🔘کاهنان معبد جادو(۲۲)قسمت پایانی
▫️شناخت قبیله لعنت راه وصل به قبیله رحمت
📚#کلاماستاد/#کاهنانمعبدجادو
بخش دوم از قبیله لعنت لوح فشرده سخنرانی استاد اسماعیل شفیعی سروستانی
خرید از فروشگاه اینترنتی یاران شاپhttp://yaranshop.ir/multimedia/mahdavi-meetings?product_id=180&limit=100
@tarikh_farda
🔘ادّعانامة مستضعفان
از روز آغازين خلقت حضرت آدم(ع) و پس از آن، ذريّة ايشان، دو جريان، دو زنجيره، يكي نوراني و ديگري ظلماني، در گسترة زمين به راه افتاد.جمعي در جويبار و جريان نوراني و شيرين، طعم و صبغة الهي گرفته و از ظلمت رستند و جمعي در جويبار و جرياني ظلماني، صبغة شيطاني گرفته و در گريز از ظلمت، به قبيلة نور پيوستند.
▫️جماعت اوّل، «الله»، جلّ و علا و دومي، «طاغوت» را وليّ خويش شناختند:
«خداوند وليّ و سرور كساني است كه ايمان آوردهاند. آنان را از تاريكيها به سوي روشنايي به در ميبرد و كساني كه كفر ورزيدهاند، وليّ و سرورشان طاغوت است. كه آنان را از روشنايي به سوي تاريكيها، به در ميبرد. آنان اهل آتشند كه خود در آن جاويدانند.»
▫️دو جريان هدايت و ضلالت در طول تاريخ، چونان چشمهاي از آب شيرين و شورند كه از ابتداي خلقت تا وقت نفخ صور مردگان پيش ميروند. اين دو، هرگز با هم نميآميزند و هر يك، حسب سنخيّت و تجانس، افراد و جريانات همسو را جذب ميكند.
▫️ساكنان قبيلة نور و نيكي، از سرچشمة جويبار شيرين، سيراب گشته و ميراثدار تعاليم و دريافت انبيای الهي و آيات نازلة آسماني شدند و در مقابل، ساكنان قبيلة ظلمت و شرارت، از جويبار تلخ و شور گمراهي و ضلالت نوشيده و ميراثدار ابليس لعين و طاغوت شدند.
▫️امام معصوم، صادق آل محمّد:، ادّعانامة ويژة مستضعفان را در قالب «دعاي شريف ندبه» تنظيم و در پيشگاه حضرت قاضي القضات، حكيم متعال، به محضر نهاد بيدار انسانهاي خردورز ارائه ميكنند. در اين «ادّعانامة شريف»، مصدر و محلّ جوشش آب شيرين، اهل ولايت، واجد «صبغة الله» و مصدر جريان ظلماني، واجد «لعنة الله» اعلام و سير و سفر دراز اين دو جريان تا نفخ صور و پرپايي قيامت كبري بيان و معرّفي شده است.
▫️بنابر آنچه در روايات و تفاسير آمده است، منظور از «صبغة الله» در آية مباركة:
«صِبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون؛
اين رنگ خداست و رنگ چه كسي از رنگ خدا بهتر است؟ ما پرستندگان او هستيم.»
▫️اسلام و ميثاقي است كه خداوند در عهد الست دربارة ولايت علي(ع) از مردم گرفته است.
امام صادق(ع) در اين باره ميفرمايند:
«مراد از رنگ خدايي، اسلام است.» آن حضرت در روايت ديگري فرمودند:
«مراد [عهد بر] ولايت امام علي(ع) است كه خداوند در عالم ميثاق، كه از آن تعبير به عالم ذر ميكنند، از مردم گرفت.»
▫️حضرات معصومان:، هماره پيروان خود را از شرّ هواهاي نفساني و وسوسههاي رنگين شيطاني برحذر داشتهاند. دين الهي، در تفاسير به صورت حبل الله، فطرة الله و صبغة الله خوانده شده است و مراد از صبغه، ميتواند پاكي و بيرنگي فطرت آدمي باشد كه به تدريج، در اثر القائات و اعتقادات رنگارنگ، رنگ و صبغة ديگر ميگيرد.
