eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
656 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۴۰ حرارت احساسش مثل جهنم بود و تنم را میسوزاند... با ضجه التماسش
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۴۱ با دست دیگرش دستم روی روبنده قرار داد و بی_توجه_به_التماسم نجوا کرد _اینو روش محکم نگه دار! و باز به راه افتاد.. و این جنازه را دوباره دنبال خودش میکشید.. تا به در فلزی قهوه ای رنگی رسیدیم... او در زد.. و قلب من در قفسه سینه میلرزید.. که مرد مُسنی در خانه را باز کرد... با چشمان ریزش به صورت خیس و خونی ام خیره ماند.. و سعد میخواست پای فرارم را پنهان کند که با لحنی به_ظاهرمضطرب توضیح داد _تو کوچه خورد زمین سرش شکست! صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت.. و به گریه هایم شک کرده بود که با تندی حساب کشید _چرا گریه میکنی؟.. ترسیدی؟ خشونت خوابیده در صدا و صورت این زندان بان جدید جانم را به لبم رسانده بود... و حتی نگاهم از ترس میتپید.. که سعد مرا به سمت خانه هل داد و دوباره بهانه چید _نه ابوجعده! چون من میخوام برم، نگرانه! بدنم به قدری میلرزید.. که از زیر چادر هم پیدا بود و دروغ سعد باورش شده بود که با لحنی بی روح ارشادم کرد _شوهرت داره عازم جهاد میشه، تو باید افتخار کنی! سپس از مقابل در کنار رفت تا داخل شوم.. و این خانه برایم بوی_مرگ میداد.. که به سمت سعد چرخیدم و با لب هایی که از ترس میلرزید، بیصداالتماسش کردم _توروخدا منو با خودت ببر، من دارم سکته میکنم! دستم سُست شده و دیگر نمیتوانستم روی زخمم را بگیرم.. که روبنده را رها کردم و دوباره خون از گوشه صورتم جاری شد... نفس هایش به تپش افتاده.. و در سکوتی ساده نگاهم میکرد، خیال_کردم دلش به رحم آمده که هر دو دستش را... ادامه دارد.... 🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۴۱ با دست دیگرش دستم روی روبنده قرار داد و بی_توجه_به_التماسم نجوا
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۴۲ هر دو دستش را گرفتم و در گلویم ضجه زدم... _بذار برم،.. من از این خونه میترسم... و هنوز نفسم به آخر نرسیده،.. صدای نکره ابوجعده از پشت سرم بلند شد _اینطوری گریه میکنی، اگه پای شوهرت برای جهاد بلنگه، گناهش پای تو نوشته میشه! نمیدانست سعد به_بوی_غنیمت به ترکیه میرود.. و دل سعد هم سختترازسنگ شده بود.. که به چشمانم خیره ماند و نجوا کرد _بذارم بری که منو تحویل نیروهای امنیتی بدی؟ شیشه چشمانم از گریه پر شده و به سختی صورتش را میدیدم، باانگشتان سردم به دستش چنگ زدم.. تارهایم_نکند... و با هق هق گریه قسم خوردم _بخدا به هیچکس هیچی نمیگم، فقط بذار برم! اصلا هر جا تو بگی باهات میام، فقط منو از اینجا ببر! روی نگاهش را پرده ای از اشک پوشانده و شاید دلش ذرهای نرم شده بود که دستی چادرم را از پشت سر کشید و من از ترس جیغ زدم... به سرعت به سمت در چرخیدم.. و دیدم زن جوانی در پاشنه درِ خانه، چادرم را گرفته و با اخم توبیخم کرد _از خدا و رسولش خجالت نمیکشی انقدر بیتابی میکنی؟ سعد دستانش را از دستانم بیرون کشید تا مرا تحویل دهد.. و به جای اون زن دستم را گرفت.. و با یک تکان به داخل خانه کشید. راهرویی تاریک و بلند که در انتهایش چراغی روشن بود و هوای گرفته خانه در همان اولین قدم نفسم را خفه کرد... وحشت زده صورتم را به سمت در چرخاندم، سعد با غصه نگاهم میکرد.. و دیگر فرصتی برای التماس نبود.. که مقابل چشمانم ابوجعده در را به هم کوبید... باورم نمیشد.. سعد به_همین_راحتی رهایم کرده و تنها در این خانه گرفتار شدم که... ادامه دارد.... 🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹@tarigh3
- شُد‌شَفابَخش‌تَرین‌خاک‌ِ جَهان‌تُربَت‌ِدوست.. - عَجَب‌اَزنُسخِه‌دَرمانِ‌اَباعَبدِالله❤️ نایب الزیاره همسنگران طریق الشهدایی هستیم...... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من قدمی ‌رنجه‌کن،‌ای‌ دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد،ازدست‌ِ مسلمانی‌ من فرج مولا صلواتــــــ 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🎥می ترسم آقا تشریف بیارند و گله کنند ... 📞 تماس تلفنی ضبط شده مرحوم حجت الاسلام والمسلمین مؤیدی و حجت الاسلام والمسلمین عالی ❇️ این مکالمه با رضایت حجت الاسلام والمسلمین عالی منتشر خواهد شد.
