eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
655 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃موعود خدا عاشقان صادق تو شب‌های جمعه وقتی می‌خوابند، لحظه‌ای در خواب از یاد تو غافل نمی‌شوند. آنها رؤیای ظهور تو را می‌بینند و تا سحر از شوق ظهورت در خواب مستی می‌کنند. آنها در قنوت نماز شب جمعه‌شان، وقتی که اللهم عجل لولیک الفرج می‌گویند، ظهور تو را بعید نمی‌دانند و گوششان تیز است برای شنیدن ندای تو. کسی که امیدی این چنین به ظهورت ندارد، صداقت عشقش مخدوش است. آقا! امشب برای آمدنت دعا می‌کنم، صدای آمینت را به گوشم برسانم، تا همۀ وجود امید به اجابت شود. شبت بخیر موعود خدا! 💫🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 🌿 مهربانم، کجا روم که خطاپوشی دلسوزتر از تو بیابم؟! کجا روم که بخشنده‌ای کریم‌تر از تو بیابم؟! و کجا روم که حکومتی شایسته‌تر از تو بیابم؟! ای بهترین خدای من! 🌟🌿
💚💚 ما کجا درد وغمِ حضرتِ یعقوب کجا ما کجا اشکِ فراق،از غمِ محبوب کجا ما که نان از غمِ عشقِ تونخوردیم،دمی غمِ عشق تو کجا،شهرِ پر آشوب کجا 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من آمده ام حضرتِ خورشید سلام در محضرِ تو ای گلِ توحید سلام لبخند ضریحِ تو مرا درمان است با حالِ خراب و پُر ز امید سلام السلام علیک یا اباعبدالله الحسین صبحتون حسینی☀️🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به ما گفتند باید بازی کنید. گفتیم با کی؟ گفتند با دنیا. تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟ سوت اغاز بازی رو زدن, فقط فهمیدم خدا تو تیم ماست. بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم, امتیازها برابر بود. تو همین فکر بودم که خدا زد به پشتم, خندید و گفت: نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن! گفتم اخه چطوری ؟ بازم خندید و گفت: خیلی ساده فقط پاس بده به من, باقیش با من. ... روز خوش🌹 هفته خوبی درپیش داشته باشید،ان شاالله🌹
⃠🚫 •↺•چقـدر‌بـہ‌هـم‌نزدیڪ‌ و مـربوطنند •قـرباݧ• •غـدير• •عـآشورآ• •قـرباݧ• ⇐تعـريف‌عہدالهى •غدير• ⇐اعـلام‌عہدالهى •عاشورا• ⇐امتحـاݧ‌عہدالهى وچقـدر‌آمـار‌قبـولۍ‌پایین‌است!! ‼️نہ‌فهمیدند‌عہد‌چیست... ‼️نہ‌فهمیدند‌عہد‌بـآ‌‌ڪیست... ‼️نہ‌فهمیدند‌عہد‌را‌چگـونه‌ باید‌پاس‌داشت...؟! اینڪ‌خدیـآ‌ از‌ تو‌ مۍ‌خواهیـم‌ ڪه‌مـارا‌بر‌عہدمـان‌‌ با‌ امـام‌ قائم‌مان‌‌ استوار‌ سـاز‌ۍتا• مرگمان‌ جـاهلۍ‌• نباشد🤲🏻
هرشھیدی‌را‌که دوستش‌داری.. کوچه دلت‌را‌به نامش‌ڪن.. یقین‌بدان‌ در‌کوچه پس‌کوچه های پر‌پیچ‌و‌خم‌دنیا‌ تنھایت‌نمـےگذارد..🌷
بزرگواران ! شهدا ما رو انتخاب میکنند؛ نه ما شهدا رو... از بین اینهمه شهید، یکی‌شون مِهرش به دلت می‌شینه و انگار نگاهش باهات حرف میزنه.. حواست باشه که حرمت این انتخاب رو نشکنی! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 حاج حسین یکتا روزتون شهدایی 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱امیرالمؤمنین علیه السلام: به آنچه که به اصلاح و پاکی تو چیزی نمی افزاید گوش فرامده 📚غررالحكم حدیث6234 .
••🌱 هرموقع‌ خواستۍ نگاه بھ نامحرم ڪنی . . . با خودت بگو چھرھ مھدے فاطمہ با اون شال سبز خیلۍ قشنگـ تر هست...:))💛🍂 .
••🌱 🕊 هࢪگاه‌ امتداد‌نگاهت بۿ‌حࢪام‌نࢪسٻد‌،شہیدے ...! 🌷 .
سلام ما بہ لبخند شهیدان بہ ذڪر روے شهیدان سلام ما بہ لشڪر بہ تسبیحات یا زهراے معبر همان هایے ڪہ عمرے نذرڪردند اگر رفتند دیگر برنگردند.. 🌸عاقبتمون شهدایۍ
❤️رهبر انقلاب‌: در شبڪه های اجتماعـی؛ فقط به فڪر خوشگذرانی نباشید! شما افسرانِ جنگ نرم هستید و عرصه جنگ نَرم ، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالڪ‌ اشتر وار میطلبد .
