۱۷ خردادماه ، پنجمین سالگرد حادثه تروریستی حمله به مجلس شورای اسلامی و مرقد امامخمینی ره
#خاطرات_شهید
#شهید_جواد_تیموری
#سالروز_شهادت
●روزی که اومدن خواستگاری گفت که نظامیه من خودم از خدا همسر نظامی خواسته بودم و همیشه دلم میخواست که همسرم نظامی باشه با شغلش مشکلی نداشتم ولی با سوریه رفتن و پیگیری شدیدش کمی مشکل داشتم.میدونستم که اول و آخرش شهید میشه ولی عاشق بودم دلم نمیخواست به این زودی بره حتی بعد عقد بهم گفت:"بانو جان..!؟
●باید برم سوریه بیتاب شدم...گریه کردم و نذاشتم که بره ولی مطمئن بودم و میدونستم که یه روزی واسه دفاع میره اطمینانم وقتی بیشتر میشد که اشکاشو تو سوگ مدافعان حرم میدیدم اشکهای مردی که ندیده بودم جز برای ائمه علیهمالسلام جاری شه عروسیمون فصل سردی بود اسفند ۹۲ فردای عروسی واسه ماه عسل رفتیم مشهد و خودمونو سپرد دست امام رضاعلیهالسلام روزای خوبی بود کنار حوضها میشِستیم و خیره میشدیم
●به ضریح مبارک میدونم که تو همون نگاها هم شهادت میخواست بعد زیارت تو هوای سرد و یخبندون اسفندماه میرفتیم بستنیفروشی و بستنی قیفی میخوردیم و میگفتیم و از ته دل میخندیدیم..تو کارای خونه هم کمک حالم بود و هیچ وقت اخم و داد و بیدادشو ندیدم درست مثه یه گل ازم حمایت میکرد عشقمون شهره ی خاص و عام بود الآن که صبر زینبی دارم شک ندارم که خدای بزرگ و امام حسین علیهالسلام خودشون کمکم کردن تا تحمل کنم...
✍راوی: همسر شهید
📎 پ ن: شهید حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۹۶
#شهید_امنیت
بقولحاجمھدۍرسـولی:
اینعصر،عصرحیرت
نیست..
عصرحرڪته'!
حیروننشیا..مانسل
موندننیستیم
نسلرسوندنیم..📻🌿"
همچو نی مینالم از سودای دل
آتشی در سینه دارم جای دل
من که با هر داغ پیدا ساختم
سوختم از داغ ناپیدای دل
همچو موجم یک نفس آرام نیست
بس که طوفانزا بود دریای دل
دل اگر از من گریزد وای من
غم اگر از دل گریزد وای دل
ما ز رسوایی بلند آوازه ایم
نامور شد هرکه شد رسوای دل
خانه مور است و منزلگاه بوم
آسمان با همت والای دل
گنج منعم خرمن سیم و زر است
گنج عاشق گوهر یکتای دل
در میان اشک نومیدی رهی
خندم از امیدواری های دل
#رهیمعیری
🍂🍃
گاه با دوستی حرف زدن هر چند پرت و پلا عجیب به آدم کمک میکند. گریزگاه خوبی است. اما امروز حس میکنم که ضعیف ترم. دلم میخواست که میتوانستم گریه کنم. شاید سبک میشدم و آرام میگرفتم. ولی نمیتوانم...
🌱🍂🌱🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روزشمار_غدیر
من صاحب غدیرم،
از من براےدیگرے بیعت خواستند!
🔹 حدیثی از #امیرالمومنین
📚 إن فلانا وفلانا أتياني
.
#مبلغغـــــــــــدیـــــــࢪباشیـــــم 🌿
AUD-20220906-WA0157.
5.16M
دعای #توسل
سلام علیکم
خدمت شما همسنگران
یکی از دوستان خوب طریق الشهدایی دچارسانحه سوختگی شده و حالا هم بستری هست
باسوزدل دعای توسل رابراش بخونیم...
ان شالله موردتوجه حضرت بقیه الله وحضرت زهراقرار بگیره این قبیل توسلات
وبعداز دعا به نیت ۱۴ معصوم۱۴صلوات بفرستید
ممنونم از همتون خداوند جزای خیر بهتون عطاکنه.....
وقتی شما یک پرتقال را تحت فشار
قرار دهید، آب پرتقال بدست می آورید
نه چیز دیگری، چون این چیزی است
که در درونش است.
همین اصل برای شما هم صدق می کند.
وقتی کسی شما را تحت فشار،
قرار دهد آنچه که بیرون می آید (عصبانیت، نفرت، تندی، تنش، افسردگی، خشم)
چیزی است که در درون شماست.
اگر آنچه در درون دارید را دوست
ندارید، می توانید با تغییر افکارتان
آن را عوض کنید.
وقتی غصه میخوری برو بالا،
از شب برو بالا...
از ماه برو بالا...
از زندگی برو بالا...
از خودت برو بالا...
وقتی به بالاترین بالا رسیدی بگو :
خدا رو شکر تونستم بیام بالا، خدا رو شکر دستمو گرفتی و تا اون بالا بالاها منو بردی...
چیزی که برای تو مقدر شده باشد، بدون کم و کاست به تو خواهد رسید...!
امیرالمومنین علی علیه السلام
👆🏼فقط 13 سال عمر کرد.
