برای دستگیری ضدانقلاب به «پاوه» رفت
او از سوی خلخالی مأمور به شناسایی و دستگیری ضدانقلاب شد و با آغاز غائله ضد انقلاب در غرب کشور، به پاوه رفت و اینجا بود که پایش به جنگ باز شد و با آغاز رسمی جنگ، جزء نخستین افرادی بود که خود را به جبهههای جنوب رساند. یک بار خواست با نیروهایش به جبهه برود که اتوبوس پیدا نمیکند. موضوع را به خلخالی اطلاع دادند، وی میگوید خود را با دو اتوبوسی که با آنها مواد مخدر حمل میشده و الان توقیف است، به جبهه برسانید و بعد که به مقصد رسیدید، راننده را آزاد کنید.
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
مسئول راهاندازی گروه «فدائیان اسلام»
سیدمجتبی هاشمی در سال ١٣٥٩ گروه ضربتی بنام گروه «فداییان اسلام» را تشکیل داد. پس از شروع جنگ ایران و عراق، ستاد این گروه در هتل کاروانسرای آبادان شکل گرفت و او و همرزمانش، در مقاومت ۳۲ روزه این شهر، با امیر سرتیپ منوچهر کهتری ایستادگی کردند.
سید مجتبی، در این مدت در دو محور عملیاتی، زیر پل خرمشهر و جبهه ذوالفقاریه آبادان با تشکیل دو خاکریز به عنوان خط اول (الله) و خط دوم (علی) نیروها را سازماندهی کرد و به مدت یک سال در سرما و گرمای بالای ۵۵درجه با کمترین امکانات و تحمل رنج و مشقت زیاد، توانست سدی مقابل ماشین مجهز جنگی ارتش صدام ایجاد کند.
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
هدف گلولههای مجاهدین خلق شد
سید مجتبی و خانوادهاش بارها از طرف مجاهدین خلق، تهدید به مرگ شده بودند اما لحظهای از عزم خود برای یاری رساندن به جبههها فروگذار نکرد. او بعد از مدتی از جبههها برگشت و مغازه لباسفروشیاش را دوباره دایر کرد. او در زمانی که در عملیات ثامنالائمه(ع) یا شکست حصر آبادان حضور داشت مورد هدف چندین عملیات تروریستی ناکام از سوی مجاهدین خلق قرار گرفت. بالاخره، بعد از پخش اعلامیههایی که در آن نام سیدمجتبی و چند تن دیگر از بچههای فداییان اسلام به نام افرادی که توسط مجاهدین خلق اعدام خواهند شد، ذکر شده بود، عاقبت در آستانه ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۴ شهید سید مجتبی هاشمی، از پشت سر هدف گلوله تیمهای ترور مجاهدین خلق قرار گرفت و به شهادت رسید.
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
سردار شهید محمد مهدی خادم الشریعه در روز جمعه ۱۳۳۷/۳/۱ در شهرستان سرخس در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.
بردار شهید محمد مهدی خادم الشریعه می گوید: «درباره محمدمهدی چند نکته جالب توجه وجود دارد. یکی از آن ها سه اتفاق بزرگ در سه جمعه است که برایش رخ داده است. محمدمهدی درروز جمعه به دنیا آمد که پدرم نامش را محمد مهدی گذاشت. در روز جمعه شهید و درشب جمعه هم به خاک سپرده شد. محل دفن او در ایوان طلا در صحن انقلاب حرم مطهر رضوی است. دراین محل کتیبه ای وجود دارد که روی آن نوشته شده است "حق تعالی بهشت را بر او واجب گرداند " . درست زیر همین کتیبه محل دفن محمد است.
ﻣﺎدر ﺷﻬﻴﺪ درﺑﺎره ﻗﺒـﻞ از ﺗﻮﻟﺪ او ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻼ رﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻳﻢ. ﺑﺎردار ﺑﻮدم. در ﺣﺮم اﻣﺎم ﺣﺴﻴﻦ(ع) اوﻟﻴﻦ ﺗﻜـﺎن ﻛـﻮدﻛﻢ را اﺣﺴﺎس ﻛﺮدم و ﻫﻤﺴﺮم را از ﻣﻮﺿﻮع آﮔﺎه ﻛﺮدم؛ او زﻳﺮ ﮔﻨﺒﺪ سیداﻟﺸﻬﺪاء(ع) دﺳﺖﺑﻪ دﻋﺎ ﺑﺮداﺷـﺖ واز ﺧﺪا ﺧﻮاﺳﺖ، ﻓﺮزﻧﺪﻣﺎن را از ﻣﻮاﻟﻴﺎن اﺋﻤﻪ ﻗﺮار دﻫﺪ.
