eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
656 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
7هزار ویدیو
47 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵نبی" اکرم صلی الله علیه و آله: 🔶همانا شهادت حسین، حرارتی در دلها ایجاد می کند که هرگز خاموش نخواهد شد 🔹إنَّ لِقَتل الحُسَین حَرارَة فی قُلُوب المُومِنینَ لا تَبرُدُ اَبَدا 📚مستدرک ج10ص318
ـــــ ـ چریک بودن ، وقتی مُد نبود ! • مَرد نبودن ولی مردونھ وایسادن✌️🏻♥ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥او مثل ما نیست .... !!! 👤حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 81 حمید داخل آشپزخانه روی صندلی نشسته بود وسط کارها دیدم‌صدا
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 قسمت 82 خیلی زود لباس هایش را پوشید و رفت، من هم سفره شام را انداختم چند دقیقه بعد حمید برگشت، ولی سُس نخریده بود، گفتم: پس چرا دست خالی برگشتی حمید؟ برای شام سس لازم داریم، گفت: مغازه همسایه بسته است، باشه فردا موقع رفتن می خرم، گفتم: سُس رو هم برای شام امشب نیاز داشتیم هم برای فردا که می خوای با خودت کتلت ها رو ببری قم،جواب داد: این بنده خدایی که اینجا مغازه زده اولين امیدش ما هستیم که همسایه این مغازه ایم تا جایی که ممکنه و ضرورتی پیش نیومده باید سعی کنیم از همین جا خرید کنیم! رفتارهای این طوری را که می دیدم فقط سکوت می کردم چند دقیقه ای طول می کشید تا حرف حمید را کامل بفهمم خوب حس می کردم این جنس مراقبه و رعایت روح بلندی می خواهد که شاید من هیچ وقت نتوانم پا به پای حمید حرکت کنم. ساعت یک نصفه شب بود که همه کتلت ها را سرخ کردم و ساک را هم آماده کنار در پذیرایی گذاشتم از خستگی همان جا دراز کشیدم، حمید وضو گرفته بود و مشغول خواندن قرآنش بود، تا دید من داخل پذیرایی خوابم گرفته گفت: تنبل نشو پاشو وضو بگیر برو راحت بخواب، شدید خوابم گرفته بود ،چشم هایم نیمه باز بود حمید قرآنش را خواند و آن را روی طاقچه گذاشت، در حالی که بالای سرم ایستاده بود گفت: حدیث داریم کسی که بدون وضو بخوابه چون مرداریه که بسترش قبرستانش می شه، ولی کسی که وضو می گیره بسترش مثل مسجد می شه که تا صبح براش حسنه می نویسن. با شوخی و خنده می خواست من را بلند کند گفت: به نفع خودته زودتر بلند شی و وضو بگیری تا راحت بخوابی ،واِلّا حالا حالا نمی تونی بخوابی و باید منو تحمل کنی،شاید هم یه پارچ آب آوردم ریختم رو سرت که خوابت کامل بپره! آن قدر سروصدا کرد که نتوانم بدون گرفتن وضو بخوابم. حمید دو روزی قم بود، وقتی برگشت برایم از کنار حرم یک لباس زیبا خریده بود، وقتی سوغاتی را دستم داد گفت: تمام ساعت هایی که قم بودیم به یادت بودم وسط دعای کمیل برای خودمون حسابی دعا کردم، همش یاد سفر دوره نامزدی افتاده بودم. آشپزی های حمید منحصر به فرد بود از دوره نوجوانی آشپزی را یاد گرفته بود، عمه وقتی حمید با پدر و برادرهایش می رفت سنبل آباد خیالش راحت بود که حمید هست و می تواند برای بقیه غذا درست کند نوع غذاهایی که حمید با دستورات جدید و من درآوردی می پخت خودش یک کتاب آشپزی به سبک حمید می شد! ابتکاراتی داشت که به عقل جن هم نمی رسید. ادامه دارد...
