1722752769_1051609013.mp3
11.92M
عمه جون بیا فصل ریحونه
بابا اومده کنج ویرونه
ببین عمه نور چشمونوم
لبای زخمش غرق در خونه
#محمدحسین_شفیعی
#شیرازی🔊
😭😭🖤🖤
مداحی_آنلاین_غربت_نشینم_و_هوای_آشنا_داریم_حاج_منصور_ارضی.mp3
14.95M
احوالات طفلان خانم زینب(س)
غربت نشینم و هوای آشنا داریم
منصور ارضی.
روضه
خداوندا علمدارم نیامد.mp3
8.82M
◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#محرم #امام_حسین
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆ #روز_چهارم_چله_زیارت_عاشورا🌱 🏴 ۲۰تیرماه ۱۴۰۳ روز چها
#شهید_قاسم_غریب
شهیدی که به نقل از همسرش همیشه میگفت: «فامیلی ام غریب است، محل کارم غریب و همسرم از شهری غریب است.» شهیدی که شاید گمان نمیبرد که محل شهادتش هم در غربت باشد. مردی که در دیاری غریب به شهادت رسید و اما امروز غریبِ آشنا است..
#سالروز_شهادت 🕊🥀
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنابِحُر
درسته که سربازِ درجه یک عبید اللهه
که به عنوان امینش نفر اول میفرسته
ولی هنوز حرمت حضرت زهرا(س) میفهمه
🌹@tarigh3
.
سر به زیر آمد و سربلند رفت؛ ارفع رأسک...
«سلام بر حرّ مدافعانحرم شهیدمجیدقرباخانی»
🌹@tarigh3
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✘ چرا مسیر رسیدن به ظهور، اینقدر سخت و پرفراز و نشیبه؟
(در واقع مجلس امام حسین،مجلس امام زمانه...)
استاد شجاعی
#امام_زمان
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
سلام اربابم دلم گرفته دریابیم ...
عقل پرسید که دشوارتر از مردن چیست؟
عشق فرمود، فراق از همه دشوارتر است!
فروغی بسطامی.
🌹@tarigh3
#عبدالله_بن_الحسن_ع💚
طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی
من باشم و در حسرت سقا بمانی
من عبد تو بودم که عبدالله گشتم
نعم الامیری، عالی اعلا بمانی
فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد
من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟!
#وای_عمو🥀
#شب_پنجم #محرم🥀
🌹@tarigh3
اے مجانینِ حسینے،حسنے گریہ ڪنید
روضہ امشب ز یتیم است،شبِ پنجم شد
#شب_پنجم #محرم💔🥀
#عبدالله_بن_الحسن_ع
.
جان در قفس تن حبیب بی تابی میکند، #حبیب
به حال خود نیست انگار رخت پیری را کنده است
در چشمه عشق وضوی ارادت گرفته است
و یکباره جوان شده است جوانی که خویش
را به تمامی از یاد برده است و لجام دل به دست
عشق سپرده است هیچ کس حبیب را تاکنون
به این حال ندیده است گاهی آه میکشد
گاهی نگاهی به خیام حرم میاندازد
گاهی به افق چشم میدوزد گاهی خود را
در نگاه معشوق گم میکند گاهی میگرید
و گاهی می خندد.
۱/۲
‹ برشی از کتاب #ازدیارحبیب
به قلم سید مهدی شجاعی ›
🌹@tarigh3
بریر به او میگوید حبیب این چه جای خندیدن
است؟ شوخی و خنده آنهم در این هنگام در شأن
تو نیست تو سید القرائی تو پیر طایفه ای تو عالم
و فقیهی در این وانفسای حصر و مقاتله تو را با
هزل و مطایبه چه کار؟ و حبیب که انگار نه
بر پای خویش که بر بالهای هواسیر میکند دست
طرب بر پشت بُریر میزند و میگوید اینجا در
دمدمای وصال اگر جای خنده نیست کجا جای
خنده است؟ نه در این کمرکش پیری که در اوج
جوانی نیز هیچ کس از من یک کلام غیر جدّ
نشنیده است شنیده است؟! اما ... اما تو نیز اگر
ببینی که در ورای این قفس شکستنی چه در
انتظار ماست تو نیز اگر ببینی که آن سوی
این مرز چه کسی ایستاده و آغوش گشوده است
جان را همراه خنده رها میکنی و پر میکشی من
عمری را لحظه شمار این مجال بوده ام.
اکنون به دیدار این یوسف، وصال چگونه دست
از ترنج بشناسم؟ چگونه خود را پیدا کنم
چگونه خویش را دریابم و در چنگ بگیرم؟
۲/۲
‹ برشی از کتاب #ازدیارحبیب
به قلم سید مهدی شجاعی ›
🌹@tarigh3