هر صبـح پس ‌از نـافلہ با عرض سـلامے ما رزقِ خود ازسفره‌ے گرفتیم دیـوانہ‌ے بیـن الحـرمیـنیم و بـہ سیـنہ تصویر قاب گرفتیم   🌹@tarigh3
🔰 رویای عجیب ❇️مرحوم سید ضیاء الدین دُرّی، از وعاظ بیست سال قبل تهران بود. در سال آخر عمرشان، در شب هشتم یا نهم محرم، جوانی از ایشان می پرسد که مقصود از این شعر حافظ چیست؟ مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد ایشان در پاسخ می فرماید: مراد از «شیخ»، حضرت آدم علیه السلام است که وعده نخوردن گندم را داد، ولی عمل نکرد و مراد از «پیر مغان» امیر المؤمنین علیه السلام است که به وعده عمل کرد و در تمام عمر، نان گندم نخورد. درّی سال بعد برای همان مجلس دعوت می شود، ولی قبل از محرّم از دنیا می رود. دقیقا در همان شب به خواب آن جوان می آید و می گوید: سال قبل برای شعر حافظ معنایی گفتم، ولی وقتی به عالم برزخ منتقل شدم، معنای شعر این طور کشف شد که مراد از «شیخ»، حضرت ابراهیم علیه السلام و منظور از «پیر مغان»، سید الشهدا علیه السلام و مراد از «وعده»، ذبح فرزند است که حضرت ابراهیم وفای به امر کرد ولی سید الشهدا علیه السلام حقیقت وفا را در کربلا در مورد حضرت علی اکبر علیه السلام انجام داد.
✍رفیقش مۍگفت'' درخواب‌محسن‌رادیدم‌که‌مۍگفت: هرآیه‌قرآنۍ‌که‌شمابراۍشهدامۍخوانید دراینجاثواب‌یك‌ختم‌قرآن‌رابه‌اومۍ‌دهند📖'' ونورۍهم‌برای‌خواننده‌آیات‌ قرآن فرستاده‌مۍشود..
مبهـوتم از دوام سپرهای عشــق تان کہ اینگونہ درکشاکش سنگ ایستاده اید آهستـہ تر کہ ما بہ شما اقتـدا کنیم ای تڪ سوارها کہ بہ ظاهر پیاده اید
✨امام‌‌ باقر علیه‌السلام فرمودند: هیچ چیز به اندازه جهاد (در راه خدا) فضیلت و ارزش معنوی ندارد و هیچ جهادی مانند جهاد با هوای نفس نیست.✨
" امام عزیز و ولی فقیه دستور فرموده الی بیت المقدس باید تا بیت المقدس جنگید ؛ پس ما می‌جنگیم و باید بجنگیم و تا ظهور آقا امام زمان (عج) چاره‌ای جز انتخاب این راه نداریم.."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹جلوه های باشکوه ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس 🌷 رزمنده بسیجی که ۳ برادرش قبلاً به شهادت رسیده اند. 🌷پدر رزمنده ای که دو فرزندش به اسارت مزدوران بعثی عراق در آمده اند.
🍀داعشی ها محاصره اش کردند تا تیر داشت با تیر جنگید تیرش که تمام شد داعشی ها اسیرش کردند😔اونا نیت کرده بودند زنده بگیرندش همان موقع هم حاج قاسم در منطقه بود داعشی ها که فهمیده بودند برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بسیم را گرفتند جلوی دهن رضا وبهش می‌گفتند وچاقو را گذاشتند زیر گردنش وآروم آروم شروع کردن به بریدن سر😭رضا فقط زیر لب ذکر یا علی ، یا زهرا، یا زینب بود و می‌گفت من اصلا آمدم فدا بشم برا حضرت زینب😭اصلا آمدم سر بدم 😭من اصلا آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی 😭سر او رو بریدند در ۴۵ دقیقه وحاج قاسم این ۴۵ را فقط گریه کردند وبعدم سر رضا را برا حاج قاسم آوردند😭😭😭😭 شاد دلاور افغانی مدافع حرم😭😭 پر رهرو✨🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مداحی و روایت شهید مدافع حرم نوید صفری از شهادت همرزمش، شهیدسعیدعلیزاده ...