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 82 خیلی زود لباس هایش را پوشید و رفت، من هم سفره شام را اند
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 قسمت 83 ساعت از پنج غروب گذشته بود خیلی خسته بودم دقایق آخر کلاسم بود که گوشی را روشن کردم و به حمید پیام دادم: سلام تاج سرم از باشگاه اومدی خونه؟اگه زودتر رسیدی بی زحمت برنج رو بار بزار تا من برسم. وقتی رسیدم بوی برنج کل ساختمان را برداشته بود چون خسته بودم ساعت هفت نشده‌ بود که سفره شام را انداختیم. برخلاف سری های قبل که حمید آشپزی کرده بود این بار چیز غیر عادی ندیده بودم، برنج را طبق سفارشی که داده بودم آماده کرده بود ولی رنگ آن مشکوک بود و به زردی می زد،هیچ مزه خاصی نداشت فکر کردم اشتباهی به جای نمک زردچوبه زده ولی مزه زردچوبه نمی داد، غذایمان را تا قاشق آخر خوردیم، موقع جمع کردن سفره پرسیدم: حمید این برنج چرا این قدر زرد بود؟ گفت: نمیدونم خودمم تعجب کردم،من برنج رو پاک کردم نمک و روغن زدم گذاشتم روی اجاق، تا این را گفت دوباره رفتم سراغ قابلمه، برنج را خوب نگاه کردم، پرسیدم: یعنی تو قبل از پخت برنج رو نشستی؟ حمید که داشت وسایل سفره را جمع می کرد گفت: مگه خودت دیشب نگفتی برنج رو خیس نکنیم؟ یادم آمد شب قبل که مهمان داشتیم حمید از چند ساعت قبل برنج را خیس کرده بود، به او گفته بودم: حمید جان کاش این کار رو نمی کردی چون برنجی که چند ساعت خیس بخوره رو نمی تونم خوب دربیارم، حمید حرف من را این طوری متوجه شده بود که برنج را کلاً نباید بشوریم! برنج را همان طوری با همه خاک و خُلش به خورد ما داده بود. شام را که خوردیم حمید گفت: به مناسبت وفات حضرت ام البنین بچه های هیئت مراسم گرفتن ،من میرم زود بر می گردم، ساعت یازده نشده بود که برگشت، تعجب کردم که این دفعه زود از هیئت شان دل کنده بود، آیفون را که جواب دادم همان لحظه‌ دیدم پرده اتاق کج ایستاده است، رفتم درست کنم، وقتی داخل شد دستش دو تا ظرف غذا بود، من را در حال درست کردن پرده که دید، با خنده گفت: از وقتی که رفتم تا حالا پشت پنجره بودی فرزانه؟ از اینکه خانمی بخواهد از پشت پرده پنجره بیرون را نگاه کند خیلی بدش می آمد، معمولا با همین شوخی ها منظورش را می رساند ،دستوری حرف نمی زد که کسی بخواهد حرفش را به دل بگیرد. گفتم: نه بابا پرده خراب شده بود داشتم درست می کردم، چی شد زود برگشتی امشب؟ معمولا تا یک دو طول می کشید اومدنت، این غذاها چیه آوردی؟گفت: آخر هیئت غذای نذری می دادن برای همین غذا رو که گرفتم زودتر اومدم خونه که تو هم بی نصیب نمونی واِلّا باید باز هم تا ساعت دو نصفه شب منتظر می موندی. گفتم : آقا این کار رو نکن من راضی نیستم شما به زحمت بیفتی، گفت: اتفاقا از عمد این کار رو کردم که بقیه هم یاد بگیرن دوست ندارم مردی بیرون از خونه چیزی بخوره که خانمش داخل خونه نخورده باشه، دوست داشت بقیه هم این شکلی محبتشان را به همسرشان ابراز کنند، هیئت که می رفت هر چیزی که می دادند نمی خورد ،می آورد خونه که با هم بخوریم، گاهی از اوقات که غذای نذری هیئت زیاد بود با صدای بلند می گفت یکی هم بدید ببرم برای خانمم! داشت لباس هایش را عوض می کرد که متوجه خیسی پیراهنش شدم، گفتم: مگه بارون داره میاد؟ چرا لباست خیسه؟ گفت: نه عزیزم بارونی در کار نیست یه نیز تنیس گرفتیم بعد از هیئت با بچه ها چند دست بازی کردیم، عرق کردم برا همین لباسام خیس شده به بهانه همین بازی کردن هم که شده یکسری پاگیر هیئت میشن. ادامه دارد....
