eitaa logo
طریقه مقربین
549 دنبال‌کننده
37 عکس
51 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6024035311628061696.pdf
70.4K
📌 بیاناتی از علامۀ طباطبائی دربارۀ یاد خداوند تبارک و تعالی 👈🏻 طریقۀ مقرّبین
37-استادپارسا.mp3
12.68M
📌 شرح بیاناتی از علامۀ طباطبائی دربارۀ یاد خداوند تبارک و تعالی 🎙 استاد شیخ محمدکریم پارسا 👈🏻 طریقۀ مقرّبین
4_5909026730370138602.pdf
310K
نگاھی خردمندانه به برخی از نکات زندگانی عالم عظيم الشأن ِّ حضرت آیةاالله آقای ميرزا محمدحسين غروی نائینى رضوان الله تعالی علیه شیخ محمدکریم پارسا طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : در مشهد مقدّس شخصي بود کارمند بازنشستة فرهنگ ؛ شخص بسيار موقّر و باحيائي بود. و مکرّر او را در منزل حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) می ديدم. يک روزي او مي‌گفت : حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) اقتداء می کردند در نماز مغرب و عشاء به آية الله ميلاني. يک روز بعد از نماز مغرب و عشاء شخصي به علاّمه گفت : آقا پيشانی شما خاکی است از اثر مُهر. حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) فرمودند : «افتخار ما به همين است». طریقه مقربین  
مقاله ی انصاریه فائده : در مشهد مقدّس، در منزل علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالی عليه) صحبت سيد ابوالفضل برقعی ـ که ضدّ ولايت اهل بيت بود ـ شد؛ حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) فرمودند : «شخص بدجنسي است». طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : از حضرت استاد بزرگوار، حضرت آية الله شيخ مجتبي لنکراني (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) شنيدم که می فرمودند : در تابستانی نزد آقای ميلاني بودم، آقای علاّمه طباطبائي هم بودند. به آقای ميلاني گفتم : خطّ شما زيباتر است يا خطّ آقای خوئي؟ آقای علاّمه گفت : «من به آقای خوئي خطّ ياد دادم». اين ناچيز گويد : روزی خدمت علاّمه طباطبائي (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) بودم ، سؤالاتم که تمام شد به ايشان عرض کردم : آقای خوئي خطّ را از چه کسي ياد گرفته اند؟ فرمودند : «ما يک ماه رمضاني در نجف به طلبه‌ها خطّ نسخ و نستعليق را ياد می داديم [و در حالی که با انگشت سبّابه‌شان به سمت جلو و نزديک اشاره مي‌کردند فرمودند :] آقای خوئي هم اينجا مي‌نشست». طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : حضرت آية الله بهجت (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) ـ که در علم و عمل کامل بودند ـ روزی در مجلس درس رو به اين ناچيز کرده و فرمودند : «آقاي طباطبائی فقه‌اش از حکمتش بيشتر بود ، زهدش مانع فتوي دادن بود ، و تعدّد اساتيدش در نجف، در فقه و اصول بود، نه در حکمت». با اينکه حضرت آية الله بهجت بعضی از کسانی را که حدود چهل سال رساله عمليه نوشته بودند و مرجع بودند، اصل اجتهادشان را قبول نداشت و آن‌ها را مجتهد نمی دانست ، ولی نسبت به علاّمه می فرمودند : «آقاي طباطبائي در جامعيت اگر بي‌نظير نبود، کم‌نظير بود؛ چون فقه داشت، اصول داشت، حکمت داشت، نجوم داشت، ماشاء الله چه استادهائي !» اين ناچيز گويد : در تفسير شريف «الميزان» حضرت علاّمه هر اشکالي از طرف کفّار و مادّيين و زنادقه به اديان الهي و به دين مبين اسلام وارد شده ، با استدلال عقليِ صحيح ردّ کرده‌اند. و در هرجا اشکالي از طرف فِرق اسلام به مذهب حقّة اثناعشريه وارد کرده‌اند بدون هيچگونه تعصّب، ردّ کرده‌اند. و در کتاب «عقائد و دستورهاي ديني» و همچنين در کتاب «شيعه در اسلام» چه وصفي از پيغمبر اکرم و آل طيّبين او کرده و تاريخ زندگيشان را به نحوي آورده که اين ناچيز بالاتر از او نديده‌ام ! امّا در زمان ما، بعضي از آقايان که عنوان روضه‌خواني داشتند و مي‌بايست همان کار شريف را ادامه دهند، خود را مسمّي به «آية الله» نموده و روي منابر برمي‌جهند و در هر علمي نظر می دهند و ساده‌ لوحانی را که مايه علمي ندارند فريب داده ، در مشهدمقدّس و غير مشهدمقدّس ، و صحبت‌هائی نموده ، و علاّمه طباطبائي را نزد جهّال به بدی نام برده‌اند. مريدان اين نوع منبری ها مثل خوارجي بوده‌اند که به حضرت اميرالمؤمنين جاهلانه و ندانسته سبّ و لعن می کردند ؛ نعوذ بالله من شرور الشياطين و من شرور أنفسنا. مرحوم استاد بزرگوار، محمّدتقي اديب نيشابوري (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) قبل از سال هزار و سيصد و پنجاه و پنج شمسی که در درسش شرکت می کردم متعرّض