eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
655 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 زنـدگیــنــامــه : 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 شهید رضا آذربار متولد ۱۳۷۲/۴/۱۱ در بیمارستان معتضدی کرمانشاه چشم به دنیا گشود و در یک خانواده بسیار مذهبی به حیات ادامه داد و همیشه در کودکی سربند یاحسین بر سر داشت و در تمامی عرصه های انقلابی و ملی شرکت داشتند و در خط اول تمامی مراسمات بودند به ایران و انقلاب اسلامی علاقه فراوانی داشتند و همیشه گوش به فرمان بودند. ✅ : 👇👇 شهید بزرگوار دارای صبر و بردباری فراوان و متواضع در برابر همه مردم بود. همیشه می‌گفت ببخشید و بگذرید تا خداوند متعال در برابر شمام همینطور باشد. پدر یتیمان شهر بود در شب های قدر ماه مبارک در حد توان همیشه غذای نذری بین فقرا و نیازمندان پخش میکرد و آرزو داشت روزی به حدی برسه که هزار پرس غذا نذری پخش کنه و هر سال ده کیلو برنج اضافه تر پخت میکرد. ✅ به امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) علاقه ی فراوانی داشت مدام ذکر حسین حسین بر لبانش بود و مداحی ونوحه خوانی میکرد. خیلی خیلی مهربان بود. با اهل خانواده زیاد شوخی میکرد یه انسان شوخ طبعی بود توی تمامی مهمانی ها سر صحبت و باز میکرد و همه رو مشغول بحث کردن میکرد و بقیه افراد از همنشینی با ایشان فیض میبردن.شخصی بسیار با ادب و با حیا بود .به حلال و حرام زیاد توجه میکرد. ✅ بسیار ساده زیست بود، به لباس و پوشش اهمیت زیادی نمیداد. اهل قرآن و نماز و روضه بود. خمس و ذکات هر ساله رو پرداخت میکرد. به دخترش مهر و محبت زیاد می ورزید و او را از اعماق وجود دوست داشت. بعد از ساعت کار از فرط خستگی زمانی مختص بازی و توجه به دخترش قرار میداد✅ ما اغلب مسافرت هایمان به شهرهای زیارتی بود .وقتی به حرمین مطهر می‌رفتیم منو قسم میداد دعا کنم که به آرزوی قلبی خودش که شهادت بود برسه، آخرین سفر پیاده روی اربعین ۱۴۰۱ بود که رفتیم وقتی به زیارت بارگاه امام حسین(ع) رسید به ضریح دخیل بسته بود و ذکر اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیل‌الله را طلب میکرد ، خیلی به من می‌گفت دعاکن بشم، بعد میگفتم تو فکر عاقبت ما را نمیکنی چه بلایی سرمون میاد می‌گفت: «حضرت زینب خودش صبرتون میده نگران نباشید» هر شب برای ریحانه روضه ی حضرت رقیه (س) را میخواند انگاری میخواست ریحانه عادت کنه به نبودن بابا. این ماه های اخیر شعر سلام فرمانده رو خیلی باهم می‌خواندیم و اجرا میکردیم و از محتوای این شعر لذت میبرد .وقتی که کرمانشاه این همایش سلام فرمانده رو برگزار کردند ما خانوادگی رفتیم و در اونجا باهم اجرا کردیم. ✅ این مدت به خاطر وضعیت ناامنی شهر وکشور از خانه و خانواده دور بود، می فرمود به نقل از سخنان حضرت آقا: (امروزه امنیت جمهوری اسلامی از نماز واجب تر است نباید شهر نا امن شود و به دست نامردان بیفته با تمام قوا باید از شهر و کشور و ناموسمون دفاع کنیم) . ✅ همیشه می‌گفت دشمنان فکر میکنن ما این کشور رو اداره میکنیم نخیر، سخت در اشتباه هستند این کشور را صاحب خودش که (عج) هست رهبری و هدایت می‌کند ما فقط وسیله ایم. ✅ : 👇👇👇 مدام به خانواده گوشزد می‌کرد مراقب چادرتان باشید همیشه چادر به سر داشته باشین چادر امانت مادرمان حضرت زهرا (س) است. ✅ : 💠 میگفت من زمانی که شهید شدم چفیه ای که ۴ بار باهاش زیارت کربلا رفتم و پلاک اسمی من را داخل قبرم بگذارید و همیشه برایم سوره یاسین بخوان.💠 : 👇👇👇 غروب سه شنبه مورخ ۱۴۰۱/۸/۲۴ ساعت ۱۸:۳۰ در کامیاران در کوچه ۱۲ متری(مسجد محمد رسول‌الله) خیابان توبره ریز حین انجام وظیفه با درگیری با اغتشاشگران و گروهک های وابسته به غرب به رسید. 👉 پنج دقیقه قبل از شهادت با آن تماس گرفتم و حرف زدیم، گفت: چطور زنگ زدی؟! بدون هیچ دلیلی گفتم: فقط خواستم باهات حرف بزنم و بگم مراقب خودت باش. ✅ همکارانش گفته بودن بعد آن تماس شهید شده، یه شب خیلی بد بود، مجروح زیاد دادن ۳۲ نفر زخمی و یک شهید ، شهر ناامن و آشوب بود و اوضاع ناآرام، ولی به خواست خدا و تلاش سربازان امام زمان شهر به آرامش قبلی خود رسید.