نفس می زنی دلتنگ شدم ، نکنە چیزیت بشە ، میدونستم خواب بد دیدی ...!
آگاه باشید از گوهری کە زیر دستتونە و تقوا داشتەباشید ، همسر خوب بهترین نعمت دنیاست.
😊😊
گفت:بازهمشهیدآوردن؟
یکمشتاستخوان..
شبخوابدیددریکباتلاقه!!
دستیاوراگرفت...
گفت:کیهستی؟؟
گفت:منهمانیکمشتاستخوانم..!