محمد مهدی دوران تحصیل را با موفقیت به پایان رسانید. آغاز جوانی اش با قیام و مبارزه مردم همزمان شد. ساواک بارها برای دستگیری مهدی نقشه کشید اما هربار با زیرکی او مواجه و در اجرای نقشه هایش موفق نشد. محمدمهدی در ﺗﻈﺎﻫﺮات، ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶ ﺻﻔﻮف ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰﻛﺮد و ﻓﻴﻠﻢ و ﻋﻜﺲ ﺗﻬﻴﻪ ﻣﻰﻛﺮد. در ﺟﻠـﺴﺎتدرس دﻛﺘﺮ ﺷﺮﻳﻌﺘﻰ در داﻧﺸﮕﺎه و آﻳﺖاﷲ ﺧﺎﻣﻨﻪای در ﻣﺴﺠﺪ ﻛﺮاﻣﺖ ﺷﺮﻛﺖ داﺷﺖ.
#شهید_مهدی_خادمالشریعه
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
طَریقُ الشُهَداء
سردار شهید محمد مهدی خادم الشریعه در روز جمعه ۱۳۳۷/۳/۱ در شهرستان سرخس در خانواده ای مذهبی دیده به ج
بعد از پیروزی انقلاب، نظم و مدیریت تشکیلاتی اش باعث شد تا مسؤولیت دفتر فرماندهی سپاه پاسداران خراسان را به او واگذار کنند. پس از آن، دوره فشرده خلبانی را در تهران طی کرد و راهی جبهه های جنوب شد.
اواﻳﻞ ﻣﻬﺮ ﻣﺎه ﺳﺎل ۱۳۶۰ ﺑﻪ ﺧﻮزﺳﺘﺎن رﻓﺖ. او در ﺑﺴﻴﺎری ازﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻬﺎ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﺮد. از آن ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻰﺗﻮان ﻋﻤﻠﻴﺎت ﻃﺮﻳﻖاﻟﻘﺪس را ﻧﺎم ﺑﺮد ﻛﻪ ﺑﺮای آزادﺳـﺎزی ﺑـﺴﺘﺎن اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. وی از دیماه همان سال در ﺳﻤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه ﺗﻴﭗ ۲۱ اﻣﺎم رﺿﺎ(ع) ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﺸﻐﻮل ﺷﺪ و از آن ﭘﺲ در ﻳﻜﻰ از ﺷﺪﻳﺪﺗﺮﻳﻦ ﻧﺒﺮدﻫﺎی اﻳﺮان و ﻋﺮاق، در ﺟﺒﻬﻪ ﺑﺴﺘﺎن و ﺑﻪ ﺧـﺼﻮص ﺗﻨﮕـﻪ ﭼﺰّاﺑـﻪ، ﺷﺮﻛﺖ داﺷﺖ.
خواهر شهید محمد مهدی خادم الشریعه می گوید: آن طور که همرزمان محمد تعریف می کنند پس از عملیات طریق القدس بوده که نیروهای تیپ ۲۱ امام رضا(ع) در تنگه چزابه استقرار یافتند. عراقی ها در یک حمله همه جانبه به تنگه چزابه با ایستادگی رزمندگان خراسان روبه رو می شوند و دوباره عقب نشینی می کنند. کار به جایی می رسد که شخص صدام حسین به عنوان رئیسجمهور عراق و فرمانده کل ارتش بعث به صحنه درگیری وارد می شود اما با وجود این باز هم نمی توانند چزابه را تصرف کنند. آن طور که کارشناسان نظامی می گویند مهمات به کار رفته در نبرد چزابه معادل کل مهماتی بوده که تا آن روز علیه مواضع ایران از سوی عراقی ها مصرف شده بود و رزمندگان ایرانی با رشادت تمام پاتک دشمن را خنثی کرده بودند. بسیاری از همرزمان محمد می گویند او به خاطر این که تعداد رزمندگان حاضر در چزابه بیشتراز آن چه هست به نظر برسد دائم از نقاط مختلف به طرف دشمن تیر اندازی می کرده.
