eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
654 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
کدخدا گفته که از خانه کسی در نرود دِه قرنطینه و با قفل کسی وَر نرود همچنین گفته که اینترنت‌تان مجّانی‌ست تا که در خانه کسی حوصله‌اش سر نرود گاوتان مُرد اگر هم به در‌َک! هیچ کسی خارج از خانه پیِ یونجه و شبدر نرود مؤمنان! کلّ عباداتِ جماعت تعطیل شیخ هم قولِ شرف داده که منبر نرود راستی عقد و عروسی شده موکول به بعد بابت صیغه کسی جانبِ محضر نرود کدخدا گفت نه تنها که شمال آلوده‌است هیچ کس سمت قم و مشهد و بندر نرود عاشقان در کف معشوق بمانند ولی عاشقی دور برِ خانه‌ی دلبر نرود قول داده‌‌ست که بهداشت به ما ماسک دهد تا کسی سمت دو تا برگ چغندر نرود مَردمِ دِه بخدا وضع خراب است! کمک!! تا که اوضاع از این مرحله بدتر نرود کدخدا خسته شد و سُرفه خشکی‌ زد و گفت بخدا آب گـَلو بود...! کسی در نرود شیخ با خسته نباشید، دم گوشش گفت حرف در کلّه‌ی این...مردم ترسو..! نرود! 🌹 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
وصیت‌نامه شهید «صدیقه رودباری»؛ خدایا! وقتی به خاکم می‌سپارند به یادم باش شهیده صدیقه رودباری در وصیت‌نامه خود آورده است: خدایا! وقتی به خاکم می‌سپارند به یادم باش. چرا که زنده بودنم، همیشه با یاد تو همراه بود. خدایا! خدایا! شهادت را نصیبمان گردان. شهیده «صدیقه رودباری» 18 اسفند 1340 در تهران به دنیا آمد. وی در دوران دبیرستان فعالیت‌های انقلابی خود، مانند: تکثیر اعلامیه‌ها و نوارهای سخنان حضرت امام (ره) را آغاز کرد. شهید رودباری روزهای آخر مرداد 1359 بعد از کلاس‌های آموزش نظامی، همراه با همه‌ خواهرهای در حال آموزش، در یک اتاق جمع می‌شوند که یکی از آن‌ها در حین تمیز کردن اسلحه، ناخودآگاه تیری را شلیک می‌کند. گلوله به قفسه سینه‌ صدیقه می‌خورد که در نهایت نیز مشخص شد دختر شلیک‌کننده، یک منافق بوده است. سرانجام این بانو در 28 مرداد 1359 به آرزوی همیشگی‌اش رسید. پیکر شهیده صدیقه رودباری در قطعه 24 بهشت زهرای تهران آرام گرفت. وصیت‌نامه شهید «صدیقه رودباری» بسمه تعالی سلام خواهر خوبم ... الان در سقز هستم و احتمال هر برنامه‌ای در این‌ جا هست. صد در صد وقتی این ورقه می‌رسه دستت، دیگه نیستم و یا به عبارتی دیگر و بنا به عقیده خودم، روحم از جسم ناچیزم اوج می‌گیرد و به خدا می‌رسه. اما چرا گفتم خدا؟ چون که می‌خواهم بدونی خدا وجود دارد، نه وجودی که من و تو داریم، نه؛ بلکه خیلی عظیم‌تر و بزرگ‌تر از آن چیزی که می‌دونیم و هستیم. بارها می‌خواستم موضوع خدا را به میان بکشم اما دیدم هر بار سدی فرا راه‌مان هست، در ثانی تو آن‌قدر پاک و بزرگ و عزیز برای من بودی که باور این مسئله که تو خدا را نفی می‌کنی، برایم غیر قابل فهم و حتی غیر قابل قبول بود. پس باید چیزی باشه که تو بگویی نیست، که آن هم می‌شود انکار، مثل این که من درختی در اطاق می‌بینم، بعد می‌گویم نیست. خوب این مسئله خود بخود انکار حقیقت است. در ثانی من به تو می‌گویم که پرستش خدا