اين آيه شريفه شدند ﴿و الشجرة الملعونة في القرآن﴾ و فرمودند : «پيغمبر اکرم خواب ديدند که بوزينه‌ها بعد از او روی منبرش مي‌روند ، و تفسير شده به بني اميّه». بعد مرحوم اديب نيشابوری فرمودند : «الآن هم بوزينه‌ها روی منبر مي‌روند». (شِقشِقةٌ هدرَتْ ثمّ قَرَّت) طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : حضرت علاّمه وجود شريفشان را وقف خداوند (سبحانه‌وتعالي) کرده بودند. لذا با تمام وسعشان به اندازه‌ای که شرع اجازه می داد و با حالت شريفه تقيّه ـ که دين خدا بر آن مبتني است، دين اماميّه بر آن مبتني است، ﴿إلاّ أَن تَتَّقوا مِنهُم تُقاةً﴾ و «التقيّةُ ديني و دين آبائي» ـ از دين و مذهب دفاع می کردند. ولی حضرتشان و بقيه علماء، محاط بودند به کفّار و بی دين‌ها و دنياطلبان و جهّال؛ لذا مي‌بينيم چه طور نسبت‌های ناروا به اين‌ها می دهند. حضرت علاّمه در «الميزان» هرجا از ناحيه زنادقه و کفّار، به دين مبين اسلام إشکالی شده باشد ، يا اهل کتاب ايرادی کرده باشند، دفاع از دين مبين اسلام نموده. هرجا که صاحبان مذاهب و فِرق غيراثناعشريه، بر اين مذهب حقّ اثناعشری ايرادی کرده‌اند ، با اينکه بسيار متصلّب در مذهب بود، از راه عقل و استدلال عقلی و از راه شرع، از اين مذهب دفاع فرموده، حقّانيت اين مذهب و مباني اين مذهب را روشن و آشکار فرموده. و از علماء اين مذهب نيز دفاع مي‌فرمودند؛ اين ناچيز از حضرت علاّمه شنيدم که : «چه وضعي شده است ! منبری رفته بالای منبر، اسم آقای بروجردی را بُرده، مي‌گويد : حيفم مي‌آيد رضوان الله تعالي عليه بگويم !». حضرت علاّمه ديندار بودند. و دشمن بی دينان و بدعت‌ گذاران در دين بودند. حشره الله مع أجداده الطاهرين بحقّ محمّد و آله الطيّبين الطاهرين المعصومين المقرّبين. طریقه مقربین
مقاله ی انصاریه فائده : روزی خواستم دست آقای علاّمه را ـ که مصافحه می کردند ـ ببوسم ؛ دست مبارکشان را کشيدند و فرمودند : «به جدّم خوشم نمياد».   فائده :  از حضرت علاّمه شنيدم که به اين ناچيز مي‌فرمودند : «ما غير از شريعت، چيزي نداريم». و می فرمودند : «در طريقت استادهائی که ما ديديم، به اوضاع شريعت معتقدند و جزئيات و کلّيات را عموماً از شريعت می گيرند ، و «طريقت» همان عمل به شريعت است کلّيّةً و جزئيّةً».   فائده : روزی بعدازظهر پشت سر حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) می‌رفتم و ايشان به منزل تشريف می‌بردند. نزديک منزلشان، يکی از آقايان روحانيون محترم خدمت ايشان آمد و عرض کرد : چطور است اگر ما داستان‌های انبياء را که در «الميزان» آورده‌ايد، به صورت يک کتاب جداگانه و مستقل بنويسيم؟ ايشان فرمودند : «خوب است». سپس او عرض کرد : من عازم سوريه هستم، به زيارت حضرت زينب (سلام الله عليها) می‌روم؛ نصيحتی بفرماييد. حضرت علاّمه (رضوان‌الله‌ سبحانه‌وتعالي‌عليه) فرمودند : «قدرِ اين مواقف را بدانيد». (اين ناچيز می‌گويم : با اينکه اون آقا يک زيارتگاه را مطرح کرد ، اما پاسخ مرحوم علاّمه عامّ است و شامل همة زيارتگاه‌های اهل‌بيت (علیه السلام) و امام‌زاده‌ها می‌شود؛ که بايد انسان، قدردان همة آنها باشد. و بايد توجّه داشت که مردان خدا از قبيل مرحوم علاّمه (رضوان‌الله‌سبحانه‌وتعالي‌عليه) می‌دانند در آن مکان‌های شريف چه خبرهاست و در آن زيارات چه معنوياتی نهفته است). الحمد لله أوّلاً و آخراً و ظاهراً و باطناً طریقه مقربین
🔸 أهل بیت (۱) 📌 ضرورت توجّه به امام در سلوک 🔹 سؤال: وظیفۀ سالک نسبت به امام چطور است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 بايد توجّه به امام بکند. 🔹 سؤال: بدون توجّه به امام سلوک نمی‌شود؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 نه ديگر. 🔹 سؤال: آيا توجّه به امام، عين توجّه است به خداوند متعال؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 عين توجّه به خدا، از حيث مفهوم نمی‌توان گفت. مفهوماً غير هم‌اند. از حيث مصداق، توجّه إلی الإمام، توجّه إلی اللّٰه است. 🔹 سؤال: اين معنی تحقّق دارد برای ولیّی که غير از امام است؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالی علیه) فرمودند: 🔺 به حسب ظاهر نمی‌آيد. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۵۶
📌 اشتغال به علوم دینیّه 🔹 حضرت آیة اللّٰه بهجت ـ رضوان اللّٰه علیه ـ فرمودند: 🔺 عقیده‌شان [علمای أعلام] این بود: اشتغالات به علوم دینیّه، أفضل عبادات است، البتّه عبادات غیر واجبه. 📚 تقریرات سخنان آیة اللّٰه بهجت، نوشته‌ی شیخ محمدکریم پارسا (مخطوط) 🔹 @rahesavab https://eitaa.com/tarighe