خواهر کوچک تر شهید خادم الشریعه میگوید: برادرم از مسئولیت فرماندهی که در جبهه داشت چیزی برای کسی تعریف نمی کرد. بعدها از زبان دوستانش شنیدم در چزابه فرماندهی نیروهای خراسانی را در تیپ ۲۱ امام رضا(ع) به عهده داشته است. آن طور که همرزمان محمد تعریف می کنند محمد در چزابه خیلی فعال بوده و امام خمینی(ره) درباره دلاوری های رزمندگان چزابه جمله معروفی دارند که می گویند:
"کار رزمندگان ما در چزابه در حد اعجاز بود و این اعجاز به حول و قوه الهی از بازوان رزمندگان به ویژه بچههای تیپ ۲۱ امام رضا (ع) به فرماندهی این سردار شهید نمایان شد. "
ﭘﺪر ﺷﻬﻴﺪ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﻳﻚﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ از ﺷﻬﺎدت ﺑﻪ ﻣﺸﻬﺪ آﻣﺪ. ﮔﻮﻳﻰ از ﺷﻬﺎدت ﻗﺮﻳﺐ اﻟﻮﻗـﻮﻋﺶ ﺧﺒـﺮ داﺷﺖ. ﺗﻤﺎم وﺳﺎﻳﻞ اﺗﺎﻗﺶ را ﺑﺎ ﻳﺎدداﺷﺖ ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮده ﺑﻮد. آﻧﭽﻪ ﻣﺘﻌﻠّـﻖ ﺑـﻪ ﺳـﭙﺎه ﺑـﻮد ﺑـﺎ ﺑﺮﭼـﺴﺐ ﻣﺸﺨﺺﻛﺮده ﺑﻮد ﻛﻪ ﻣﺎ آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ ﺳﭙﺎه ﺑﺮﮔﺮداﻧﻴﻢ. ﻣﻮﺗﻮری ﺧﺮﻳﺪه ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﺗﺮورﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ در سال ۱۳۶۰ اﻧﺠﺎم ﻣﻰﺷﺪ، از آن اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤـﻰﻛـﺮد. وﺻـﻴﺖ ﻛـﺮد ﻣﻮﺗـﻮرش را ﺑﻌـﺪ از ﺷﻬﺎدﺗﺶ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ اﻫﺪا ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﻴﺪﻳﻢ از آن ﻣﻮﺗـﻮر در ﺟﺒﻬـﻪ ﺑـﺮای ﺣﻤـﻞ ﻣﺠـﺮوح اﺳـﺘﻔﺎده ﻣﻰﻛﺮده اﻧﺪ.
و بالاخره نوبت به عروج آسمانی محمدمهدی رسید. زمانی که به همراه تعدادی از فرماندهان برای بازدید از گردانها به راه افتاد. «محمد مهدی» ماشین را روشن کرد. تا خواست راه بیفتد یکی از بچه ها پرتقالی را به دستش داد. روزه بود ... با شوخ طبعی همیشه خندید و گفت : اینو توی بهشت می خورم ... پرتقال را گذاشت جایی رو داشبورد... خمپاره ها امان آدم و ماشین را بریده بودند... یکی شان آمد خورد سمت راست ماشین...محمد مهدی انگار ترمز زد... «کاظمیان» سرش را بلند کرد...صبر کرد گرد و غبار نشست و گفت: محمد مهدی برو...راه بیفت تا خمپاره بعدی نخورده به ماشین... «محمد مهدی» ساکت اما نشسته بود...و بعد آرام سرش افتاد روی شانه اش...ترکش کوچکی معلوم نیست چطور...راهش را از زیر لبه پایینی کلاه آهنی باز کرده و به شقیقه اش رسیده بود...خون آرام آرام از شیقه اش می جوشید...پرتقال روی داشبورد نبود...!
#شهید_محمدمهدی_خادمالشریعه
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
عباس دانشگر؛ فرزند مومن؛ در 18 اردیبهشت ماه 1372 در سمنان دیده به جهان گشود.
