🏴مادرانهها
ما هر چهقدر هم که بزرگ میشویم
باز هم نازکشیدنهای مادرانه را دوست داریم.
نازکشیدنهای مادرانه مثل آب است؛ آب گوارا
هر چهقدر هم که آن را میچشیم
تکرار ندارد برایمان.
هر روز تازه و شاید تازهتر از دیروز.
آقا!
امشب داری به چه فکر میکنی؟
به این که مادرت رخت بربسته و پر کشیده؟
به این که مادرترین زن روی زمین مادر تو بود
که امشب زمین محروم شد از مادرانههایش؟
به این که نازکشیدنهای مادرانه
با رفتن مادرت غریب شدند؟
و به دلتنگی ایتام مادرت
برای دلبرانهترین مادرانهها؟
امشب دلت گرفته، میدانم.
قلبت تیر میکشد، معلوم است.
اشکهایت بنای خشکیدن ندارند، چه کار باید کرد؟
کسی کمک حالت در این غم بزرگ هست؟
نمیدانم.
خاک بر سر من
که چیزی در چنتهام برای آرام کردنت ندارم.
شاید سکوتم برای تو
بهتر از تسلا دادنم باشد.
پس تمام میکنم سخن را
با همین یک کلام
شبت بخیر در غم مادر نشستهام!
✨💫🌙
🌟🌿
شب میشود.
تاریکی بر شهر بال میگسترد.
آدمها پناه میبرند به بستر آرامش.
و من
پناه میآورم به آغوش گرم تو.
خدای مهربان و بزرگ من!
صدای نحیف و پر از بغضم را میشنوی.
خودت دعوتم کردهای برای گفتوگو.
خودت گفتی بیا و بگو که من میشنوم.
از این حجم تاریکی
میگریزم به درگاه پرمهرت.
ببین مرا و بشنو مرا؛
مثل همیشه!
مثل هر شب!
مثل هر سحر!
🌟🌿
صبحت بخیر ای غزل ناب دفترم
ای اولین سروده و ای شعر آخرم
صبحی که یاد تو در آن شکفته شد
گویا تلنگری زده بر صبح محشرم🌱
صبحتون مهدوی 🌺🌤
اول صبح به سمت حرمت رو کردم
دست بر سینه سلامی به تو دادم ارباب
سر صبحی شده و باز دلم دلتنگ است
السلام ای سبب سینه تنگم ارباب...
صبحتون حسینی♥️🌤