یَا رَبِّ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدَنَا بِجَمِیلِ مَا عِنْدَکَ.
به زیبایی آنچه نزدِ توست
از زشتی آنچه که نزدِ ماست درگذر . .
#ابوحمزهثمالی🌱
هرچیزی را نباید رها کرد بہ امیدِ قسمت .
خودِ قسمت هم گاهی امیدش بہ آدمهاست❤️🩹𓍢 ִֶָ
•••❈❂🌼🍃
#یک_نکته
از جزء چهارم قرآن کریم:
یادمون باشه
از بین مسلمونا، کسایی رستگار میشن که امر به معروف و نهی از منکر میکنن و صلاح و فساد جامعهی اسلامی براشون مهمه.
🌼 سوره آل عمران، آیه ۱۰۴
دخترک رو به من کرد و گفت : واقعا اقا!
گفتم: ببخشید چی واقعا ؟!
👇🏻👇🏻
گفت: واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد!!!🧐
گفتم: بله
گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما هاخوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشند، ولی همین خود تو و امثالتو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازیدو رد میشید !😒
گفتم: آره راست میگی ، سر پایین انداختن کمه !
گفت: کمه ؟ 😳ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد ،حقا که سر پایین انداختن کمه ..!💕
#حجاب
#ماه_رمضان
شهیدی ڪه در رمضان بدنیا آمد
در رمضان وارد حوزه شد
در رمضان به جبهه رفت
در #عملیات_رمضان شهید
و مفقودالاثر شد
و بعد از سالها در ماه رمضان نیز پیڪر مطهرش
پیدا و تشییع شد
#شهید_ایوب_توانایی
🌺هدیه محضر شهید صــلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
*📿مردی که همه سال را روزه بود/ در ماه مبارک 🌛رمضان یادی کنیم از سرلشکر 🕊شهید مدافع حرم سید حمید تقوی فر
🌷سردار حاج حمید تقویفر از سال ۱۳۶۲ یعنی از زمان شهادت پدرشان تا سال ۱۳۹۳ و شهادت خودش در سامراء، یعنی ۳۱سال تمام هر روز، روزه بود. 👌🏻البته غیر از روزهای حرام و مکروه و ایام مسافرت.
🌷🌷هدیه به روح مطهرشون صلوات
انتظاریعنۍ...
یعنۍاینکهببینۍ👀
درجایگاهۍکههستۍ
باتوانایۍهایۍکهدارۍ
چهکارۍازدستتبرمیاد
تابراۍامامزمانانجامبدۍ،
اینروبراۍهمیشهبهخاطربسپار؛
انتظارتوقفنیست...
حرکتۍروبہجلوست🚶♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان حتما ببینید
آقای قرائتی
افطار ها را با تنهایی و دوری از خانواده سر کردند که ما خیلی راحت این لحظات سر شار از آرامشِ افطار را کنار خانواده هایمان سپری کنیم...🥀
هنگام افطار دعا برای امام زمان عجل الله و یاد شهدا را از یاد مبریم❤️ 🤲
#ماه_رمضان
تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی...
بين همه ی بدبختی ها و آشوب های زندگی،
دلم خوش است كه از حالم با خبری...
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهاد_دانلود
روایتی جانسوز از شهیدانه زیستن حاج عمار😭
#شهید_محمد_خانی ✨
سلام خدمت همسنگران عزیز
از امشب دو پارت از رمانِ برگرفته از کتاب قصه دلبری ،که سرگذشت #شهید محمد حسین محمد خانی هست،را بارگذاری میکنیم💛
امیدوارم شفاعت این شهید عزیز شامل حالمان باشد،ان شاءالله
#رمان
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_اول
حسابی کلافه شده بودم.
نمیفهمیدم که جذب چه چیز این آدم شدن.
از طرف خانمها چند تا خواستگار داشت، مستقیم بهش گفته بودن.
