شرط #گمنامی
#سکوت است
نه فریاد خوبیها...!
چقدر از #شهدا دوریم...!
🏴 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
-_-_★°•🌟°•☆_
<< بسم رب الشهداء والصدیقین»
🔹آنقـــدر در وادے #عششق بہ خـــدا
#باید غوطہور شوے ..
تا نام و نشانے از #تو نماند ...
🔹هر چہ باشد #خــدا باشد و خدا ...
و این یعنے در وادے الهے گم شدن ..
#شهـــدا چہ زیبا این واژه را صرف کردند "گــــــم شــدن" ...
تا آنجـــا کہ #گمنـــام شدند و براے همیشہ جاوید ماندند ..
🔹اے کااش مےشد ما هم گم شویم ...!
تا آنجا کہ "گمــــنام" شویم ..
🔹سلام بر شهدایے کہ #گمنامے و #اخلاص توشہ راهشان بود ...
🏴 http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
🍃یه استادی داشتیم ، جلسه آخرکلاسش بود
چندتا جمله گفت و رفت...
+گفت : بچه ها اگه میخوایید عاقبتتون ختم به شهادت بشه ، اگه میخوایید عاقبت بخیر بشید ، اگه میخوایید آرامش رو درک کنید
#برید_گُم_شید
_همه باتعجب نگاهش میکردن! که ادامه داد؛
+تنها راه سعادت دنیوی و اخروی #برای_خدا کار کردنه و کاری صد درصد برای خدا نیست مگه اینکه تو #گمنامی و به نیت رضای خدا انجام بشه..
بچه های اگه میخوایید همیشه موفق باشید جز برای رضای خدا کار نکنید و دنبال دیده شدن نباشید ، از کرده های خودتون مغرور نشید و تواضع رو هرگز فراموش نکنید حتی اگه به بالاترین پست و مقام رسیدید
همیشه عکس یه شهید رو تو جیب ، کیف یا... داشته باشید و بدونید که نباید شرمنده نگاهش بشید
باید راه و رسم درست زندگی کردن رو از این شهدا یادبگیرید و در راهشون ثابت قدم باشید
💫✨﷽. ✨💫
#شهید_شوشتری چھقشنگگفتہ:
قدیمبُویِ " #ایمان "میدادیم...
الان ایمانمان بُو میدهد!
قدیم دنبال " #گُمنامی" بودیم...
الان مُواظبیم ناممان گُم نشود! :)
سر و ڪار #ایمان با #دل است!
اگرمحصولکارخانهۍعقلواردقلبشود
و روۍآنتاثیرداشتہباشد،
ایمان بہ وجود مۍآید وگرنه از ایمان خبرے نیست!
💕💙💕
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین قمی ها
در آسمان ها مشهورند
آنانی که دنیا جای ماندنشان نیست
نامیرا ترین افرادند اما پروای نام ندارند
و در کهف #گمنامی خویش آرام گرفته اند.
افتخار استان گیلان
شهید #مدافع_حرم مرتضی حسین پور🕊🌹
شادی روح پر فتوح شهید #صلوات
.
_بنا شد رضایتنامه امضا کنم، گفتم بنویس تا من امضا کنم، دو صفحه رضایتنامه نوشت اما دلش راضی نشد ،گفت بیا با هم بریم پیش فرمانده و حضوری باهاش صحبت کن؛
حرم عمه سادات مدافع میخواست مگر میشد نروم؛
رفتیم و به محض دیدار گفت بفرمایید پدر شهید آمده!💔
✍🏻((عاشقانهای کوتاه با پایان خوش داستان دلدادگی سیدمیلاد مصطفوی یکی از تراژدیهای عاشقانه کوتاه دنیا با پایان خوش است، عمر دقایق در عاشقانه سید میلاد در عنفوان جوانی زودتر از آنچه فکر کنیم به پایان میرسد و سر و سامان میگیرد عاشقانهای از جنس تیر و ترکش، محاصره و فشنگ پشت فشنگ اما سید میلاد در هیاهوی رسیدن، معرکه به پا کرد و رقص دست و تیربارش جاودانه شد.
حکایت دل باختن سیدمیلاد محدود به روز و ثانیه نبود اما از لحظه عزیمتاش به سرزمین عشاق تا به سامان شدنش تنها ۱۲ روز گذشت گویی ماندن و نرسیدن را تاب نمیآورد. 🥺❤️🩹اصلا قرارش نیامدن بود و #گمنامی، قرارش با عمه سادات ماندن بود
حتی ماندن پیکر بیجانش..))
_هنوز هم با تردید و مِن مِن کنان سوال میپرسیدم تا چینی تنهایی دلش تَرک برندارد،
سید عباس هم متوجه آهسته صحبت کردنم شد، قامت راست کرد و گفت:
افتخار میکنم فرزندم شهید شده، آخر و عاقبت همه انسانها مرگ است؛ شهادت کجا و مرگ در بستر کجا! هرچند که فراق فرزند از درون آدم را میسوزاند اما #شهادت نصیب هر کسی نمیشود.
بالاخره سیدمیلاد در اوج درگیری بعد از رشادتهای به یادماندنی در ۲۵ مهر با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب #حلب شهید شد 😭و به خواسته قلبیاش رسید اما پیکرش نیامد..
آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند
باز هم حرف، حرف خودش شد به همرزمانش سپرده بود «من شهید شدم پیکرم را به عقب نیاورید»،
چرخ گردون چرخید و چرخید تا میلاد به خواسته دلش برسد.. 💔
.