52.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 کتائب قسام تصاویر حملات موشکی دیروز به سرزمین های اشغالی را منتشر کرد
#طوفان_الأقصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 این دوتا سید عزیز را خوب ببینید
این بزرگواران، کابوس واقعی برای شیطان بزرگ و صهیونیستها هستند.
🌺🌿﷽🌿🌺
🌸🌿چگونه تاثیر روانی اخبار بد را
کنترل کنیم؟
💌جریان بیوقفه خبرهای هولناک بر سلامت جسمی و روانی تاثیر منفی دارد. لازم نیست که حتما به صورت مستقیم درگیر فجایع طبیعی یا حوادث و حملات مرگبار باشید تا آثار منفی آن را احساس کنید.
در دورانی که ما از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی به بدترین فجایع انسانی، دسترسی سریع، نامحدود و بی قید و بند داریم، خودمان باید خبرهایی را که به ما میرسد کنترل کنیم تا بتوانیم روان سالم داشته باشیم.
اما در دنیایی که شبانهروز در معرض اخبار بد هستیم، تاثیر روانی این حجم زیاد تراژدی را چگونه کنترل کنیم؟
✔️لازم نیست که همه چیز را ببینید
اگر برای مثال ویدئویی از اجساد قربانیان یک حادثه، یا بدتر از آن صحنه کشته شدن یک انسان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، یادتان باشد که لازم نیست حتما آن تصاویر را ببینید.
حتی اگر میخواهید در جریان خبرها قرار بگیرید، روزنامهنگارها قبلا کار سخت را برای شما انجام دادهاند و با دیدن این ویدئوها و راستیآزمایی آنها، بدون انتشار
تصاویر دلخراش، آخرین رویدادها را برای شما گزارش میکنند.
•••💚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بار نوبت به موشکهای طوفان حزب الله است تا قابلیتهای خودش را در میدان نبرد نشان دهد. مرکز جاسوسی، رصد، شنود و راداری العباد در شمال فلسطین اشغالی بار دیگر هدف حمله مقاومت قرار گرفت و بخش عمدهای از تاسیسات آن منهدم شد.
#طوفان_الأقصی
#فلسطین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
| طوفانالاقصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حافظ کل قرآن با تیپی متفاوت!🤔
تبارک الله👌👌
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما را به جز امیر نجف سرپناه نیست
.
.
أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ اَلَّذِي كُنْتَ تُحِبُّهُ
علۍ؏ ڪه سنگ شو به سینه میزدی منم💚
#فقط_حیدر_امیر_المؤمنین_است
#یکشنبه_های_علوی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
🍃🌱
پَنجرھ را باز ڪردمـ نفس بیاید
عِطــرِ تـُــــــــو آمدقـَــــرار رفت..!
🌹@tarigh3
#سخن_بزرگان
شخصی از آیت اللّٰه بهجت درخواست دستوری کرد.
ایشان که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند: تا میتوانید گناه نکنید.
سپس سر به زیر انداختند و مجدد مشغول ذکر شدند..
بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید، سعی کنید گناهی که در آن حق الناس است نباشد.
باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند..
و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: اگر گناه مرتکب شدید که در آن حق الناس است، سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آنجا مشکل است.
📖 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢١٨
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 قومی که اسرائیل را قبل از ظهور نابود میکند...
🌹@tarigh3
°•🌱
این را بدانید اگر میخواهید چشمتان جمال مبارک امام زمان (عج) را ملاقات کند، اگر میخواهید لبیک یا حسینتان معنادار باشد، اگر میخواهید اعمالتان قبول باشد و فردای قیامت مقابل بیبی دو عالم حضرت زهرا (س) سرتان افراشته باشد، پشتیبان ولی امر مسلمین حضرت آیتاللّه امـام خــامنهای باشـید،که او نوری است از انوار رسـول الله (ص) که بر حـق او ولی و صاحب ماست.
🌺شهید احمد اعطایی
🌹@tarigh3
°•🌱
خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سیدعلیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند. زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است.