اون هم وسط دانشگاه😐
وقتی شنیدم گفتم چه معنی داره یه دختر بره به یه پسر بگه باهام ازدواج کن.😑
اونم با چه کسی!
اصلاً باورم نمیشد.
عجیبتر اینکه بعضی از آنها حتی مذهبی هم نبودند..☹️
به نظرم که هیچ جذابیتی در وجودش پیدا نمیشد..!
براش حرف و حدیث درست کرده بودند!
مسئول بسیج خواهران ، تأکید کرد وقتی زنگ زد کسی حق نداره جواب تلفن رو بده😬
برام اتفاق افتاده بود که زنگ بزنه و جواب بدم باورم نمیشد این صدا صدای اون باشه بر خلاف ظاهر خشک و خشنش با آرامش حرف میزد تن صداش موج خاصی داشت.
از تیپش خوشم نمیومد دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود.😒
شلوار شش جیب پلنگی گشاد میپوشید و پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ، که مینداخت روی شلوار.
توی فصل سرما با اورکت سپاهیش تابلو بود😑
یه کیف برزنتی کوله مانند یه وری مینداخت روی شونش ، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ میشد😂
راه که میرفت کفشش رو روی زمین میکشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
#رمان
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_دوم
از وقتی پام به بسیج دانشگاه باز شد بیشتر میدیدمش به دوستام میگفتم:
این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه شصت پیاده شده و همون جا مونده😑
به خودشم گفتم..!
اومد اتاق بسیج خواهران پشت به ما رو به دیوار نشست . اون دفعه رو خودخوری کردم😤
دفعه بعد رفت کنار میز که نگاش به ما نیفته😐
نتونستم جلوی خودمو بگیرم بلند بلند اعتراضم رو به بچهها گفتم.
ینی به در گفتم تا دیوار بشنوه😁
زور میزد جلوی خندش رو بگیره.
معراج شهدای دانشگاه که انگار ارث پدرش بود هر موقع میرفتیم با دوستش اونجا میپلکیدند😒
زیرزیرکی میخندیدم و میگفتم بچهها باز هم دار و دسته محمد خانی
بعضی از بچههای بسیج با کارو کردارش موافق بودند بعضی هم مخالف.
بین مخالفان معروف بود به تندروی کردند اما همه ازش حساب میبردن ..
برای همین ازش بدم میومد فکر میکردم از این آدمهای خشکه مقدسِ از اون طرف بام افتاده است😖
اما طرفدارزیاد داشت.
خیلیها میگفتند: مداحی میکنه، هیئتیه،میره تفحص شهدا، خیلی شبیه شهداست!
اما توی چشم من اصلاً اینطور نبود . با نگاه عاقل اندر سفیهی به آنها میخندیدنم که این قدر هاهم آش دهن سوزی نیست 🙄
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
••🍂••
نمیدانمڪھلایقبرحسینم
ولیڪنصافو صادقبر حسینـم
بهروۍقلبمااینگونھ حڪشد
خداداندڪھعاشقبر حسینـم...♥️
صلی الله علیک یا اباعبدالله
محاله بمونه رو دلم سیاهی.mp3
5.98M
محاله بمونه رو دلم سیاهی
زیر این بارش رحمت الهی🤍
🎤 کربلایی محمد حسین حدادیان
رزق حسینی شبانه ✨
التماس دعا
🍃امام تنها
وقتی روزمره های زندگی مان به هم می ریزد، حسابی به هم می ریزیم. همه چیزها باید سر جای خودش باشد تا دلمان آرام باشد و لبمان خندان.
یک بار چرا از خودمان نمی پرسیم تو کجای روزمره های زندگیمان هستی. چرا تو را وقتی در متن زندگی مان نمی بینیم به هم نمی ریزیم؟ تو چقدر مظلوم و غریبی و ما چقدر جفاکار و بی وفا هستیم.
شبت بخیر امام تنها!💫✨