eitaa logo
طَریقُ الشُهَداء
158 دنبال‌کننده
752 عکس
240 ویدیو
2 فایل
شھید..به‌قلبت‌نگـاھ میکند اگࢪجایےبࢪايش‌گذاشتھ باشےمےآيد مےماند لانھ میکند تاشھيدت‌ڪند🌙❤ ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند کپی برداری=صلوات و دعای فرج آقا❤ اگر شهیدی رو میشناسید که خیلی باهاش رفیقید به ما معرفی کنید+ #تبلیغ و #تبادل 🆔 @Khadem_Shoohada_313
مشاهده در ایتا
دانلود
با طلوع صبح صادق انقلاب و با ندای عصاره انسانیت معاصر گمشده قرن حاضر امام خمینی که فریاد برآورد ای شبانیان که قرن هاست در زنجیر ستم شاهان اسیرید به پا خیزید و طومار حکومت جلادان را به هم بپیچید شهید غیب پرور فعالیت های انقلابی را در زمان خفقان رژیم شاهنشاهی با لبیک گفتن هل من ناصر ینصرنی حسین زمان و رهبر کبیرش در شهرستان دهدشت در زمان طاغوت در دیگر صحنه ها ی استمرار بخشید شهید غیب پرور به فرمان امام امت با جو سیاسی که در نظام جدید بود با نهایت کوشش فعالیت خود را انجام می داد و در تظاهرات و راهپیمائی ها شرکت می کرد و به این ترتیب در اوایل اوج گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ضمن ادامه تحصیل کما فی سابق تابستانها جهت امرار معاش و کمک خانواده و به دست آوردن هزینه ای جهت ادامه تحصیل به شیراز برای کارگری می رفت و در زمانی که در بسیج به فرمان امام تشکیل شد با عده ای از برادران وارد بسیج سپاه دهدشت و در همین اوایل که تازه جنگ بر ما تحمیل شده بود به اتفاق عده ای از برادران رزمنده به جبهه اعزام می شود و به ماهشهر می روند مدت پانزده روز در آنجا مهمات به جبهه انتقال می دادند و هیچ موقع احساس خستگی نمی کرد وی اصرار زیادی داشت که به خط مقدم جبهه برود و به فرماندهان نظامی بارها می گفته بگذارید ما به خط مقدم جبهه برویم ولی آنها می گفتند چون شما دانش آموز هستید باید به شهرستان برگردید و در سنگر مدرسه فعالیت نمائید و بالاخره بعد از ۲۰ روز ماندن در آنجا با روحی افسرده به دهدشت برگشت و مشغول ادامه تحصیل شد با عشق و علاقه و شوق فراوانی که به سپاه داشت در سال ۱۳۵۹ ضمن تحصیل در سال چهارم هنرستان عضو هیئت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دهدشت در آمد و تا در کنار سنگر مدرسه به همسنگران خود در سنگر پاسداری از انقلاب اسلامی کمک کرده باشد زمانی وارد سپاه گردید که درگیری خوانین از یک طرف و گروهای ضد انقلاب از طرف دیگر و جنگ تحمیلی از طرفی به جمهوری اسلامی حمله ور شده بودند و او کار خود را آغاز کرد و نیز در همین سال موفق به اخذ دیپلم گردید و در سال ۱۳۶۰ با شوق و اشتیاقی که به جنگ با متجاوزین بعثی داشت با عده ای از برادران پاسدار همچون همرزم شهید عنایت الله پیکانیان عازم جبهه شد و در عملیات بزرگ طریق القدس که که منجر به فتح بستان شده و شجاعانه و با ایثار وصف نشدنی در مصاف با مزدوران جنگید و پس از پایان عملیات به علت التهام ماموریت به سپاه دهدشت بازگشت نمود و افسوس می خورد که چرا شهید نشده شاید تقدیر الهی این بود که بماند و برای اسلام بیشتر خدمت کند . شهید غیب پرور با اخلاص و صداقتی که داشت و با محبوبیتی که نزد برادران پاسدار داشت تصمیم گرفته شد که او را به سمت مسئول امور مالی پایگاه برگزیند و با جدیت و پشتکاری که داشت شبانه روز کار می کرد و هیچ گاه ابراز خستگی نمی کرد شهید غیب پرور با وجود تنهایی در انجام وظیفه در این قسمت یک لحظه اوقات برای خود نمی خواست و همیشه مشغول انجام وظیفه بود ولی از آنجائی که در تمام زمینه ها الگو و مربی بود با وجود نداشتن وقت و احساس مسولیت در انجام وظایف محوله تصمیم گرفت تا به سفارشات پیامبر اکرم (ص) در زمینه ازدواج عمل کند و به قول آن بزرگوار نصف دیگر ایمانش را حفظ کند لذا در سال ۱۳۶۲ با خواهران یکی از برادران پاسدار که نسبت فامیلی با وی داشت ازدواج کرد که پس از ازدواج مدتی در کنار پدر و مادرش در ده و سپس بر اثر موقعیت کاری خویش وی را به دهدشت انتقال داد . بعد از یک سال بار دیگر در صداقتی که در وجود او نهفته است فرماندهی سپاه دهدشت تصمیم گرفتند او را به