🔶حکایت توبه مرد گناهکار و قبولی توبه اش
نقل است که : مردی بود که جمیع عمر خود را در معصیت به سر برده بود و در مدت عمر خود هرگز خیری از او صادر نشده و اصلا از هیچ معصیتی اندیشه نمیکرد و صلحای عصر از او دوری میجستند و او را نفرت میکردند.
ناگاه موکل قضا دست بر دامن عمرش دراز کرده ملک الموت آهنگ قبض روحش نمود. چون یقین به مرگ کرد و یافت که وقت رحلتش رسیده نظر در جراید اعمال خود کرد. آنرا از اعمال صالحه خالی دید و خطی که رقم جایی داشته باشد، ندید.
عاجزوار آهی از دل بیقرار برکشید و بیقرار برکشید و بی اختیار گفت:" یا من له الدنیا والآخره ارحم من لیس له الدنیا والآخره".
این کلمه بگفت و جان داد.
اهل شهر از فوت او شاد شدند و از مردنش فرحناک گشتند و او را در مزبله ای انداختند و خس و خاشاک بر او ریختند و آن موضع را از خاک پر کردند.
شب یکی از بزرگان را در خواب دیدند که: فلان درگذشت و او را در مزبله ای انداختند، برخیز و او را از آنجا بردار و غسل ده و کفن کن و بر او نماز کن و او را در مقبره صلحا و اتقیا دفن کن.
گفت: خداوندا! او بد عمل بود و در میان خلق به بدکاری و بدنامی مشهور بود. چه چیز به درگاه کبریا آورد که مستحق کرامت و بخشش گردید؟
خطاب آمد: چون به حال نزع رسید، در جراید اعمال خود نظر کرد و به جز خطا و معاصی چیزی ندید، لهذا مفلس وار به درگاه ما بنالید و عاجزوار به بارگاه ما نظر کرد و دست در دامن فضل ما زد، لهذا به بیچارگی و عجز او رحمت کردیم و گناهان او را از نظر پوشیدیم و از عذاب الیمش نجات دادیم. و به نعیم مقیمش رساندیم.
ای یک دله صد دله دل یک دله کن
مهر دگران را ز دل خود یله کن
یک صبح به اخلاص بیا بر در ما
برناید اگر کام تو از ما گله کن
#معراج_السعاده
🔵نُڪتـہ هاۍ نابِ طَریقُ الْحَـقْ🔵
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/2926182402Cfd2bdf6947
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