همیشه درباره آدمهایی که عاشقشان هستیم،
دو بار خودمان را فریب میدهیم؛
ابتدا برای مزیتهایشان، سپس برای نقصهایشان.
نزدیک اربعین که میشود، در دلم آشوب میافتد. بار اول و بار چندم هم فرقی نمیکند. آشوبی که در سفر اول همراهم بود، همین حالا هم رهایم نمیکند. ریشۀ آشوب چیست؟ بعد از چند سال هنوز هم نمیدانم. آیا به رفتن و نرفتن فکر میکنم. به این که اگر رفتم و نتوانستم زائر خوبی باشم، یا اگر نرفتم و از کاروان جا ماندم ... . نمیدانم. فقط میدانم که این آشوب تا لحظۀ پا گذاشتن در سرزمین عشق، از من جدا نمیشود.
حسین جان! نکند خودت این آشوب را در دلم میاندازی تا طعم آرام گرفتن در کنار مزارت را خوب بچشم! شاید هم از معرفت اندک من است؛ با این که در حال عزیمت به مبدأ آرامش هستم، گرفتار آشوبم و دلشوره.
هر چه هست، باز هم همنشینم با این آشوب و امسال هم منتظر چشیدن طعم آرامش در کنار مزار تو.
🌹https://eitaa.com/tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد قسمت 107 عشق یعنی آشنایی با خدا مهدی صاحب زمان از ما رضا خیل
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد
قسمت 108
فردای روزی که از سفر برگشتم با هم برای خرید عید به بازار رفتیم، زیاد از جاهای شلوغ یا پاساژهای امروزی خوشش نمی آمد، دوست نداشت در جایی باشد که حجاب رعایت نمی شد، این جور جاها چشم های نجیبش زمین را می کاوید، اصلاً هم اهل چک و چانه زدن نبود وقتی پرسیدم:چرا چونه نمی زنی؟ شاید فروشنده یکم تخفیف بده، گفت: چونه زدن کراهت داره، بهتره به حرف فروشنده اعتماد داشته باشیم، یادم نمی آید حتی برای صد تا تک تومنی چانه زده باشد، مگر این که خود فروشنده می خواست تخفیفی بدهد.
وسط بازار گوشی من زنگ خورد،به حمید اشاره کردم که از مغازه روبرویی برای خودش جوراب بخرد، مشغول صحبت بودن که دیدم نرفته برگشت، تماسم که تمام شد پرسیدم:چی شد؟چرا زود برگشتی؟جوراب نخریدی؟ شانه هایش را بالا انداخت و گفت: حجاب خانم فروشنده چندان جالب نبود من جلو نرفتم،شما برو داخل خرید کن.
جوراب را که خریدم حمید گفت: چون ایام فاطمیه تموم شده برای عید دوست دارم باقلوا اون هم از باقلوای خوشمزه قزوین درست کنیم، بلد بودم باقلوای خانگی درست کنم، از همان جا برای خرید وسایل مورد ناز پخت باقلوا به عطاری رفتیم دو روز تمام درگیر پختن باقلوا بودم، از بس با خمیر کار کرده بودم دست هایم درد می کرد، هر سینی که می پختم همان جا حمید چند تایی را می خورد، عاشق شیرینی جات بود، اگر کیک ا نون چایی می پختم کا شیرینی آن کم بود مثل بچه ها بهانه می گرفت، و می گفت: مگه نون پختی! این شیرین نیست، من نمی خوام، بعد هم کلی مربا و عسل به کیک و نون چایی می زد و می خورد وقتی دیدم تقریباً به همه سینی های باقلوا ناخنک زده به شوخی گفتم: این طور که تو داری می خوری چیزی برای مهمان ها نمی مونه! سر جمع تا الان دو تا دیس باقلوا خوردی ،این همه می خوری جوش می زنی آقا! به جای خوردن بیا کمک،
گفت: باشه چشم، بعد هم دستی رساند وسط کمک کردن باز ناخنک می زد، روزهای بعد هم تا غافل می شدم می دیدم پای یخچال مشغول باقلوا خوردن است.