🌿 وصیتش برای همه ؛ نسخه ی نجات بخش،حیات بخش و شفا بخش است .
شهید #محمدرضا_حسنی🕊🌹
🌷التماس دعا
# الیگودرز_لرستان
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 32 نفهمیدم چطور خوابم برد ساعت از نیمه شب گذشته بود که با ص
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد
قسمت 33
این وسط ها چند مرتبه ای از خواب پریدم یک بار که از خواب بلند شدم
دیدم رفقای حمید زنگ زده اند
همیشه مقید بود هیئت برود
آن شب نرفته بود رفقایش نگران شده بودند ،گوشی حمید هم آنتن نداده
بود از نگرانی کل کلانتری ها و بیمارستانها را سر زده بودند، سابقه نداشت جلسات هیئت را ترک کند
سرش می رفت هیئت رفتنش
سر جایش بود ،رفقایش از
ترسشان با خانواده حمید تماس
نگرفته بودند، پیش خودم گفتم
با این خبر ندادم حتما حمید
یک جشن پتو مفصل افتاده است!
با اینکه گرسنه بودم ولی میلی
به خوردن صبحانه نداشتم حمید مرخصی گرفت و سر کار نرفت ،حالم خیلی بهتر شده بود ،دوست داشتم
زودتر از فضای خسته کننده
بیمارستان بیرون برویم گوشی
حمید را گرفتم یک بازی پنگوئن
داشت خیلی خوشم می آمد با همان مشغول شدم بعد هم به سراغ گالری عکس ها رفتم و با هم تمام عکس هایش را مرور کردیم.
برای هر عکسی که انداخته بود کلی خاطره داشت اکثرشان را در ماموریت های مختلفی که رفته بود انداخته بود،
به بعضی از عکس ها نگاه خاصی داشت
با خنده می گفت: این عکس جون میده برا شهادت ،اصرار داشت من هم
نظر بدم که کدام عکس برای بنر
شهادتش مناسب تر است.
صحبت هایش را جدی نگرفتم با شوخی و خنده عکس ها را رد کردم هنوز به آخرین عکس نرسیده بودیم که از روی کنجکاوی پرسیدم: نمی خوای بگی اسم منو توی گوشی چی ذخیره کردی؟
گفت به یه اسم خوب خودت بچرخ
ببین می تونی حدس بزنی کدوم اسمه؟
زرنگی کردم و رفتم صفحه تماس ها ،شماره من را کربلای من😍 ذخیره کرده بود. لبخند زدم و پرسیدم: قشنگه ،حس خوبی داره ،حالا چرا این اسم رو انتخاب کردی؟ جواب داد: چون عاشق کربلا هستم و تو هم عشق منی این اسم رو انتخاب کردم.
بعداز یک روز مریضی این اولین باری بود که با صدای بلند خنده ام گرفته بود گفتم: پس برای همینه که من هر چی می پرسم اولین جوابت کربلاست ،می گم حمید کجا بریم ؟ می گی کربلا!
می گم زیارت می گی کربلا!
می گم می خوایمبریم پارک میگی کربلا!
از آن روز به بعد گاهی اوقات که تنها بودیم من را کربلای من صدا می کرد ،
گاهی به همین سادگی محبت داشتن قشنگ است!
ساعت نه صبح مادرم به دیدن من امد، هنوز در اتاق تحت نظر بستری بودم،از ساعت ۱۰ صبح به بعد دوستان و هم کلاسی هایم که در بیمارستان کار ورزی داشتند یکی یکی پیدایشان شد مریض مفت گیر آورده بودند، یکی فشار می گرفت، یکی تب سنج می گذاشت، به جان من افتاده بودند کلافه شده بودم ،با استیصال گفتم: ولم کنین باور کنین چیزی نیست یک دل درد ساده بود تمام شد، اجازه بدین برم خونه.
اما کسی گوشش بدهکار نبود ،
بالاخره ساعت چهار بعدازظهر
بعد از کلی آزمایش رضایت دادند
از محضر دوستان و آشنایان داخل بیمارستان مرخص بشوم!
ادامه دارد.....
#شهیدحمیدسیاهکالی
✅ گاهی، نزده، فتح میشود😅
🔹 یک زمانی بود که آمریکا، یک ناوش را به سمت یک کشور در فلان منطقه حرکت میداد و هنوز موتورش گرم نشده بود، دولت اون کشور سقوط میکرد و دولتی تابع آمریکا سکان هدایت اون کشور رو به دست میگرفت...
🔹 حالا، به زمانی رسیدیم که آمریکا، منتظر ببینه ایران، دیگه چه چیزی برای غافلگیر کردن دوست و دشمنش میخواد رونمایی کنه!!! و کجاها رو میخواد نزده فتح کنه؟!😅😅😅
👈 مگه قراره هایپرسونیک زده بشه تا اسرائیل نابود بشه و فلسطین آزادیش رو جشن بگیره؟!! 😅
👈 یعنی اسرائیل خودش رو اینقدر بزرگ میبینه که مقاومت بخواد با هایپرسونیک به نابودش کنه؟!!!!!! اسرائیل حتی از پس #اسباب_بازی_های موشکی فلسطینی ها برنمیاد😅
👈 هدف ما از رونمایی هایپرسونیک، اهداف خیلی بزرگتری از اسرائیلِ مُردنی هست👌
#والا