📚#سیاحتدرشرق/#قبیلهرحمت
@tarikh_farda
🔘بنیاسرائیل و پیامبری
در مسیر پرفراز و نشیب گفتوگو از «قبیلة لعنت»، به «بنیاسرائیل» و پس از آن به «یهود» میرسیم و تاریخ بلند قومی که بیهیچ تردید طیّ بیش از چهارهزار سال گذشته، نقش عمدهای را در شکلگیری بسیاری از جریانات فرهنگی و تمدّنی اقوام و ملل ایفا نموده است.
▫️بدون شناسایی همة آنچه که بر این قوم رفته و همة آنچه که از قبل این قوم بر سایر اقوام رفته است، امکان ارائة تعریف و تحلیلی جامع از موقعیّت کنونی فرهنگی و تمدّنی انسان حاضر و عصر معاصر وجود ندارد و به همین ترتیب، گمانهزنی دربارة شرایط پیش روی ساکنان زمین سخت مینماید.
▫️«اسرائیل»، یکی از نامهای حضرت یعقوب نبی(ع)، فرزند اسحاق(ع) بود. بدین سبب به کلّیة انبیایی که بعداً از نسل حضرت یعقوب(ع) پای بر عرصة تاریخ گذاردهاند، «بنیاسرائیل» گفته شد و در مقابل، به پیامبرانی که از فرزندان حضرت اسماعیل(ع) مبعوث گردیدند، «بنیاسماعیل» اطلاق میشود.
▫️آغاز تاریخ قوم «بنیاسرائیل»، به دورة حیات جدّ اعلای آنها، حضرت ابراهیم خلیلالرّحمن(ع) برمیگردد. حضرت ابراهیم(ع) حدود 2000 سال قبل از میلاد، خانوادة خود را به «کنعان» آورد.
«بنیاسرائیل» را «عبرانی» نیز میخوانند.
▫️برخی دانشمندان معتقدند که نام «عبرانی» را «کنعانیان»، پس از ورود حضرت ابراهیم(ع) به سرزمین «کنعان» به ایشان دادهاند و وی را عبرانی خواندهاند که بعدها جزو القاب این حضرت شد و لقب یاد شده در خاندان وی باقی ماند.
▫️حضرت ابراهیم(ع) از تبار سام فرزند نوح(ع) بود و در حوالی سال 1900ق. م. در شهر «اور» به دنیا آمد. او از اور، به «حرّان» و از آنجا، به کنعان مراجعت کرد.
▫️شریعت حضرت ابراهیم(ع)، دین حنیف بود.
حنیف از مادّة حنف به معنای برگشتن از گمراهی به استقامت و راه راست است.
خداوند متعال در سورة «آلعمران» دربارة حضرت ابراهیم(ع) میفرماید:
🔹«ما كانَ إِبْراهيمُ يَهُودِيًّا وَ لانَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكين؛
ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه بر دین حنیف (حقگرا) و تسلیم خدا بود و از مشرکان نبود.»امام محمّدباقر(ع) هم در توصیف حنفیّت فرمودند:
🔹«هِيَ الْفِطْرَةُ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهاَ فَطَرَهُمْ عَلَی مَعْرِفَة؛
حنفیّت همان فطرتی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده و هیچ تغییری در آن، راه ندارد و خدای سبحان آن را برای شناخت خویش آفریده است.»
