#ضرب_المثل
بُز در غم جان و قصاب در غم پیه!
خوراک اصلی مردم تفرش در گذشته، آبگوشت بوده است.
آبگوشت را با گوشت چربی دار تهیه می کردند.
معمولاً دیزی ها را «سَرکو» می کردند، به این معنی که مقداری از پیه، دنبه، نخود و سیب زمینی را می کوبیدند و درون آبگوشت می ریختند تا هم چربتر شود هم لعاب بیشتری بدهد.
گوسفندها دنبه داشته ولی بزها دنبه نداشتند.
دُنبه یا دُمبه، تکه بزرگ چربی انتهای پُشتِ بدنِ گوسفند را گویند.
همه گوسفندان دارای دنبه نمیباشند
پیه، چربی های داخل حفره شکم جانوران را گویند.
وجود یا عدم وجود پیه در حیوان، نشانه چاقی یا لاغری آن شمرده میشود.
زمانی که این حیوانات را ذبح می کردند،؛ دنبه و پیه را جدا کرده و به مصارف مختلف می رسیده است.
قصاب معمولاً به فکر این بوده است که حیوان، دنبه یا پیه بیشتری داشته باشد، که بتواند گوشت پُرچرب به دست مشتری بدهد.
مثلِ « بُز در غم جان و قصاب در غم پیه! » را در موارد مختلف به کار می برند:
هرکس به دنبال سود یا نیاز خودش است.منافع افراد گاهی با هم تضاد پیدا می کند و سود یکی در زیان دیگری است.هرکس در فکر چیزی است که خواهان آن است.