من مظلوم‌ترین مادر شهید ایرانی هستم. پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت، کوموله پ‌ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند. گفتند: به خمینی توهین کن، یوسف این کار رو نکرد. به من گفتند: توهین کن، گفتم: چنین کاری نمی‌کنم. گفتند: بچه‌ت را می‌کشیم، بازهم قبول نکردم. پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست‌ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند. گفتند: به خمینی توهین کن، بازم توهین نکردم. من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم، در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند؛ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی، گفتم: من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم. گفتند: دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها می‌گردانیم. شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه میگفتم: . انگار همه عالم کمکم می‌کردند برای حفر قبر پسرم. دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم. گوشه‌ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر. فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری می‌داد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو. کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم. به همین خاطر من مظلوم‌ترین مادر شهید ایرانی هستم. 🔘 حتی شنیدن این قضیه برای ما سخت است، چه برسد به انجام آن. اینها مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی ایستادند، ما چه قدر پای ارزشها ایستاده‌ایم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱 ❤️۲۷خرداد سالروز شهادت شهید مدافع حرم«مهدی عسگری»،شهیدی که پیکرش هیچگاه برنگشت❤️
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 رجبعلی خیاط مستاجری داشت که زن و شوهر بودند با ۲۰ ریال اجاره. بعد از چند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدن. رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت: داداش جون، فرزنددار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال، ۱۸ ریال اجاره بده، ۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن، این ۲۰ریال رو هم بگیر اجارهٔ ماه گذشته‌ایه که بهم دادی، هدیهٔ من باشه برای قدم نوزادت. 🔘 تو این دوره زمونه، الان کرایه هارو با فرزنددار شدن مردم بالا میبرن. چندتای ما مثل رجبعلی‌خیاط هستیم؟
اگر صاحب خونهٔ خوبی هستی یا تصمیم گرفتی صاحب خونهٔ خوبی شی یا اگر مستاجر هستی و صاحب‌خونهٔ خوبی داری، به ما اطلاع بده.
خدایا!! ما از همان بیدهاییم که با هر بادی می لرزیم لطفا بیشتر مواظب ما باش...
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 40 وقتی از جنوب برگشتم چند روزی بیشتر به ایام عید نمانده بود
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 قسمت41 تقریبا غروب شده بود آن موقع نه رستورانی باز بود نه غذایی پیدا می شد آن قدر خسته بودیم که توانی برای چرخیدن دنبال غذاخوری نداشتیم، چند تا بیسکوییت گرفتیم و برای برگشت سوار تاکسی میدان هفتاد و دو تن راه افتادیم قرار گذاشته بودیم تا شب خانه باشیم ،چند باری از این که به‌خاطر شلوغی وگم کردن هم نتوانسته بودیم چیزی بخوریم عذرخواهی کرد برای قزوین ماشینی نبود ناچارا سوار اتوبوس‌ های زنجان شدیم که وسط راه پیاده شویم. بدجوری ضعف کرده بودم ،با این گرسنگی بيسکوئيت ها حکم لذیذترین غذای ممکن را داشت، حمید با خنده گفت: تو زن کم خرجی هستی من از صبح نه به تو صبحانه دادم، نه ناهار،برای شام هم می رسیم قزوین اگر آنقدر کم خرج باشی هر هفته می برمت مسافرت. مسافرت های یک روزه این مدلی زیاد رفتیم ،گاهی ساده بودن و ساده سفر کردن قشنگ است. از قم که برگشتیم عید دیدنی و دید و بازدیدها شروع شد حمید برای من مانتو شلوار گرفته بود، مثل همیشه شیک ترین لباس ها را انتخاب کرده بود، زیاد از این مرام ها می گذاشت معمولا هدیه برای من لباس یا شاخه گل طبیعی می خرید. من هم برایش عطر و ادکلن گرفتم همه مدل عطر و ادکلن استفاده می کرد از عطرهایی مثل گل یاس و گل محمدی تا ادکلن هایی مثل فرانس و هالیدی و لاو عید آن سال حمید حسابی تیپ زده بود کت و شلوار با عینک دودی ،ساعتی هم که من به عنوان کادوی روز عقد برایش خریده بودگ،انداخته بود. پنجشنبه ۲ روز بعد از تحویل سال با همان تیپ رفته بود هیئت نصفه شب بود که با من تماس گرفت از رفتار هم هیئتی هاش تعریف می کرد ،دوستانش بیشتر حمید را در لباس جهادی یا لباس خادمی دیده بودند تا کت و شلوار و آن اندازه اتو کشیده، گفت: بچه‌های هیئت کلی تحویلم گرفتن ،کتم را می گرفتند می پوشیدند، سربسرم می گذاشتند. ازخوشحالی حمیدخوشحال بودم موقع خداحافظی به حمید گفتم: فردا بریم بوئین زهراخونه خاله فرشته؟ حمید گفت: باشه بریم ما که بقیه اقوام رو رفتیم، خونه کوچک ترین خاله شما هم میریم، خوشحال میشه حتما. ادامه دارد....