.•°💚💫!'
هࢪدࢪےبستہْشود
جُزدرپٌࢪفیضحسین
ایندࢪخانہعشقاَست
ڪہبازاستِهَنوز...
💭⃟⃟❤️¦⇢ #انتفــےقلبۍحسیݩ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام...
العبدالعاصی:
دستورهای_طلایی✨
مرحوم حاج اسماعیل دولابی میگفتن؛
💞حقِّ رفیق مؤمنت بر تو این است که تو برای او #استغفار نمایی و او هم برای تو.
✅ ما باید بار گناه رفقایمان و دوستانمان را تحمّل کنیم و در درگاه حقتعالی برای آنها شفاعت و عذرخواهی کنیم. همانگونه که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای گناه امّت استغفار مینمود.
🔚برای گناهان دوستانتان روزی هفتاد بار استغفار کنید و الاّ راهتان مسدود خواهد بود.
🌼وقتی استغفار کنی، دورت خلوت میشود، آنگاه علی علیه السّلام در کنارت مینشیند.
#استغفار یکی از دو امان الهی است...
📚 مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
خـدایا مرا به خـاطـر گـناهـانی ك در طـول روز با هـزاران قـدرت عقل توجیـهشـان میکـنم
بـبـخـش . . !
•🌼•
4_5879778243602551791.mp3
2.97M
🎙 #محمد_حسین_پویانفر
#یاامام_رضا_سلام...✋
⃣ #امام_رضا_علیه_السلام😭😭😭
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪَألْفَـــــــــرَج💚
حَاشَا لِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ
أَنْ تُخَيِّبَنِی ..
از کرامت تو به دور است
كه محرومم كنی ..💔
#حسینجان
خدایا زلزله را در باطن ما قراربده، تا فرو بریزد آنچه که ما را نسبت به تو مغرور داشته... 🍃
خاطره ای از زبان همرزم شهید سجاد عفتی🌹
چند روز قبل از شهادت ابراهیم (نام جهادی سجاد عفتی) تو منطقه حلب روستای خان طومان درگیری بین ما و نیروهای داعش خیلی شدید بود ، پشت دیوار کمین کرده بودیم از در و دیوار تیر به سمتمون میومد که متوجه شدم ی موتور سوار از جاده اصلی داره بسمتمون میاد که نیروهای تکفیری به سمتش تیر شلیک میکردن ،یکم که دقت کردم دیدم ابراهیمه ، اومد سمتمون برگشتم بهش گفتم پسر خوب این چکاریه نمیگی میزننت ، آروم زیر لب خندید گفت :اگه قسمتم باشه بهم میخوره ، دیدم حال و روزش زیاد خوب نیست ،بهش گفتم چرا انقدر بهم ریخته ای ، یهو زد زیر گریه ، گفتم چی شده ، گفت همین الان مقدار زیادی مواد غذایی بهم برسون ، گفتم خب بگو چی شده ، برگشت گفت داشتم تو مسیر میومدم که ی پدر دختر و که روستاشون تازه از محاصره داعش در اومده بود ، دیدم دخترش داره گریه میکنه ،از پدرش پرسیدم چی شده (پدرش دست و پا شکسته ایرانی بلد بود) ، گفت روستامون چند روزه از محاصره داعش در اومده و خونواده و زندگیمون همه از بین رفتن مردم اون روستا بیشتر از چند روز میشه که غذا نخوردن ... ابراهیم همینطور گریه میکردو تعریف میکرد ،برگشت بهم گفت هر جور شده بهم غذا برسون بهشون کمک کنم .برگشتم بهش گفتم درسته اونجا از محاصره در اومده ولی هنوز زیر آتیش دشمنه نمیشه با ماشین رفت اونجا ،بهم گفت تو به من ماشین و غذا برسون باقیش با من .هوا کم کم داشت تاریک میشد درگیریمون کمتر شده بود ، ترک موتورش نشستم برگشتیم عقب ، ماشینو برداشتم رفتیم در انبار ، پشت ماشینو پر کردیم مواد غذایی و به سمت روستا رفتیم و مواد غذایی و تو روستا پخش کردیم . دیگه هر شب کارش شده بود این با بچه ها سهمیه غذاشونو نصف میکردن و شب به شب میبرد تو روستا پخش میکرد . چند روز بعد تو درگیری به درجه شهادت نائل گردید ، وقتی پیکر مبارکشو آوردیم عقب بچه ها دورش جمع شدن گریه میکردن و میگفتن ابراهیم ی یادگاری و ی رسم خوب برامون گذاشت . از همون شب بچه ها بخاطر اینکه یاد ابراهیم و زنده نگه دارن به هم قول دادن که به یاد ابراهیم هر شب مقداری از سهمیه مواد غذایی خودشونو تو مناطق محروم پخش کنن.
برای شادی روح این شهید بزرگوار ، صلوات❤️
🌸♥️🌸
همه دوست دارند که به #بهشت بروند
اما کسی دوست ندارد بمیرد ‼️
بهشت رفتن ...
#جرأت_مُردن میخواهد !
و #شهـدا چه زیبـا
تفسیر کردند جرأت را ...👌
من با این قلب،
فراوان آهِ دوریات را کشیدهام..
#اربآبحسینجآنــم💔
علامهمجلسی فࢪمودند:
#شب_جمعه مشغول مطالعه بودم،به این دعا رسیدم:
بسمﷲالرحمنالرحیم
الحمدﷲمناولالدنیاالیفنائِها
ومِنَالاخرهالیبقائِهاالحمدﷲعلیکلنعمه
استغفرﷲمنکلذنبِِواتوبالیه
وهوارحمالراحمین.
بعد از یک هفته مجدد خواستم آنرا بخوانم که در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم،که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشدهایم...‼️