إنَّ اللّٰه یَرزقُ مَن يشاء بِغير حِساب
#خدا_جونم..!
ما رو بی حساب مبتلات کن چُرتکه بندازی
اندازه ی یه زندگی از تو دور بودیم بدهکاریمون زیاده...
🔴رژیم ذهنی بگیرید
شما که بلدید رژیم بگیرید، که هیکلتان روی فرم باشد، که مبادا چربی اضافهای باشد، که مبادا سیکسپک نباشید.
خب حالا که بلدید، گاهی هم بهخاطر ذهنتان رژیم بگیرید.
مثلا از فکر کردن به کسی که دیگر نیست، وفادار ماندن به کسی که رهایتان کرده، گریهکردن برای کسی که برایتان ارزشی قائل نیست، قضاوتهای بیجا در مورد دیگران.
اینها ذهن شما را بد فرم و بد شکل میکند. از ریخت و قالب میاندازد. ذهنتان را بدقواره میکند. گاهی برای آرامش روانتان، رژیم ذهنی بگیرید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایتی شنیدنی و قابل تامل..👌
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خرما
از نخلهای #بین_الحرمین و تقسیم آنها بین زوّار به عنوان تبرک
دو "فرشته" مسافر، برای گذراندن شب، در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند.
این خانواده رفتار نا مناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند، بلکه زیر زمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند، فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد.
وقتی فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کار را کرده، پاسخ داد؛ "همه امور بدان گونه که می نمایند، نیستند!"
شب بعد این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند، بعد از خوردن غذایی مختصر زن و مرد فقیر، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند.
صبح روز بعد فرشتگان، زن و مرد فقیر را گریان دیدند، گاو آنها که تنها وسیله گذران زندگیشان بود، در مزرعه مرده بود.
فرشته جوان "عصبانی" شد و از فرشته پیر پرسید: چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟
خانواده قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی، اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد!
فرشته پیر پاسخ داد: وقتی در زیر زمین آن خانواده ثروتمند بودیم، دیدم که در شکاف دیوار "کیسه ای طلا" وجود دارد، از آنجا که آنان بسیار حریص و بددل بودند، شکاف را بستم و طلاها را از دیدشان "مخفی" کردم.
دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودم، "فرشته مرگ" برای گرفتن "جان" زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادم!
"همه امور به دان گونه که نشان می دهند، نیستند و ما گاهی اوقات خیلی دیر به این نکته پی می بریم."
پس به گوش باشید؛
"شاید کسی که زنگ در خانه تو را می زند فرشته ای باشد"
"و یا نگاه و لبخندی که تو بی تفاوت از کنارش می گذری، آنها باشند که به دیدار اعمال تو آمده اند!"
توسل صبحگاهی به امام زمان(عج)
💠 مرحوم نخودکی، در نامهای به یکی از علما پیرامون نحوه توسل به امام عصر علیه السلام فرمودند :
🔹 برای حوائج، یک هفته قبل از طلوع آفتاب، ۷۱ مرتبه بگو :
🔹 یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَه یا صَاحِبَالزَّمان اَدْرِکنی وَ لا تُهْلِکْنی
📚 منبع : نامه به یکی از علما و سادات دزفول (نسخه خطی)
🍃معنای بندگی
رسالۀ عشقبازی با تو دو بخش دارد
یکی عبادات و یکی معاملات.
در بخش عبادات یاد گرفتهایم
عبد یعنی شما و بندگی یعنی راه شما و راز قبول بندگی یعنی حبّ شما.
نه این که بالاتر از شما عبدی نیست که نیست
امّا اصلاً عبد با شما معنا گرفت.
شما اگر نبودید، یک عبد روی زمین پیدا نمیشد.
نه این که راهی که شما نشان میدهید، بهترین راه بندگی است
اصلاً راهی جز آن که شما نشان میدهید، برای بندگی کردن وجود ندارد.
هر راهی جز آن اگر نامش بندگی کردن باشد
بندگی شیطان است، در این تردیدی نیست.
میشود نماز خواند و روزه گرفت
میشود به حج رفت و جهاد کرد
میشود زکات داد و نیکی نمود
امّا با همۀ اینها بندۀ شیطان بود.
کسی اگر در رسالۀ عشقبازی با شما این را نفهمید
باید از نو رساله را بخواند.
آن کسی که شما را دوست ندارد، دشمن خداست.
از دشمن خدا نمیشود قبول کرد کاری برای خدا انجام داده.
کارهایی که بدون حبّ شما انجام میشود
سراب است، نه مایۀ ثواب.
شرافت کارهای ما تنها به خوب بودن آن کارها نیست
من از رسالۀ عشقبازی فهمیدم
که ارزش کارها را حبّ شما بالا و پایین میکند.
ما هر چه قدر که بیشتر شما را دوست باشیم
کارهای خوبمان حتی اگر کوچک باشند، بزرگ میشوند
و به اندازۀ کم شدن محبّت ما به شما
کارهای خوبمان کوچک میشوند، حتّی اگر بزرگ باشند.
کاش هیچ گاه از احکام عشقبازی غافل نشوم.
صبحت بخیر معنای بندگی!