برخلاف شیرینی درست کردن که تمام حواسش به خوردن شیرینی بود در خانه تکانی حسابی کمکم کرد، از شستن شیشه ها گرفته تا تمیز کردن کابینت ها، کار که تمام شد، از شدت خستگی روی مبل دونفره دراز کشید، و چشم هایش را بست، برایش میوه پوست کردم و با صدای بلند گفتم: حمید جان خیلی کمک کردی خسته نباشی چشم هایش را کمی باز کرد و گفت: به جای خسته نباشی بگو خدا قوت، وقتی گفتم خدا قوت بلند شد روی مبل نشسته و گفت: یه همسر باید برای همسرش بهترین ها رو بخواد به جای خدا قوت بگو الهی شهید بشی! با کمی مکث گفتم: خدا قوت الهی شهید بشی!
ادامه دارد...
#شهیدحمیدسیاهکالی
🌹https://eitaa.com/tarigh3
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍صحبت های شهید حاج قاسم سلیمانی درباره رستگار شدن و سوار اتوبوس شهادت شدن شهید محمد جمالی؛ شهید محمد علی الله دادی و شهید حاج حسین بادپا...
🔸الله دادی ؛ جمالی ؛ حسین بردند با ذکاوت با زیرکی نه با زیرکی نفسانی با زیرکی دینی بردند خودشان را سوار اتوبوس شهادت کردند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 پیادهروی زائران اربعین از نجف به کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『
🚩 سنگینی عجیب یک سلام دادن به لب عطشان امام حسین (علیهالسلام) در ترازوی اعمال
آیت الله ناصری
#اللهم_ارزقنا_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی پاسپورت نداره...
یکی پول نداره...
یکی مرخصی بهش نمیدن...
همه اینارو بذار کنار ..
سلام آقا که الان روبروتونم❤️🩹😭
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله الحسین
شب تون حسینی ❣
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
در بَزْمِ وصالش همه کس طالبِ دیدار،
تا یار که را خواهد و مِیلش به که باشد..
عزیززم حسین 💔
مولایمن
وارث خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توست بیا...
صبح هم منتظر صبح ظهور تو بُوَد
روز ما و شب ما منتظر توست بیا...
بر سر گنبد زرین حسین بن علی
پرچم کرب و بلا منتظر توست بیا...
🌤اللهمعجللولیکالفرج 🌤
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
🍃▪️🍃
🍃غریب مدینه
▪️شاید در زمین، غریب باشی؛اما در آسمان شوق دیدنت، در فرشته ها موج میزند و اسمت، دل همه فرشته ها را با خودش میبرد.
🍃هیچ کجای زمین نیست که بیشتر از تو این همه آسمان را در خودش جا داده باشد! تازه در مشرق و مغرب همین زمین در حرم هر امام و امامزاده ای همه بدون اینکه دست خودشان باشد یاد تو و غربتت می افتند حالا من با پرنده خیالم پر کشیدم و آمدم کنارت.
🍃▪️🍃
▪️بگذار زیارتم را از اینجا شروع کنم: از جایی که بوی فاطمه و علی سلام الله علیه می دهد؛ آخر این جا حسن علیه السلام آرام گرفته از کنارش هم بوی حسین علیه السلام و کربلا می آید آخر مزار سجاد علیهالسلام اینجاست.
🍃کنارشم مرقد باقر علیه السلام یادگار کربلا، حامل علم خداست. کنار آن هم، صادق آل محمد علیهمالسلام ضامن صدق زمین و آسمان هست.
کنار تو چه خبر هست؟
کجای عالم چهار بنده خدا نما این قدر نزدیک به هم آرام گرفتند؟
▪️مگر می شود بهشت تر از تو، در دنیا و آخرت پیدا کرد؟!
🍃▪️🍃
#شهادت_امام_حسن_مجتبی (علیه السلام)