eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
655 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحها مےڪنم ازعشق نگاهے بہ حسین مےڪنم باز از این فاصلہ راهے بہ حسین ڪردم امروزسلامے ز سر دلتنگـے مُردم از حسرٺ شش‌گوشه ، الهےبہ حسین😔 صبحتون حسینی♥️✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❇️ یکی از کارهای بسیار خوب اینه که هر روز چند دقیقه ای با امام زمان ارواحنا فداه به صورت خودمونی حرف بزنیم و مشکلاتمون رو بگیم. 🔷 بهترین زمان هم صبح ها و آخر شب ها هست. امروز با آقا صحبت کردید؟
@madahi - استاد عالی.mp3
4.67M
⭕️ ظهور و رجعت آمادگی برای... 👤 حجت‌الاسلام عالی اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ
خدایا..! یه کاری کن خرجِ کسی غیر خودت نشیم...
وقتی کسی را همه طرد کردند، آن وقت خدا او را پناه می دهد و می گوید خودم تو را می خواهم.. 🍃📿 🌹@tarigh3
‹ ‏اَللَّهُمَّ‌الْمُمْ‌بِهِ‌شَعَثَنا › خدایا با اِمامِ زَّمَانِ وضع نابسامان ما را سامان ده. 🌹@tarigh3
🪴🪴🪴🪴🪴🪴 ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ که ﺑﺪﺍﻧﯽ چقدﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ؟ کاﻓﯿﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ ! ﻧﻪ ﺍﯾﻨکه ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮﺱ کنی؛ ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ ... ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻭﻇﯿﻔﻪٔ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کن ﺩﺭ ﺍین صورت ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﺖ میشوند ﻭ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ میڪنند ! ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻧﺪ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ که ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ کنار ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ کرﺩﻧﺪ، به رﺍﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺸﺎﻥ کن ﻫﻤﯿﺸﻪ «ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ » ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ.... ‌🌹@tarigh3
°•🌱 🖼افسوس که یک جان بیشتر نداشتم که در راه نايب امام زمان عج که در راه برپا شدن حق و عدالت است هدیه نمایم 🌺شهید رسول مجیری 🌹@tarigh3
°•🌱 ⤵️حضرت امام_خامنه_ای (مدظلّه‌العالی) 🇮🇷 مملکت ما، مملکت امام‌_زمان ﷻ است. انقلاب ما، انقلاب امام‌زمان است، زیرا انقلاب اسلام است. 🔹یاد ولیّ‌الله‌اعظم را در دل های خودتان داشته باشید. دعای‌«اللهمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلیکَ فی دَولهِ کَریمَه» را با همه دل و با نیاز کامل بخوانید. هم روحتان در انتظار مهدی (علیه السلام) باشد، هم نیروی جسمی تان در این راه حرکت بکند. هر قدمی که در راه استواری‌ این‌ انقلاب اسلامی برمیدارید، یک قدم به ظهور_مهدی(عج) نزدیکتر می شوید. 📚انسان۲۵۰ساله، صفحه ۴۱۵ 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🌷💫• رابطه‌ات با امام زمان چطوره؟ ما امام زمان رو فراموش نکنیم... 💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌توصیه امام زمان برای رکوع به ایت الله مرعشی نجفی(ره) 🔖در تشریفی که خدمت امام زمان ارواحنا فداه داشتند حضرت به ایشان تاکید کردند که در تمام رکوع ها این ذکر را بگویید و حداقل در رکعت اخر بگویید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَّحَّم عَلی عَجزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِّهِم.» 📚برگرفته از وصیت نامه ایشان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۴۰ حرارت احساسش مثل جهنم بود و تنم را میسوزاند... با ضجه التماسش