اما 20 خرداد 1395؛ در حالی که بیست و سه بهار از سن او می گذشت در منطقه خلصه در حومه جنوبی حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید.
فرمانده اش، سردار اباذری به او لقب " جوان مومن انقلابی" داد و با دلی پر از اندوه این چنین گفت: "مجموعه سپاه یکی از فرماندهان شجاع و مدیر خود را از دست داد."
این چنین بود که عباس از نو متولد شد و شهدا اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون اند
#شهید_عباس_دانشگر
#جوانمؤمنانقلابی
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#شهید_مصطفے_چمران
🌹 چمران عزیز... / 31 خرداد ماه، سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، معاون نخستوزیر دولت موقت، وزیر دفاع، نماینده مجلس اول، نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده ستاد جنگهای نامنظم است.
♦️آقا مصطفی چمران در 31 خرداد 1360 در مسیر دهلاویه به سوسنگرد در حالیکه از مناطق عملیاتی بازدید میکرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
🔴حضرت امام خمینی در پیامی فرمودند: «... چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی ، و این هنر مردان خداست. و در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر....»
📚صحیفه امام، ج 14، ص: 479
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
3.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیو| مثل چمران بمیرید...
🔸🔸سخنان تاثیرگذار امام رحمة الله علیه در مورد عظمت شهید چمران
🌷🌷۳۱ خرداد سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران گرامی باد🌷🌷
#شهید_مصطفے_چمران
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
شهید رضا نادری 10آبان1346 در شاهرود متولد شد. پدرش شغل آزاد داشت و مادرش خانهدار بود. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و بعد از آن بهخاطر کمک به هموطنانش به جبهه عازم شد. او که از 16سالگی در برابر بعثیها از کشورش دفاع میکرد، سرانجام 5مرداد1367 با مجاهدتهای فراوان در عملیات مرصاد به شهادت رسید.
#شهید_رضا_نادری
بازنشر به مناسبت #سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
طَریقُ الشُهَداء
شهید رضا نادری 10آبان1346 در شاهرود متولد شد. پدرش شغل آزاد داشت و مادرش خانهدار بود. تحصیلاتش را ت
#وصیت_نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
پروردگارا، نمیدانم چه شده است! قلب خود را سیاه میبینم و چشم خود را خشک از اشک. میخواهم ناله و فغان خود را بلند کنم و دل را آینه معرفت و عشق نسبت به تو نمایم. اما در دل جز هوی و هوس و تاریکی چیز دیگری را مشاهده نمیکنم.
خدایا نمیدانم چرا از این مناجات محرومم. وقتی نَفْس خود را به میز محاکمه میکشانم از آینده و آخرت خود بیمناک میشوم.
همه گمان واهی در رابطه با من دارند و تنها این منم که از خودم خبر دارم و میدانم که اسیری هستم در بند شیطان. سگ نفس دائماً بر من حمله ور میشود.
الهی میخواهم خوب شوم اما حریف خودم نمیشوم. خدایا در این مکان مقدس و به این لحظات عزیز تو را به چهارده معصوم قسمت میدهم که به من توفیق دهی و از گناه دور گردانی. و عبادت خالصانه و گریه و زاری به درگاهت در دل شب عنایت فرمایی و مرا از زمره مُخلصان درگاهت قرار دهی.
پس ای معبود من اکنون با حالتی زار از گذشته رو به سویت کرده ام. خدایا لطف و مرحمت تو نهایت ندارد. مانند دریایی است که اگر بخواهی میتوانی با یک موج کل گناه و عصیان خلایق را پاک کنی. الهی تو غنی هستی از مجازات ما و ما ضعیف در برابر عذابت. پس درگذر از گنا ه ما/
با شروع انقلاب در دل خود نوری را مشاهده کردم که نغمه آستان ربوبیت تو را سر داده بود. این تحول روزها و شبها بر من بیشتر آشکار شد. مرا به سوی تو میکشید، در اندرون من حالات روحانی ریشه دوانده بود. تا اینکه به من توفیق دادی که پای به مکانی بگذارم که همه اش نور و صفا و همه اش عشق بود. و آن خاک گلگون، جبهه نام داشت.کم کم در این بازارِ عشق و عاشقی واژه شهادت را درک کردم. من دیگر از ژرفای زندگی پست دنیا و وابستگی هایش بیرون آمده بودم.