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُم خدایا به تو پناه می‌برم از اون روزی که پرده ها کنار میره و چهره ها نمایان...🌱 🌹@tarigh3
منابع یمنی می‌گویند پس از سرنگونی پهپاد متجاوز MQ-9 آمریکایی توسط پدافند یمن، آمریکایی‌ها از وحشت کشتی‌های جنگی خود را از باب المندب دور کرده و به آب‌های خلیج عدن یا شمال دریای سرخ برده است. به باور آمریکایی‌ها طرف یمنی اصلا شوخی ندارد.... 😂😂😂
🔷صهیونیست‌ها در کمین مقاومت افتادند 🔹‌منابع خبری گزارش دادند که گروه‌های مقاومت  فلسطینی در بیش از پنج  محور در شهر غزه  وارد نبردهای بسیار سخت با  نیروهای اشغالگر شده‌اند. 🔹‌خبرها حاکی از آن است که  یک خط دفاعی قوی برای جلوگیری از پیشروی نظامیان اشغالگر به سمت بیمارستان الشفاء تشکیل شده است. 🔹‌منابع رسانه ای محور مقاومت گزارش دادند که تعدادی از نظامیان رژیم صهیونیستی در کمین مستحکم نیروهای مقاومت در  مجاورت بیمارستان الشفاء  گرفتار شده و شماری از آنها به  هلاکت رسیده‌اند. 🔹‌ساکنان محله النصر در مجاورت بیمارستان الشفاء  نیز از انهدام تانک‌های  رژیم اشغالگر به دست نیروهای مقاومت خبر دادند.
تعداد شهدا که به 500 رسیده بود، فکر میکردم دیگر کار تمام است. صبر خدا تمام میشود. نشد... بیمارستان را که زدند تا صبح راه رفتم و گریه کردم. مردم در میدان ها و اماکن مذهبی همان نیمه شب جمع شدند و باهم گریه کردند و شعار دادند فکر کردیم ته خط است. صبر خدا تمام می‌شود... نشد. سید حسن که آمد پشت تریبون و صحبت کرد دیدم دودوتا چارتای حکیمان با ما فرق دارد. افق دید و تحلیل و تاکتیک متفاوت تر از کم صبری و ساده اندیشی ماست... حالا چند روز است دارند روز و شب بیمارستان میزنند و تعداد پانصد تا و هزارتا شهید الان یازده هزار تاست... شاید صبح که این مطلب را میخوانید خیلی بیشتر باشد. من دیگر کلمات جدیدی ندارم که شعر جدیدی بگویم. تصاویر و فیلم ها می آیند و وایرال میشوند و دو روز بعد جای خود را به جدیدترین فاجعه ها میدهند. گورهای عریض و طویل، از پدربزرگ تا نبیره را دسته جمعی در آغوش میگیرند و زمین غزه، بی پناهی کودکانش را فریاد میزند. اما دردناک ترین تصویر منم! من! خود من که در خانه ای گرم، در حالیکه به مبل لم داده ام و میوه در دهانم میگذارم، تصویر کودکی را دانلود میکنم که همین امروز صبح وقتی یکباره آدم های اطرافش تکه تکه شده اند، پریشان و هراسان و غمگین فریاد میزند.فریاد میزند. فریاد میزند... و صدایش به هیچکس نمیرسد. من فیلم را میبینم میوه را نجویده قورت میدهم. زانوهایم را جمع میکنم توی خودم مچاله میشوم. و برای هزارمین بار گریه میکنم. من هرچه گریه میکنم بال در نمی آورم و هرچه گریه میکنم مرزها به رویم باز نمیشوند. و هرچه گریه میکنم دعایی از من مستجاب نمی‌شود. دردناک ترین تصویر اینست که این فاجعه ها هرروز و هرثانیه جلوی چشم ما اتفاق می افتد و تلوزیون ما جدیدترین و تازه ترین اخبار را بصورت زنده نشان میدهد و ما این طرف قاب تلوزیون زنده میمانیم! و شمار کشتگان را به روز میکنیم و تاریخ لابد در مورد ما اینطور روایت میکند: "هزاران بچه، هرروز درباریکه ای کوچک، تکه تکه میشدند و میلیاردها انسان، آن ها را از طریق گوشی های موبایل، تماشا میکردند. ولی هیچکس نجاتشان نداد...." خدایا میشود مرا از معاصر بودن با این تاریخ، کنار بگذاری؟ یا به من بال دهی؟....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر از منش این شهدا دور شدیم آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم معذرت از همه خوبان و همه همرزمان ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم😔 🔻امروز ۲۰ آبان ماه سالروز شهادت 🥀شهید مدافع حرم «حاج حبیب بدوی» 🥀شهید مدافع حرم «احمد عطایی» شادی روح همه شهدا ، به خصوص شهدای امروز صلوات ✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹@tarigh3
شهید آوینی: ما روز به روز به آرمان‌های بلند اسلام نزدیك‌تر می‌شویم و اكنون آرمان فتح قدس شریف، افقی بسیار روشن یافته است. برادران بشتابید، قدس عزیز در انتظار است.... برادران عرب بشتابید به خاطر قدس به خاطر خدا ... ‌🌹@tarigh3
در تاریخ بنویسید که 15 كشور عربی به نیابت از اسرائیل به یمن حمله کردن، و اما یمن به نیابت از کل عرب به اسرائیل حمله کرد... 🌹@tarigh3
ضربه‌ی ملایم مغزی 😂👌 ‌🌹@tarigh3