حاج آقای قرائتی میفرمود...
گناه مثل لیمو شیرینه!
اولش شیرین و خوشمزه و لذت بخشه...
ولی بعدش تلخ میشه! مثل زهر میشه!
الان که جوونی اگه ترک نکنی...
پس فردا خیلی کارت سخت میشه!
حواست باشه رفیق!
البته...
اگه پس فردایی وجود داشت
جنگ معامله با خداست
خدا خریدار
ما فروشنده
سند قرآن
بهاء بهشت
#شهید_حسین_خرازی
و او ثابت کرد که اگر بخواهی
در خیابانهای تهران هم
میتوانی شهید شوی!🕊
#شهید_علی_خلیلی
🍃یه استادی داشتیم ، جلسه آخرکلاسش بود
چندتا جمله گفت و رفت...
+گفت : بچه ها اگه میخوایید عاقبتتون ختم به شهادت بشه ، اگه میخوایید عاقبت بخیر بشید ، اگه میخوایید آرامش رو درک کنید
#برید_گُم_شید
_همه باتعجب نگاهش میکردن! که ادامه داد؛
+تنها راه سعادت دنیوی و اخروی #برای_خدا کار کردنه و کاری صد درصد برای خدا نیست مگه اینکه تو #گمنامی و به نیت رضای خدا انجام بشه..
بچه های اگه میخوایید همیشه موفق باشید جز برای رضای خدا کار نکنید و دنبال دیده شدن نباشید ، از کرده های خودتون مغرور نشید و تواضع رو هرگز فراموش نکنید حتی اگه به بالاترین پست و مقام رسیدید
همیشه عکس یه شهید رو تو جیب ، کیف یا... داشته باشید و بدونید که نباید شرمنده نگاهش بشید
باید راه و رسم درست زندگی کردن رو از این شهدا یادبگیرید و در راهشون ثابت قدم باشید
خدا سخت ترین جنگها را
به قوی ترین سربازهایش میدهد...
#شايد_جنگ_بانفس
توی آخرت #قلب_سلیم خیلی به دردت میخوره
قلبی که بتونه در برابر حسادت و زودرنجی ، کینه ، عصبانیت ، اضطراب و فشارهای روحی دیگه پناهت باشه !
رفقا بیایید زندگیمونو جوری بسازیم که
اون بالا سری بگه : این بنده منه ها
به کوچیکی گناه نگاه نکنیم !
به بزرگی کسی نگاه کنیم که ازش نافرمانی کردیم ...
اول به خودم میگم!!
خواجهاى "غلامش" را ميوهاى داد.
غلام ميوه را گرفت و با "رغبت" تمام میخورد.
خواجه، خوردن غلام را میديد و پيش خود گفت: كاشكى "نيمهاى" از آن ميوه را خود میخوردم.
بدين رغبت و خوشى كه غلام، ميوه را میخورد، بايد كه "شيرين و مرغوب" باشد.
پس به غلام گفت: "یک نيمه" از آن به من ده كه بس خوش میخورى.
غلام نيمهاى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار "تلخ يافت."
روى در هم كشيد و غلام را "عتاب" كرد كه چنين ميوهاى را بدين تلخى، چون خوش میخورى.
غلام گفت: اى خواجه! بس "ميوه شيرين" كه از دست تو گرفتهام و خوردهام.
اكنون كه ميوهاى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه "روى در هم كشم" و باز پس دهم كه شرط "جوانمردى و بندگى" اين نيست.
"صبر" بر اين تلخى اندک، سپاس شيرينیهاى بسيارى است كه از تو ديدهام و خواهم ديد.
"همیشه از خوبی آدمها برای خودت دیوار بساز"
هر وقت در حق تو بدی کردند
فقط یک اجر از دیوار بردار
بی انصافیست اگر دیوار را خراب کنی