رابطه من با تو نزدیک و نزدیکتر میشد. تا اینکه مرا سخت عاشق خودکردی. بارها درد عاشقی پوست و گوشت و استخوانم را در هم میفشرد. من سرمست از این شور بارها به دیار جبهه پا نهادم. اما نمیدانم که پایان این ظلمات و تاریکی کی خواهد بود.
نمیدانم چه زمان خورشید تابان شهادت تیرگی شب را کنار میزند و سپیده آن، آسمانِ تارِ دلِ مرا روشن م یسازد.
چه شیرین است آن زمانی که وعده دیدار حاصل شود. و من با چهره ای بشاش و بدنی خونین و قطعه قطعه شده به دیدارت بیایم.
الهی در آن لحظه دوست دارم که فرصتی به من دهی!
الهی تو رحیمی، تو بخشنده ای، تنها تو مولا و سرپرست منی. دوست دارم در آن لحظه فرصتی یابم تا رو به قبله کنم. سر به سجده گذارم و در حالت طاعت و بندگی، تو را برای چند بار دیگر بخوانم.
سخنی با شما برادران و دوستان دارم...
برادران عزیز انتظاری که از شماست از سایرین نیست. انتظاری که شهدا و امام از شما دارند جدای از عام مردم است. چرا که شما همگی در جبهه بوده اید و مظلومیت اسلام و جنگ را در بعضی از مواقع مشاهده نموده اید. دیده اید که چگونه در بعضی از عملیاتها به خاطر کمبود نیرو چه بر سر ما آمده! چطور حاصل دسترنج خون شهدا و رزمندگان در آخر کار به علت نبودن نیروی پشتیبانی بی ثمر گشته و چقدر شهید و مجروح و مفقودالاثر به خاطر همین مسئله در خاک لاله گون جبهه به جای مانده.
عزیزان من، مشکل برای این است که ما نباید زندگیمان را با جنگ تطبیق دهیم! یعنی فکر کنیم که هر وقت بیکار هستیم باید به جبهه برویم، این طرز تفکر برای کسی که امام دارد و می خواهد براساس تکلیف زندگی کند اشتباه است.
چرا که مقلد امام، از خود قدرت تصرفی در رابطه با امور زندگی ندارد. پس انسان باید ببیند که جبهه چه وقت به او نیاز دارد. یعنی جنگ را با زندگی اش تطبیق دهد.
یعنی اگر درس بود، اگر مسئله ازدواج بود و اگر هزار کار مهم دنیوی دیگر بود وقتی که به ما گفتند جبهه به شما نیاز دارد باید پشت پا به آنها زد. آیا مسئله اسلام مهمتر است یا درس و دیپلم! به خدا قسم که در روز قیامت حساب امثال ما بسیار سخت خواهد بود.
در پایان: بر روی قبرم این مطلب نوشته شود:
ای برادر، به کجا میروی کمی درنگ کن آیا با کمی گریه و یک فاتحه خواندن بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد!
ما نظاره میکنیم که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. و اما مسئولیت ادامه دادن راه ماست و...
پیکر مرا در گلزار شهدای شاهرود در کنار دوستم علی کلباسی دفن کنید.
اگر جنازه ام برنگشت مزار هر یک از شهدا مزار من است.
در نهایت از تمامی دوستانم حلالیت میطلبم و امیدوارم که هر بدی از طرف من به شما رسیده است را به بزرگی خود ببخشید.
والسلام رضا نادری
#شهید_رضا_نادری
بازنشر به مناسبت #سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
محمد رضازاده:
🌹 ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ شهادت خلبان «عباس بابایی» یکی از دلاورترین قهرمانان جمهوری اسلامی ایران در ۸ سال دفاع مقدس است.
♦️ تصویری از دیدار این خلبان تیز پرواز ایرانی با امام خمینی(ره)
✍دست خط امام پس از شهادت عباس بابایی: خداوند رحمت فرماید این شهید سعید ما را.
#شهید_عباس_بابایی
#سالروز_شهادت
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