عنوان قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دهدشت برگزینند ولی میگفت که من لیاقت چنین مسولیتی را ندارم و کوچکتر از آنم که چنین مسولیتی را بپذیرم ولی چون تکلیف بود و حکم ولایت بر او ایجاب می کرد که بپذیرد و و در این مدتی که قائم مقام سپاه بود با اخلاص و صداقت بیشتری خدمت میکرد ولی چون روح شهادت طلبی و عشق به لقا ء الله در او زیاد بود بارها می خواست که به جبهه برود ولی بنا به دلایلی از جمله احساس نیاز و همچنین ضرورت وجود وی در پایگاه موافقت نمی شود تا بالاخره خداوند میدان را در مورخه ۶۲/۱۱/۱۵ برای او باز می کند و او از زندان دنیا رها می شود و به سوی جبهه می رود وی از دنیا و میدان وسوسه شیاطین فاصله گرفت و و به خدا نزدیک شد ناظر این صحنه حکومت به سوی جبهه خوب می داند که وی در چه حالی بود او باید چنین بود زیرا چنین سالهایی را که طلب می کرد نزدیک شده بود و در پی بدست آوردن آن بود شهید غیب پرور پس از پیو ستن به صف مجاهدان راسخ خدا در عملیات بزرگ خیبر شرکت می کند و از سردمداران و پرچم داران آن عملیات بود همچنین عملیات خداوند لطف خود را شامل حالش می کند و مجروح می گردد و مدتی در بیمارستان بستری بود و سپس به خانه باز می گردد و بعد دوباره عازم جبهه می شود و در تاریخ ۶۳/۲/۱۶ در پاسگاه زید عرا
ق دعوت حق را لبیک می گوید و با ۴ عملیات عظیم مصادف با ولادت ابوالفضل عباس خالصانه به سوی معبودی که سالها به دنبالش بود می رود آری شهید غیب پرور با نام حسین به دنیا آمد و در جستجوی فرزندش مهدی صاحب الزمان (ع) و سرانجام مهدی گویان به اجداد مهدی پیوست. @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
.... 🌷روزی خانواده‌ی من برایم نامه نوشته بود و چون سواد درست [و] حسابی نداشتم و خط نامه هم خوانا نبود، مجبور شدم آن را [به] فرمانده خود بدهم تا برایم بخواند. در نامه پدر و مادرم که نوشته بودند؛ که تو رفته ای تو که عصای دست ما بودی، فرزند ارشد ما بودی و ما اکنون از لحاظ اقتصادی تحت فشار هستیم.... 🌷این نامه را شهید «اصغر علیپور» برایم خواند، گفت: اگر اجازه می‌دهید جواب این نامه را من برای خانواده نوشته ارسال کنم، من هم چیزی نگفتم و تشکر کردم. چند صباحی گذشت و دوباره نامه از خانواده به دستم رسید. خانواده ام از من تشکر کرده بود و نوشته بود؛ امانتی که فرستاده بودی به دستمان رسید و گره از مشکل ما گشود.... 🌷هرچه فکر کردم هیچ امانتی که فرستاده باشم به ذهنم نرسید آن روزها شهید «اصغر علیپور» فرمانده ما بود به سنگرش رفته و پرسیدم: شرمنده پدر و مادرم از چه امانتی سخن می‌گویند؟! خندید و گفت ناقابل بود.... 🌷بعدها فهمیدم بعد از نوشتن جواب نامه دو هزار و صد تومان حقوق آن ماه را که دریافت کرده بود درون پاکت گذاشته به خانواده ما ارسال کرده بود. وقتی شهید شد، احساس کردم پدرم را از دست دادم. احساس کردم یتیم شده ام. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید اصغر علیپور راوی: جانباز اعصاب و روان سلمان احمدپور مینق 👈 مسئولین آن‌روزها.... 👈 مسئولین این‌روزها !! ❌ تفاوت از زمین تا آسمان است. @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
🕊 🥀🥀 خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحـرم برایتان عــادی شود. پناه می برم به خدا از روزی ڪـہ گنـــاه، و عــادت مردم شود. @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میشہ‌عاشق‌شد ! و شــهید شــد ... خدا درطبع‌انسان‌عشق‌رو‌قرار‌داده، اما‌چرا‌خود‌ِخدا نشہ‌معشوقمون!؟ مشکل اصلےما اینہ" فقط‌تو کلماٺ‌عاشق‌خداییم اما‌درعمل‌برعکس‌کاملاً‌برعکس ... عاشق‌هیچ‌وقت‌،عشق‌شو‌فَراموش‌نمیکنہ .. اماما‌جایےکھ‌ بہ‌"خدا"احتیاج‌داریم خودمونو‌میزنیم‌بہ‌عاشقے وسجاده‌پهن‌مے‌کنیم ... ولے‌وقتے‌همون‌احتیاج‌رو"خدا"رفع‌میکنہ فراموشش مے‌کنیم .. " یہ‌حرف‌دارن: میگن‌سعے‌کن‌جورۍ‌زندگےکن خدا عاشقٺ بشہ خدا عاشقت بشہ ،میخرتت ! خدا خریدار خوبیہ! عشق"خدا"بوی‌آسمون‌میده ها! @tarighoshohada 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