📚#سیاحتدرغرب/#قبیلهلعنت۳
@tarikh_farda
🔘 قبيلة رنگ خدا (صبغة الله)
در «دعاي شريف ندبه»، امام معصوم(ع) پس از حمد و ثناي خداوند، خالق يكتا را به پاس رقم زدن طايفة «صبغة الله» و دارندگان رنگ خدايي، سپاس ميگويد و استقرار خاصّان و محبّان در صف برگزيدگان را سپاس گفته و ميفرمايد:
🔹«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُكَ فِي أَوْلِيَائِك...؛
پروردگارا! تو را ستايش ميكنم براي هرچه كه جاري شد از حكم و قضايت دربارة اوليائت؛
آنانكه تنها براي خويش و دينت [ابلاغ دين] خالص گردانيدي؛
زیرا که برگزيدي براي آنان، نعمتهاي باارزش زوالناپذير و ماندگار كه نزد خود توست؛
پس از آنكه، زهد و كنارهگيري از مقامات، لذّتها، زيور و زينتهاي دنيايي را [شرط] پذيرش قرار دادي؛
و آنان نيز، بر آن شرط متعهّد شدند؛ در حالي كه ميدانستي به عهد خود وفا خواهند كرد؛
پس آنان را مقبول و مقرّب درگاه خود قرار دادي؛
و به آنان، علوّ ذكر و ياد بلندمرتبه و روشن را بخشیدی؛
فرشتگان را بر آنها فرو فرستادي؛
با وحيات اكرامشان فرمودي؛
و دانشت و علمت را به آنها عطا فرمودي؛
آنان را واسطه و وسيلة دخول به بهشت رضوان و رحمت خودت قرار دادي.
▫️جريان جاري صبغة الله از ميان اوليای در عهد خداوند رحمان و متعهّد به زهد از دنيا، در زمرة مقرّبان درآمدند تا با «نعمت بيزوال»، «فرشتگان نازل شونده»، «كتاب آسماني» و «دانش وحياني» بيهيچ خوف و ترديد، به سوي بندگان خداوند حركت كرده و دستگير و بلد آنان براي رساندنشان به بهشت و چشمة رحمت و لطف پروردگار شوند.
▫️اذن خداوندي، زهد از دنيا، توانايي، دانايي و مقام قرب اليالله، دارايي و دادههايي بودند كه اولياء را در هدايت و دستگيري مستضعفان طالب قرب، ياري كردند. از همين رو، آنان واجد شرب مدام، وصل مدام و دريافت نعمت بيزوال قرب اليالله، نزد مليكٍ مقتدر بودند.
▫️آنچه از دريا، به دريا ميرود
از همانجا كامد، آنجا ميرود
📚#سیاحتدرشرق/#قبیلهرحمت
@tarikh_farda
🔘تاریخچه قوم یهود
«تورات»، ابراهیم (ع) را اوّلین و مهمترین شخصیّت «قوم اسرائیل» معرّفی میکند و او اوّلین پیامبر یهود است که خدای اسرائیلیان با او ارتباط مستقیم برقرار میکند و با او عقد و میثاق میبندد. به عبارت دیگر، موجودیّت قوم اسرائیل از زمان ابراهیم(ع) و به وسیلة وعدهای که «یهوه» برای ایجاد قومی بزرگ به او میدهد، اعلام میگردد. در زمان ابراهیم، اسرائیلیان، هنوز هویّت نیافتهاند و نام اسرائیل مطرح نشده است و فقط وعدة تشکیل آنها از جانب یهوه داده میشود.
▫️منشأ ابراهیم، شهر «اور» است و او به اتّفاق پدرش «نزاخ» و برادرش «حرّان» و زنش «سارائی» و برادرزادهاش «لوط»، از اور به «حرّان» مهاجرت مینماید.
▫️در «قرآن» عبارت «بنیاسرائیل» به معنای فرزندان و «قوم اسرائیل»، چهل و یک مرتبه و در آیات مختلف آمده است.
▫️در آثار اسلامی، برای «بنیاسرائیل» معانی مختلفی ذکر شده است: «کسی که همراه خدا میجنگد»، «برگزیدة خدا»، «بندة خدا»، « کسی که بر خدا ظفر یافت»، «سرباز خدا»، و ...