💟عشق من‌، دلتنگ نباش💟 زینب عادت داشت گل‌هایی را که روح الله برایش می‌خرید پرپر می‌کرد و لایِ کتاب خشک می‌کرد در یکی از نبودن های روح الله وقتی دل تنگش شده بود رویِ یکی از گلبرگ ها نوشت: "آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود از دل و از جان نرود" این گلبرگ را خودش نوشته بود اما جریان گلبرگ دوم را نمی دانست وقتی آن را برگرداند دست خط روح الله را شناخت که روی گلبرگ نوشته بود: عشق من دلتنگ نباش...💗 همسر شهید روح الله قربانی🕊🌹
همیشه می‌گفت: اگر میخوای سرباز امام‌زمان(عج) باشی باید توانایی هات رو بالا ببری شیعه باید همه فن حریف باشه و از همه چی سردربیاره...🍃✨ شهید روح الله قربانی♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 💚 ..‌. . با بچه‌های دانشگاه رفته بوديم مشهد، اونجا واسه اولین بارواسه ازدواجم دعا كردم..🤲🏻 گفتم:"يا امام رضا(ع)... اگه مردی متدين و اهل تقوا بیاد خواستگاريم،قبول ميکنم💖" یک ماه بعد ،روح‌الله اومد خواستگاريم... هديه امام رضا(ع) بود واسه من..🥺 همسری كه امام هشتم به آدم بده و امام حسين(ع) اونو بگیره...🥺 وصف نشدنيه... من عروس همچنين مردی بودم.ميدونستم که قرار نيست همه امكانات زندگيم از همون اول تأمين باشه.ولی معتقد بودم كه با هم كار ميکنيم و زندگيمونو ميسازيم🌸 با اينكه خونه‌مون كوچیک بود..ولی واسم حكم كاخو داشت. كاخی که من ملكه‌ش بودم... دلم ميخواد... اينو به همه اونایی كه منو... به‌ عنوان عروس جوون يه مدافع حرم ميشناسن بگم كه... هيچ‌وقت نگن که بيچاره تو اين سن جوونی بيوه شد و آه بكشن... من خوشبخت‌ترين دختر دنيام... همسری داشتم كه منو با عملش همنشين تقوا كرد...💕 ۲سالی كه زير يه سقف بوديم...💕 بهترين و قشنگترين لحظه‌های زندگيمو تجربه كردم... اونقده كه‌گويی ۱۰ سال باهاش زندگی کردم...💕 از همون دوران نامزدی...💕 خيلی وقتا میشد که پیشم نبود... ولی... چون ميدونستم عاشقونه كارشو دوست داره... دوست نداشتم جلو آرزوهاشو بگيرم... خدا رو شكر ميکنم كه بهم اين قدرتو داد... كه هيچ‌ وقت به دليل نبودنا و رفتناش گلایه نميكردم... از همون اولش ميدونستم با کی ازدواج كردم...💕 میدونستم که دفاع از كشور و شهادت... حرف اولشه... حرف و بحث شهادت تو خونه‌مون بود..‌. ولی... فكرشو نميكردم که روح‌الله شهيد شه....😔 (همسر شهید روح الله قربانی)
‌‌‌‌「بسم‌رب‌الشهداءوالصدیقین」 ‌‌‌‌ ‌‌‌‌بعد از نماز عشاء تا صبح زمان داریم که برای ‌‌‌‌(شهید سینا آراسته) ‌‌‌نماز شب اول قبر بخونیم ‌. ‌‌‌‌ ‌‌‌( سینا فرزند علی ) ‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌ان‌شاءالله که شهدا شفاعتگر ما باشند . ‌‌ ‌‌الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ‌بہ‌حق‌زینب‌ سـلامـ‌الله‌علیہا ‌‌ ‌‌الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّدوَعَجِّل‌فَرَجَهُم ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 ☕️ چای روضه... قلب عاشق را هوایی میکند یاد بی آبی دلم را نینوایی می کند.
تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد .. صلی‌الله‌علیک‌یا اباعبدالله الحسین شب تون حسینی 🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
وِلا‌خَرَجَ‌حُبُّكَ‌مِن‌قَلْبي... _و‌محبتت‌از‌قلبم‌بیرون‌نخواهد‌رفت:)! حسین جااانم 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولای‌من 🥀کم کم دلم از این و از آن سیر میشود باچشم مهربان تو تسخیر میشود... 🥀این خوابها که همسفر هر شب من است یک روز مو به مو همه تعبیر میشود... فرصت گذشت وقت زیادی نمانده است تعجیل کن عزیز دلم دیر میشود... 🖤اللهم عجل لولیک الفرج 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃مهربان امام من ما را خدا طوری آفرید که با محبت تو دلمان گرم شود به این دنیا و تاب بیاوریم این زندان تنگ و تاریک را. شیطان که از این حقیقت آگاه شد، سرمان را گرم کرد به خود دنیا تا از تو غافل شویم. خیلی از ما هدف تیر شیطان قرار گرفتیم و غافل شدیم و در این میانه اگر هنوز رمقی برای ماندن و نفس کشیدن داریم، مدیون نگاه لطف تو هستیم. ما از تو غافل شدیم، اما تو از ما غافل نشدی. خدا را شکر که تو را داریم و ممنون که این همه مهربانی! شبت بخیر مهربان امام من! ✨🌙✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟🌿 خدایا! پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست‌آموز نشویم. ❣️شهید مهدی رجب بیگی