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۴۱ با دست دیگرش دستم روی روبنده قرار داد و بی_توجه_به_التماسم نجوا کرد _اینو روش محکم نگه دار! و باز به راه افتاد.. و این جنازه را دوباره دنبال خودش میکشید.. تا به در فلزی قهوه ای رنگی رسیدیم... او در زد.. و قلب من در قفسه سینه میلرزید.. که مرد مُسنی در خانه را باز کرد... با چشمان ریزش به صورت خیس و خونی ام خیره ماند.. و سعد میخواست پای فرارم را پنهان کند که با لحنی به_ظاهرمضطرب توضیح داد _تو کوچه خورد زمین سرش شکست! صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت.. و به گریه هایم شک کرده بود که با تندی حساب کشید _چرا گریه میکنی؟.. ترسیدی؟ خشونت خوابیده در صدا و صورت این زندان بان جدید جانم را به لبم رسانده بود... و حتی نگاهم از ترس میتپید.. که سعد مرا به سمت خانه هل داد و دوباره بهانه چید _نه ابوجعده! چون من میخوام برم، نگرانه! بدنم به قدری میلرزید.. که از زیر چادر هم پیدا بود و دروغ سعد باورش شده بود که با لحنی بی روح ارشادم کرد _شوهرت داره عازم جهاد میشه، تو باید افتخار کنی! سپس از مقابل در کنار رفت تا داخل شوم.. و این خانه برایم بوی_مرگ میداد.. که به سمت سعد چرخیدم و با لب هایی که از ترس میلرزید، بیصداالتماسش کردم _توروخدا منو با خودت ببر، من دارم سکته میکنم! دستم سُست شده و دیگر نمیتوانستم روی زخمم را بگیرم.. که روبنده را رها کردم و دوباره خون از گوشه صورتم جاری شد... نفس هایش به تپش افتاده.. و در سکوتی ساده نگاهم میکرد، خیال_کردم دلش به رحم آمده که هر دو دستش را... ادامه دارد.... 🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۴۱ با دست دیگرش دستم روی روبنده قرار داد و بی_توجه_به_التماسم نجوا
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۴۲ هر دو دستش را گرفتم و در گلویم ضجه زدم... _بذار برم،.. من از این خونه میترسم... و هنوز نفسم به آخر نرسیده،.. صدای نکره ابوجعده از پشت سرم بلند شد _اینطوری گریه میکنی، اگه پای شوهرت برای جهاد بلنگه، گناهش پای تو نوشته میشه! نمیدانست سعد به_بوی_غنیمت به ترکیه میرود.. و دل سعد هم سختترازسنگ شده بود.. که به چشمانم خیره ماند و نجوا کرد _بذارم بری که منو تحویل نیروهای امنیتی بدی؟ شیشه چشمانم از گریه پر شده و به سختی صورتش را میدیدم، باانگشتان سردم به دستش چنگ زدم.. تارهایم_نکند... و با هق هق گریه قسم خوردم _بخدا به هیچکس هیچی نمیگم، فقط بذار برم! اصلا هر جا تو بگی باهات میام، فقط منو از اینجا ببر! روی نگاهش را پرده ای از اشک پوشانده و شاید دلش ذرهای نرم شده بود که دستی چادرم را از پشت سر کشید و من از ترس جیغ زدم... به سرعت به سمت در چرخیدم.. و دیدم زن جوانی در پاشنه درِ خانه، چادرم را گرفته و با اخم توبیخم کرد _از خدا و رسولش خجالت نمیکشی انقدر بیتابی میکنی؟ سعد دستانش را از دستانم بیرون کشید تا مرا تحویل دهد.. و به جای اون زن دستم را گرفت.. و با یک تکان به داخل خانه کشید. راهرویی تاریک و بلند که در انتهایش چراغی روشن بود و هوای گرفته خانه در همان اولین قدم نفسم را خفه کرد... وحشت زده صورتم را به سمت در چرخاندم، سعد با غصه نگاهم میکرد.. و دیگر فرصتی برای التماس نبود.. که مقابل چشمانم ابوجعده در را به هم کوبید... باورم نمیشد.. سعد به_همین_راحتی رهایم کرده و تنها در این خانه گرفتار شدم که... ادامه دارد.... 🌸نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹@tarigh3
- شُد‌شَفابَخش‌تَرین‌خاک‌ِ جَهان‌تُربَت‌ِدوست.. - عَجَب‌اَزنُسخِه‌دَرمانِ‌اَباعَبدِالله❤️ نایب الزیاره همسنگران طریق الشهدایی هستیم...... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من قدمی ‌رنجه‌کن،‌ای‌ دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد،ازدست‌ِ مسلمانی‌ من فرج مولا صلواتــــــ 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🎥می ترسم آقا تشریف بیارند و گله کنند ... 📞 تماس تلفنی ضبط شده مرحوم حجت الاسلام والمسلمین مؤیدی و حجت الاسلام والمسلمین عالی ❇️ این مکالمه با رضایت حجت الاسلام والمسلمین عالی منتشر خواهد شد.