واژة «اسرائیل» برای اوّلین بار در «عهد عتیق» آمده است که پس از پیروزی یعقوب بر فرشتة خدا و در نبردی رمزآمیز، به وی چنین خطاب شده است:
🔹«از این پس، نام تو یعقوب خوانده نشود؛ بلکه اسرائیل؛ زیرا که با خدا و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی.»
▫️برای توجیه ماهیّت قوم اسرائیل باید در چند مرحله به بررسی پرداخت. این مراحل را از نظر تورات (نه از دید تاریخ) میتوان چنین تقسیمبندی کرد:
الف- مرحلة مهاجرت اوّل و ورود به کنعان، دوران شیوخ (پاتریارشها)؛
ب- مرحلة ورود و توقّف در مصر، دوران سکونت؛
ج- مرحلة مهاجرت دوم و خروج از مصر، دوران خروج (اکسودوس)؛
د- مرحلة نفوذ در کنعان و تصرّف آن، دوران نفوذ؛
هـ- مرحلة تشکیل جامعه، دوران قضاوت (شوفتیم)؛
و- مرحلة تشکیل دولت ، دوران سلاطین (ملکیم).
در آغاز میپردازیم به ماهیّت نام اسرائیل و هویّت تاریخی این قوم.
▫️قومی که در تورات، بنیاسرائیل نامیده شده است، قبایل کوچک و بینام و نشانی بودهاند که نه از نظر تاریخی و نه از نظر تمدّن و فرهنگ، برجستگی داشتهاند و اگر دین آنان به عنوان پایة دو دین بزرگ جهانی مسیحیّت و اسلام مطرح نمیشد، شاید امروز کمتر کسی به تاریخ آنان توجّه میکرد.
▫️بینشان بودن این قوم سبب شده است که دربارة گذشتة آن، هیچگونه اثر و شواهدی تاریخی وجود نداشته باشد و ما جز کتاب مقدّس دین یهود، به هیچ منبع دیگری نمیتوانیم اتّکا کنیم.
▫️متأسّفانه به دلایلی که بیان خواهد شد، این کتاب نیز دارای ارزش تاریخی نیست و برای کشف تاریخ حقیقی قوم اسرائیل، مجبوریم با استفاده از اشارات و علامات این کتاب و مقایسة آنها با آثار جسته، گریختهای که در گوشه و کنار و در ارتباط با تمدّنهای دیگر به دست آمده است، کلّیاتی را بازسازی کنیم که البتّه با حدس و گمان، بیشتر توأم خواهد بود تا واقعیّات معتبر.
▫️به دلایل یاد شده پژوهشگران مستقل، در بررسی فراز و فرودهای تاریخی این قوم، عموماً مواجه با گمانهزنی و گاه دخل و تصرّفهای متعصّبانة مورّخان بنیاسرائیل میشوند. از آنجا که نگارنده در این اثر، همة سعی خویش را مصروف ترسیم اجمالی مسیر گذار «قبیلة لعنت» در گسترة تاریخ کرده است، در مطالعة نقطهعطفهای رفته بر حیات تاریخی «بنیاسرائیل»، به مهاجرت اوّل و ورود به «کنعان» مراجعه میکند.
📚#سیاحتدرغرب/#قبیلهلعنت۳
@tarikh_farda
🔘نقشه حرکت حضرت ابراهیم
حضرت ابراهیم(ع) مبعوث شده از سوی خداوند متعال، در کوههای «اور» [واقع در سومر] نشو و نموّ کرد و پس از رسیدن به بلوغ سنّی و تکامل عقلی، به الهام الهی، قلبش روشن گشت و با مطالعة آثار خداوند به مرحلة یقین رسید و به واسطة تضرّع و سجده در برابر خداوند عالمیان و بااحسان و نیکوکاری و تقوی، آنچنان در محضر خداوند والامقام شد که به دریافت لقب خلیلالله مفتخر گردید.
▫️حضرت ابراهیم(ع) از آن پس، خود با روشهای مختلف، به دعوت مردم پرداخت و با صورتهای مختلف بتپرستی رایج به مبارزه پرداخت.