کلا پرستش در ذات و فطرت هر انسانی است، چرا که وقتی خدا را برداشتیم جایش علم را گذاشتیم و حتی هگل در گفته‌های مشهور خود به خوبی این مسئله را روشن می‌کند و تاریخ را به جای خدا گذارده است. دوست خوبم، می‌بخشی که این قدر پرچونگی کردم، باور کن آرزو داشتم با هم بودیم تا مسائل این جا را به چشم می‌دیدی و خیانت‌هایی که شده و به نظرت خدمت آمده است را از جلو می‌دیدی. چون می‌دانم آن قدر صداقت داری که از دیدی بازتر و به دور از چارچوب زندانی سازمانت، دیدگاهت را تشریح کنی. خوب، شاید وقت خداحافظی رسیده، آره باید از دوستی‌ها برید، دلبستگی‌ها را دور ریخت. اما مثل پرنده‌ای که می‌میرد پروازش را به خاطر داشته باشیم و به یادش باشیم، چرا که شاید حتی لحظه‌ای به پرواز دور از قفس او، نظاره‌گر بودیم. اما من از دوست خوبم و خواهر مهربانم می‌خواهم که به وصیت من عمل کند و بره و خدا را بشناسه و ببینه که چیه که قدرت به ما میده، چیه که ما را از خانه بریده از لذت دنیوی بریده و ما را اجر آخرت ابدی داده. دوست خوبم برای من اشک نریز و بدان لحظه‌ای آرام می‌خوابم که جای خالی خودم را به وسیله‌ تو پر ببینم و بانگ «اشهد ان لا الا الله» و «اشهد ان محمد رسول الله» را بشنوم. «قرآن منو از مادرم می‌گیری و همیشه با خودت نگهدار» 25 تیر 1359 شهید در یکی از نوشته‌هایش که در تاریخ 5 خرداد 1359 نگاشته شده است می‌نویسد: «امشب در دلم غوغایی بپاست. غوغای دل کندن و رفتن، رفتن و از خانه گسستن و از خانه و لذت این جمع بریدن، می‌روم و خاطرات کودکی و خنده‌ها و گریه‌ها را در تو می‌گذارم. چرا که فرا راهم نباشد. می‌روم به خطه‌های عاشورایی ایران می‌پیوندم. عارفی کو که کند فهم زبان سوسن / تا بپرسد که چرا رفت و چرا باز آمد بر کش ای مرغ سحر نغمه داودی باز / که سلیمان گل از باد هوا باز آمد» 27 تیر 1359 یک ماه قبل از شهادت: «خدایا! وقتی به خاکم می‌سپارند به یادم باش. چرا که زنده بودنم، همیشه با یاد تو همراه بود. خدایا! خدایا! شهادت را نصیب‌مان گردان، و دل پر درد پاسداران اسلام را با فتح و پیروزی دادن بر کافران خوشحال و شاداب گردان.» دست‌نوشته در تاریخ 6 مرداد 1359: «خدایا! در هنگام شهادت، در هنگام رفتن و از دنیای زشتی‌ها بریدن، در هنگام دل کندن از این بودن‌ها، یادم باش. خدایا! در این شب تنهایی با تو می‌گویم با تو که تنهایی‌هایم را پر، دردم را درمان و هر نبودنی را با بودنی پر می‌کنی، با بودنی که بهترین بودن‌هاست. معبودا! به دخترک عزیز از دست داده، به مادران در راه نشسته، به پدران رخ ز غم چروکیده، با یاران هم سنگر، به ... بی‌نهایت همراه، به هر چه که می‌دانی هست و برای بنده‌هایت عزیز است، به قلم که می‌نویسند، به شب که می‌آید و به فجر که از دل سیاه امشب تیره، راه روشنی را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - roze - 98.09.21 - narimani.mp3
9.58M
شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃حسین جان ... 🍃نبودی ببینی که زینب چه دیده 🎤 🌷
دلتنگ هیئت هستیم خدا می‌داند...