هر صبـح پس ‌از نـافلہ با عرض سـلامے ما رزقِ خود ازسفره‌ے گرفتیم دیـوانہ‌ے بیـن الحـرمیـنیم و بـہ سیـنہ تصویر قاب گرفتیم   🌹@tarigh3
🔰 رویای عجیب ❇️مرحوم سید ضیاء الدین دُرّی، از وعاظ بیست سال قبل تهران بود. در سال آخر عمرشان، در شب هشتم یا نهم محرم، جوانی از ایشان می پرسد که مقصود از این شعر حافظ چیست؟ مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد ایشان در پاسخ می فرماید: مراد از «شیخ»، حضرت آدم علیه السلام است که وعده نخوردن گندم را داد، ولی عمل نکرد و مراد از «پیر مغان» امیر المؤمنین علیه السلام است که به وعده عمل کرد و در تمام عمر، نان گندم نخورد. درّی سال بعد برای همان مجلس دعوت می شود، ولی قبل از محرّم از دنیا می رود. دقیقا در همان شب به خواب آن جوان می آید و می گوید: سال قبل برای شعر حافظ معنایی گفتم، ولی وقتی به عالم برزخ منتقل شدم، معنای شعر این طور کشف شد که مراد از «شیخ»، حضرت ابراهیم علیه السلام و منظور از «پیر مغان»، سید الشهدا علیه السلام و مراد از «وعده»، ذبح فرزند است که حضرت ابراهیم وفای به امر کرد ولی سید الشهدا علیه السلام حقیقت وفا را در کربلا در مورد حضرت علی اکبر علیه السلام انجام داد.
✍رفیقش مۍگفت'' درخواب‌محسن‌رادیدم‌که‌مۍگفت: هرآیه‌قرآنۍ‌که‌شمابراۍشهدامۍخوانید دراینجاثواب‌یك‌ختم‌قرآن‌رابه‌اومۍ‌دهند📖'' ونورۍهم‌برای‌خواننده‌آیات‌ قرآن فرستاده‌مۍشود..
مبهـوتم از دوام سپرهای عشــق تان کہ اینگونہ درکشاکش سنگ ایستاده اید آهستـہ تر کہ ما بہ شما اقتـدا کنیم ای تڪ سوارها کہ بہ ظاهر پیاده اید
✨امام‌‌ باقر علیه‌السلام فرمودند: هیچ چیز به اندازه جهاد (در راه خدا) فضیلت و ارزش معنوی ندارد و هیچ جهادی مانند جهاد با هوای نفس نیست.✨
" امام عزیز و ولی فقیه دستور فرموده الی بیت المقدس باید تا بیت المقدس جنگید ؛ پس ما می‌جنگیم و باید بجنگیم و تا ظهور آقا امام زمان (عج) چاره‌ای جز انتخاب این راه نداریم.."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹جلوه های باشکوه ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس 🌷 رزمنده بسیجی که ۳ برادرش قبلاً به شهادت رسیده اند. 🌷پدر رزمنده ای که دو فرزندش به اسارت مزدوران بعثی عراق در آمده اند.
🍀داعشی ها محاصره اش کردند تا تیر داشت با تیر جنگید تیرش که تمام شد داعشی ها اسیرش کردند😔اونا نیت کرده بودند زنده بگیرندش همان موقع هم حاج قاسم در منطقه بود داعشی ها که فهمیده بودند برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بسیم را گرفتند جلوی دهن رضا وبهش می‌گفتند وچاقو را گذاشتند زیر گردنش وآروم آروم شروع کردن به بریدن سر😭رضا فقط زیر لب ذکر یا علی ، یا زهرا، یا زینب بود و می‌گفت من اصلا آمدم فدا بشم برا حضرت زینب😭اصلا آمدم سر بدم 😭من اصلا آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی 😭سر او رو بریدند در ۴۵ دقیقه وحاج قاسم این ۴۵ را فقط گریه کردند وبعدم سر رضا را برا حاج قاسم آوردند😭😭😭😭 شاد دلاور افغانی مدافع حرم😭😭 پر رهرو✨🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مداحی و روایت شهید مدافع حرم نوید صفری از شهادت همرزمش، شهیدسعیدعلیزاده ...
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُم خدایا به تو پناه می‌برم از اون روزی که پرده ها کنار میره و چهره ها نمایان...🌱 🌹@tarigh3