🌺شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
🌹@tarigh3
✍اکانت صهیونیستی کشورها را به دو جبهه نور و تاریکی تقسیم کرده
نور اسراییل و رفقا هستند
#فلسطین و ایران ورفقا هم تاریکی
👈بعد پرسیده طرفدار کی هستید ؟؟
همه زدن جبهه تاریکی 😂🤦♂
🌷🕊
برای شهادت و برای رفتن تلاش نکنید برای رضای خدا ڪار ڪنید بگویید : خداونـدا نه برای بهشت
و نه برای شهـادت ،
اگر تو ما را در جهنمت بیندازی
فـقط از مـا راضی باشی
برای مـا کافـی است.
#شهیدعلی_چیت_سازیان🌷
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو برنامه خودمونی دختره تبلت میخواست اما یه چیز دیگه گیرش اومد؛
آقای رجبی گفت به خاطر خانومیت و حجاب ریشهدارت تا ده دقیقه دیگه خودم بهت تبلت میدم :)
درد و بلای عمو مهران بخوره تو سر بعضی سلبریتی ها ...
🌹@tarigh3
🔥آیدی کوهن ملعون:
🔻غزه نیاز به برق ندارد همیشه نورانی ( از آتش ) است.
#رژیم_حرامزاده_صهیونیستی
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۳ بدنم سُست و سنگین به زمین چسبیده و نگاه بی حالم تنها سقف بلند ب
🕌رمـــــان
#دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۴
سپس با یک دست پرده اشک را از نگاهش کنار زد تا صورتم را بهتر ببیند..
و با مهربانی دلداری ام داد
_اینجام دست کمی از بیمارستان نداره! برا اینکه مجروحین رو نبرن بیمارستان، این قسمت مسجد رو بیمارستان کردن، دکتر و همه امکاناتی هم اوردن!
و نمیفهمید با هر کلمه حالم را بدتر میکند که لبخندی نمکین نشانم داد..
و مثل روزهای خوشیمان شیطنت کرد بلکه دلم را به دست آورد
_تو که میدونی من تو عمرم یه رکعت نماز نخوندم! ولی این مسجد فرق میکنه، این مسجد نقطه شروع مبارزه مردم سوریه بوده و الان نماد مخالفت با بشار اسد شده!
و او بادروغ مرا به این جهنم کشانده بود که به جای خنده، چشمانم را از درد در هم کشیدم..
و مظلومانه ناله زدم
_تو که میدونستی اینجا چه خبره، چرا اومدی؟
با همه عاشقی از پرسش بی پاسخم کلافه شد..
که گرمای دستانش را از صورتم پس گرفت و با حالتی حق به جانب بهانه آورد
_هسته اولیه انقلاب تو درعا تشکیل شده، باید خودمون رو میرسوندیم اینجا!
و من از اخبار بیخبر نبودم و میدیدم درعا با آمادگی کامل به سمت جنگ میرود که با همه خونریزی و حال خرابم، با صدایی که به سختی شنیده میشد، بازخواستش کردم
_این چند ماه همه شهرهای سوریه تظاهرات بود! چرا بین اینهمه شهر، منو کشوندی وسط میدون جنگ درعا؟
حالت تهوع طوری به سینهام چنگ انداخت که حرفم نیمه ماند..
و او رنگ مرگ را در صورتم میدید که از جا پرید و اگر او نبود از ترس تنهایی جان میدادم..
که به التماس افتادم
_کجا میری سعد؟
کاسه صبرم از تحمل اینهمه وحشت در نصفه روز تَرک خورده و بی اختیار..
ادامه دارد....
🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۴ سپس با یک دست پرده اشک را از نگاهش کنار زد تا صورتم را بهتر ببی
🕌رمـــــان
#دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۵
و بیاختیار اشک از چشمانم چکید و همین گریه بیشتر آتشش میزد که به سمت پرده رفت و یک جمله گفت
_میرم یه چیزی برات بگیرم بخوری!
و دیگر منتظر پاسخم نماند و اگر اشتباه نکنم از شرّ تماشای اینهمه شکستگی ام فرار کرد...