🔆 ی چی میگم وچراغارو خاموش میکنم ومیرم... 🌷🌱 خدایا ماغلط ڪردیم اگرفکرکردیــم باڪسی جزتو قراره حالمون آروم بشه...! 🌹قُلْ أَعوذُ بِرَبِّ النَّاسِ...❤️ بگوپناه میبرم به خداوند مردم...
سلام خدا بر شهدای مفقود الاثر🕊 که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان حضرت زهرا ندارند (امام خمینی ره) 🌷شهید هادی شریفی🌷 تاریخ شهادت : ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۵ تپه العیس 🌹 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مهر قبولی ست که بر دلت می خورد... شهدا... دلم لایق مهر شهادت نیست اما شما که نظر کنید... این کویر تشنه دریا می شود.. با عطر شهادت... 🌹 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
امام جماعت واحد تعاون بود. بهش می گفتند حاج آقا آقاخانی. روحیه عجیبی داشت. زیر آتیش سنگین عراق شهدا رو منتقل می کرد عقب. توی همین رفت و آمد ها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد. چند قدمیش بودم. «هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد». از سر بریده شده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یا ابا عبدالله» "روحانی شهید محسن آقاخانی" 🌹 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
‏قربون اون خدایی که با من مهربونی میکنه بهم محبت میکنه با اینکه از من بی نیازه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 امام رضا (ع): اگر به تعداد اهل بدر (یعنی ۳۱۳ نفر) [مؤمن كامل] در ميان شما بود، قائم ما قيام می ‏كرد. ‌ 📗 مشكاة الأنوار ص۶۳
شرح این عکس با خودتون .... هر چه میخواهد دل تنگت بگو....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 روایتی تکان دهنده از نحوه شهادت، نوجوان سیزده ساله... 😔 💔باشد ، شیرحلالی که خورده ام ، روزی اگر ز خون شما بگذرم... 🌹 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل را ... به سر زلف تـ❤️ـو ... باید گرهی زد خیری که ندیدیم ... از این سبـ🌱ـزه‌ی عیدی سلام حضرتـ❤️ـ بهار ....
حاج احمد متوسلیان: " رمز خودسازی ما این است که: برای هر عمل‌مان، برای هر چیزمان، حتی برای هر اندیشه‌مان، یک دانه علامت سوال جلویش بگذاریم که چرا؟؟؟ دلیلی برای کارهای‌مان، دلیلی برای اندیشه های‌مان، دلیلی برای فکرمان، دلیلی برای زندگی‌مان پیدا کنیم...." پ.ن: ۱۵ فـروردین، روزیست ڪه مـردی از جنـس خاڪ امـا اهـل آسمان، به زمیــن هــدیه می‌شــود، ۱۵ فروردیــن میلاد مــردی‌ست چون کوه استــوار، ڪه آرزویــش نــابودی است.... بی نشان منتظریــم تــا بـرگردی... ‌ 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️✋ سر صبحی که همه مست نم گلبرگند من به روی تو از این دور "سلامی" دارم... 🌸🍃
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 اگر انسان کارهايش را براي رضاي خدا انجام دهد مطمئن باش زندگيش عوض ميشود و تازه معني زندگي کردن را مي فهمد.
📚در روايت ديگر از امير آزادگان، على عليه السلام چنين آمده است: 👈«سوگند به خداى على! حجّت زمين، در روى زمين وجود دارد، در راه هاى آن، راه مى رود، به خانه‌ها و قصرهاى زمين داخل مى شود و در شرق و غرب زمين مى چرخد، گفتار مردم را مى شنود و بر ايشان سلام مى كند و آن‌ها را مى بيند. »🔸🔸🔸🔸🔸🔸 و سخن آخر اینکه،دوستان!!! ♦️بنابراين او در همه جا حاضر است، امّا بر نامحرمان ظاهر نيست، نور دهنده و شمع جمع است، امّا جمع از او غايب هستند! ۹