✳️ زندانی در بهشت!
🔻 ...ناگهان چیز عجیبی به چشمم خورد. چیزی شبیه یک قفس بزرگ در لابهلای باغهای بهشتی که شخصی در آن زندانی بود! من گفتم مادر این چیست؟ زندان در این باغ چه میکند؟! مادر گفت: این شخص در دنیا آدم خوبی بود و لایق #بهشت است اما یک بار به ناحق #آبروی شخصی را در میان جمع برد. او را اینطور نگهداری میکنند تا آن شخص به اینجا بیاید و او را حلال کند. ...من و مادرم غرق تماشای نعمتهای بهشتی بودیم که ناگهان مادرم دستی روی شانهام گذاشت و گفت: پسرم دیگر وقت خداحافظی است. هنوز وقت تو نرسیده که به اینجا بیایی...
📚 برگرفته از کتاب #تقاص | حقالناس در تجربههای نزدیک به مرگ
📖 ص ۸
#⃣ #تجربه_نزدیک_به_مرگ #اخلاق #معاد
✳️ زندانی در بهشت!
🔻 ...ناگهان چیز عجیبی به چشمم خورد. چیزی شبیه یک قفس بزرگ در لابهلای باغهای بهشتی که شخصی در آن زندانی بود! من گفتم مادر این چیست؟ زندان در این باغ چه میکند؟! مادر گفت: این شخص در دنیا آدم خوبی بود و لایق #بهشت است اما یک بار به ناحق #آبروی شخصی را در میان جمع برد. او را اینطور نگهداری میکنند تا آن شخص به اینجا بیاید و او را حلال کند. ...من و مادرم غرق تماشای نعمتهای بهشتی بودیم که ناگهان مادرم دستی روی شانهام گذاشت و گفت: پسرم دیگر وقت خداحافظی است. هنوز وقت تو نرسیده که به اینجا بیایی...
📚 برگرفته از کتاب #تقاص | حقالناس در تجربههای نزدیک به مرگ
📖 ص ۸
#⃣ #تجربه_نزدیک_به_مرگ #اخلاق #معاد
👇
🇮🇷 @tarigh_alhagh
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ دستم خالی بود،
هر چه از اعمالم می گفتم
آن ها رد می کردند. ناگهان
یکی از آن ها گفت: ناراحت
نباش تو گوهر گرانبهایی نزد ما داری.
یادت هست زمانی که می خواستی از نجف به کربلا بروی اما کرایه نداشتی، خوار به پاهایت رفت و به خدا گفتی چه طور با این همه درس و بحث پول کرایه ندارم. اما ناگهان از گفته خود پشیمان شدی و از ته دل گفتی: (اَلحَمدُ لِله رَبِ العالمین) با تعجب گفتم بله یادم هست، آن مَلَک گفت: این شکری که به جا آوردی نزد ما محفوظ است.
📚 کتاب بازگشت
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ میخواستم بنشینم و همانجا زار زار گریه کنم!
برای یک شوخی بی مورد دو سال عبادتهایم را دادم برای یک #غیبت بی مورد.
بهترین اعمال من محو میشد چقدر حساب خدا دقیق است.
چقدر کارهای ناشایست را به حساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم.
📚برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت
@tarigh_alhagh