▫️واقعة شکستن بتهای بتخانه در روزی که ساکنان، شهر را تخلیه کرده بودند و شکسته شدن ادّعای ربوبیّت نمرود، پس از محاجّة دندانشکن ابراهیم(ع) ، به صدور حکم او برای درافکندن حضرت ابراهیم(ع) به آتش سوزان انجامید؛ در حالیکه به فرمودة خداوند، آتش بر حضرت، گلستان شد.
🔹«قُلْنا يا نارُ كُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلی إِبْراهيم وَ أَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرين؛
گفتیم ای آتش! بر ابراهیم خنک و سلامت باش، میخواستند برای ابراهیم مکری بیندیشند؛ ولی ما زیانکارشان گردانیدیم.»
▫️قهرمان توحید پس از سالها مجاهدت در «بابل»، به اصرار نمرودیان تصمیم به هجرت گرفت و ایشان، به قصد ابلاغ پیام خداوند، راهی سرزمین «فلسطین» شد. به زودی از تنة درخت وجودی حضرت ابراهیم(ع) دو شاخة سترگ سربرآورد. دو سلسلة بزرگ نبوّت، یکی کوتاه و دیگری بلند. میراث پیامبر حضرت ابراهیم(ع) به دو شاخه، یکی کوتاه به نام حضرت اسحاق(ع) و دیگری بلند، به نام فرزند دیگر ایشان، حضرت اسماعیل(ع) تقسیم شده است.
▫️به گفتة تورات، خداوند بارها به حضرت ابراهیم(ع) وعدة نسل فراوان داده بود. کنیز آن حضرت به نام هاجر، پسری را به دنیا آورد که اسماعیل (یعنی خدا میشنود) نامیده شد. پس از چهارده سال، ساره فرزندی به دنیا آورد که او را اسحاق (یعنی میخندد) نامیدند.
▫️ابراهیمر در شهر «الخلیل فلسطین» از دنیا رفت.
شاخة کوتاه نبوّت حضرت ابراهیم(ع) (بنیاسرائیل) از مسیر حضرت اسحاق(ع) امتداد یافت. از این پیامبر گرامی، دو فرزند به دنیا آمد. آنکه نخست دیده به جهان گشود، عیسو نامیده شد. این کلمه در لغت، به معنی پرمو است. به گفتة تورات، این کودک در هنگام تولّد موهای بسیار بر تن داشت. توأم دیگر، یعقوب (یعنی تعقیب کننده) خوانده شد؛ زیرا هنگام تولّد، کودک قبلی را تعقیب کرد و پس از او به دنیا آمد.
▫️حضرت یعقوب(ع) پس از اسحاق، میراثبر نبوّت پدر (اسحاق) شد و از وی دوازده پسر حاصل آمد. نام دیگر یعقوب، اسرائیل است. تورات اسرائیل را کشتیگیرنده و کسی که بر خدا پیروز است، معنا کرده است؛ امّا حقیقت آن است که اسرائیل در لغت سریانی و عبرانی به معنای بندة خدا است.
▫️حضرت یعقوب(ع) دوازده فرزند داشت که به عنوان اسباط دوازدهگانه شناخته میشوند. حضرت یوسف(ع) یکی از این دوازده سبط بود. اسامی این اسباط عبارت است از:
• رئوبن (روبن) Reuben؛ • شمعون (سیمئون) Simeon،
• لاوی (لوی) Levi؛• یهودا (جودا) Yehuda, Judah؛
• یساکار (یشحر، یساخر) Issachar؛ • زبولون (زبلون، زیالون) Zebulun؛• دان (دو) Dan؛ • نفتالی (نفتائیل) Naphtali؛
• جاد Gad؛• اشیر (اشر، اسر) Asher؛
• بنیامین (ابنیامین، بنجامین) Benjamin؛
• یوسف Joseph (از وی دو قبیله به وجود آمد، شامل منسه (منسی) Menassen، افرایم (افرائیم) Ephraim)؛
📚#سیاحتدرغرب/#قبیلهلعنت۳
@tarikh_farda