تازه عروسی که گلوله خورده و هزاران کیلومتر دورتر از وطنش در غربتِ مسجدی رها شده،مبارزه ای که نمیدانستم کجای آن هستم...
و قدرتی که پرده را کنار زد..و بیاجازه داخل شد...
از دیدن صورت سیاهش در این بیکسی قلبم از جا کنده شد..
و او از خانه تا اینجا تعقیبم کرده بود تا کار این رافضی را یکسره کند که بالای سرم خیمه زد،..
با دستش دهانم را محکم گرفت تا جیغم در گلو گم شود و زیر گوشم خرناس کشید
_برای کی جاسوسی میکنی ایرانی؟
دیگر درد شانه فراموشم شده که فک و دندان هایم زیر انگشتان درشتش خرد میشد..
و با چشمان وحشتزده ام دیدم خنجرش را به سمت صورتم میآورد..
که
نفسم از ترس بند آمد و شنیدم کسی نام اصلی ام را صدا میزند..
_زینب!
احساس میکردم فرشته مرگ به سراغم
آمده که در این غربت کده کسی نام مرا نمیدانست و نمیدانستم فرشته نجاتم سر رسیده..
که پرده را کشید و دوباره با مهربانی صدایم زد
_زینب!
قدی بلند و قامتی چهارشانه که خیره به این قتلگاه تنها نگاهمان میکرد و با یک گام بلند خودش را بالای سرم رساند..
و مچ این قاتل سنگدل را با یک دست قفل کرد...
دستان وحشیش همچنان روی دهان و با خنجر مقابل صورتم مانده و حضور این غریبه کیش و ماتش کرده بود...
ادامه دارد....
🌸 نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۵ و بیاختیار اشک از چشمانم چکید و همین گریه بیشتر آتشش میزد که ب
🕌رمـــــان
#دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۶
کیش و ماتش کرده بود که به دفاع از خود عربده کشید
_این رافضی واسه ایرانیها جاسوسی
میکنه!
با چشمانی که از خشم آتش گرفته بود برایش جهنمی به پا کرد..
و در سکوت برگزاری نماز جماعت عشاء، فریادش در گلو پیچید
_کی به تو اجازه داده خودت حکم بدی و اجرا کنی؟
و هنوز جملهاش به آخر نرسیده با دست دیگرش پنجه او را از دهانم کَند و من از ترس و نفس تنگی داشتم خفه میشدم و طوری به سرفه افتادم که طعم گرم خون را در گلویم حس میکردم...
یک لحظه دیدم به یقه پیراهن عربی اش چنگ زد و دیگر نمیدیدم چطور او را با قدرت میکشد تا از من دورش کند..
که از هجوم وحشت بین من و مرگ فاصله ای نبود..
و میشنیدم همچنان نعره میزند که خون این رافضی حلال است...
از پرده بیرون رفتند..
و هنوز سایه هر دو نفرشان از پشت پرده پیدا بود و صدایش را میشنیدم که با کلماتی محکم تحقیرش میکرد
_هنوز این شهر انقدر بیصاحب نشده که تو فتوا بدی!
سایه دستش را دیدم که به شانه اش کوبید تا از پرده دورش کند..
و من هنوز باورم نمیشد زنده مانده ام که دوباره قامتش میان پرده پیدا شد.
چشمان روشنش شبیه لحظات طلوع آفتاب به طلایی میزد..
و صورت مهربانش زیر خطوط کم پشتی از ریش و سبیلی خرمایی رنگ میدرخشید و نمیدانستم اسمم را از کجا میداند که همچنان در آغوش چشمانش از ترس می لرزیدم و او حیرت زده نگاهم میکرد...
تردید داشت دوباره داخل شود، مردمک چشمانش برایم میتپید..
و میترسید کسی قصد جانم را کند که همانجاایستاد و با صدایی که به نرمی میلرزید، سوال کرد
_شما ایرانی هستید؟
ادامه دارد....
🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🌹@tarigh3
🔴حماس عکس هایی از تونل های زیر نوار غزه را به اشتراک گذاشت.
در برخی از تونل ها می توان اتومبیل هایی را دید که در حال رانندگی هستند.