سلام آقای خوبی ها🌤🍃 ✨کی نصیب ماست «اَرَی‌الخَلق» و «لاتُری» کی می‌شود نوای«اَنا المَهدی» تو را ... ✨از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»... 🤲 (عج)♥️
(ع)❤️ ای دل بیا به رسم قدیمی سلام ڪن صبح ست مثل باد و نسیمی سلام ڪن برخیز نوڪرانہ و با عشق ، خدمت ارباب مهربان وصمیمے سلام ڪن ⛅️
+ إن‌اللّٰه‌لايكسرقلبًاتوسّل‌بالحُسَین -همانا‌ خداوند قلبے را ڪہ بہ حسین‌ توسل‌ جستہ است‌ نمےشڪند..'🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🔶 به ماده‌ای که در هنگام ورود به بدن یا تماس با آن، توسط اثر شیمیایی‌اش سلامتی را مختل می‌کند یا باعث مرگ می‌شود، سم می‌گويند. بعضی از انسان‌ها هم گاهی همین خصوصیت را دارند! یعنی به محض ارتباط، باعث نابودی روح می‌شوند. سردسته‌ی این آدم‌های سمی، نا امیدان هستند! اگر انسانی سمی را تجربه کرده باشید، مطمئناً به خاطر دارید که چطور گام به گام روی فکر، احساس و رفتار شما تاثیر می‌گذارند. آنقدر این سم ممکن است پیشروی کند که چشم، دیگر درهای رحمت را نبیند و گوش، صدای حق را نشنود. پس تا می‌توانید سمی نباشید و از سمی‌صفتان دوری کنید. 🌿🔶 ✨قالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ (حجر/۵۶)
کنترل ورودی های ذهن یعنی چی؟؟ یعتی هر چیزی رو نگیم هرچیزی رو نشنویم به هر چیزی نگاه نکنیم هر آهنگ وموسیقی گوش ندیم شاید ظاهرا شاد باشه ولی متن آهنگ منفی نباید باشه پس گوش نده دوست من... هر فیلمی رو نگاه نکن دوست عزیز چون داره روی ضمیر ناخودآگاه شما اثر می‌گذاره چون شما داری ارتعاشش رو به جهان هستی ارسال میکنی مخصوصا فیلم‌ها وسریال های غمگین فیلم هایی که شکست عشقی دارند ورشکستگی دارند جنگ وخونریزی داخلش هست دزدی وغارتگری مضمونش هست هر رمان وداستانی رو مطالعه نکن چون شما دارین در مزرعه زندگیتون تمام این بذرها رو میکارین وصد در صد در زندگی آیندتون تاثیرش رو میبینین وشاهد برداشت محصولش هستین.... پس خیلی خیلی مواظب باش دوست من👌🏻
🌿🌼 *✍️دستورالعمل آقای حسن زاده  آملی* هر صبح که از خواب بلند شدی وبه طرف کار روزانه میروی چند ثانیه وقت بگذار 🍀وضو بگیر 🍀19 بار بفرما "بسم الله الرحمن الرحيم "چون این آیه 19 حرف دارد بعد کار روزانه ات را شروع کن نتیجه وپاداش این کار چیست؟ 🍀تطهیر میشوی 🍀19 بار خواندن بسم الله الرحمن الرحيم آفات وبلیات جهنمی وشعله های جهنم بیرون دنیا را از شما دور میکند آنگاه شما ومحلی که هستید بیمه میشوید        🍀بیمه خدا 🍀 🍀و بعد صلوات است که تعداد نداره. ✳️فايده گفتن (بسم الله الرحمن الرحيم) در آغاز هر کاری  ‍ ✨آیت الله بهجت: آيا ميدانيد فايده گفتن (بسم الله الرحمن الرحيم) در آغاز هر کاری چیست؟ اگر شما عادت كنيد كه در ابتداي هر كاري بسم الله الرحمن الرحيم بگوييد، فردا در روز قيامت وقتي نامه اعمالتان بدستتان داده مي شود قبل از آنكه آن را بخوانيد بسم الله الرحمن الرحيم ميگوييد و ناگهان مي بينيد كه همه گناهانتان از نامه اعمالتان پاك شده است. مي پرسيد چه شد ؟ در اين زمان ازطرف خداوند ندایی می‌آید كه اي بنده، تو ما رابا نام رحمن و رحیم فرا خوانده اي پس ما هم با تو مقابله به مثل كرده ايم و گناهانت را بخشیده ایم بسم الله الرحمن الرحيم
روزی‌ات زیاد است؟ نوش جانت.. خانه ِوسیع و مرکب ِرهوار داری؟ بازهم نوش جانت! اما آن دنیا نیاز به وسعت داری! +همه‌اش به فکر خودت، لذت‌هایت، آرزوها و تفریحاتت نباش.. خانه ات بشود مأمن، بشود پناه.. بشود هیئت، بشود خانه ذکر، بشود خانه آخرتت،نه لذت دنیوی ات!
💕 ‏از کسانی که دوستشون دارید 🌸 هرچند وقت یه بار یه خبر بگیرید. 💕 بعد مرگ کسی نمیتونه 🌸جواب زنگ و پیامتون رو بده. 💕قدر یکدیگر را بدانیم 🌸دعای خیرمان پشت سر هم باشد . صبح بخیر💞