✍سخن مدرس راجع به شیخ فضل الله شنیدنی است:
«کشتن شیخ فضل الله که از اعلم علمای وقت بود، هم پیروزی بلشویکهای اعزامی به ایران بود، هم پیروزی انگلیس و هم ضایعه برای علمای نجف و ایران. حادثه بدی بود که هنوز هم علل آن در تاریخ همچنان مجهول مانده...»
جرج بارکلی سفیر انگلیس در ایران خرسندیاش از قتل شیخ را این چنین در تلگرام ۱۰ اوت ۱۹۰۸ به ادوارد گری منعکس کرد: «شیخ فضل الله برای مملکت خود خطر بزرگی(!) بود خوب شد که ایران او را از میان برداشت».
دکتر تندر کیا سخنی نغز و دقیق دارد:
«... شیخ طبرستانی یک گناه بیشتر نداشته؛ گناهش این بود که اتفاقاً روش او با سیاست و مصالح بیگانگان جنوبی ناساز درآمد. هر کس از ما در این دو قرن اخیر همین گناه کبیره را مرتکب شد به همان روز و روزگار گرفتار گشت.»
آری پیکر شیخ را در میدان بزرگ پایتخت بر دار آویختند تا به خیال خامشان در فقدان آن شهید شریعت محمدی(ص) را به صلابه کشند! همچنانکه انتخاب روز ۱۳ رجب سالروز #تولد_امیرمؤمنان_علی علیه السلام نیز برای این کار لابد بدان منظور بود که کینه دیرینهشان را از تشیع و روحانیت آن باز ستانده باشند.
📚اندیشه سبز، زندگی سرخ، زمان و زندگی شیخ فضل الله نوری (علی ابوالحسنی منذر) ص ۱۵۴ تا ۱۵۷
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
• برنامه ماجرا
💠 ماجرای تأسیس حوزه
به مناسبت ۱۰ بهمن سالروز درگذشت مؤسس حوزه علمیه قم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی
🔹 میهمانان:
۱. رضا مختاری، رئیس موسسه کتاب شناسی شیعه.
۲. مصطفی پورمحمدی، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
۳. علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی و قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی.
🔸 همراه با بررسی اسناد حوزه علمیه قم در یکصد سال اخیر به روایت آقای مسعود پیرانی رئیس مرکز اسناد حوزه و روحانیت.
📆 زمان: ۸، ۹ و ۱۰ بهمن، ساعت ۱۶
بازپخش: روز بعد ساعت ۹
شبکه ۴ سیما
@majara_tv4
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• برنامه ماجرا
💠 ماجرای تأسیس حوزه
به مناسبت ۱۰ بهمن سالروز درگذشت مؤسس حوزه علمیه قم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی
🔹 میهمانان:
۱. رضا مختاری، رئیس موسسه کتاب شناسی شیعه.
۲. مصطفی پورمحمدی، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
۳. علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی و قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی.
🔸 همراه با بررسی اسناد حوزه علمیه قم در یکصد سال اخیر به روایت آقای مسعود پیرانی رئیس مرکز اسناد حوزه و روحانیت.
📆 زمان: ۸، ۹ و ۱۰ بهمن، ساعت ۱۶
بازپخش: روز بعد ساعت ۹
شبکه ۴ سیما
@majara_tv4
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔻
✍ناصرالدین صاحب الزمانی از روانشناسان دوره پهلوی دوم در ارائه آماری از دانشجویان و طلاب ایرانی در سال ۱۳۴۱ مینویسد:
«مجموع تمام دانشجویان ایرانی در داخل و خارج از کشور، در دانشکدههای جدید و در آموزشگاههای دینی قدیمی (حوزه علمیه) مانند قم، نجف، اصفهان، تبریر و مشهد، احیاناً از ۶۰ هزار تن تجاوز نمیکند.
این مقدار در میان ملتی بالغ بر ۲۱ میلیون نفر که قسمت اعظم جمعیت آن را فقط جوانان تشکیل میدهند، به خوبی مسأله کار و لزوم آن را برای جوانان آشکار میسازد.»
«مجموع دانشجویان دانشکدههای جدید ایران در زمان حاضر ۲۰۱۲۴ نفر است. دانشجویان خارج از کشور بالغ بر ۱۵ هزار تن تخمین شدهاند. وزارت کار تا پایان فروردین ماه ۱۳۴۱ توانسته است از ۹۶۱۷ دانشجوی ایرانی در کشورهای خارجی و رشتههای تحصیلی آنان، آماری نسبتاً دقیق بهدست آورد.
مقامات روحانی ما نیز به هیچ وجه آمار صحیحی از طلبههای علوم قدیمی در دست ندارند.»
(جوانی پر رنج، ص۲۵)
صاحبالزمانی از عدم ارائه آمار طلاب گلایه میکند اما این نکته درخور تأمل است که به شواهد اسناد، آن سالها در حوزه علمیه قم نظام آموزشی نسبتا منسجمی وجود داشته است. از اینرو چه بسا مدیریت حوزه، هوشمندانه از ارائه آمار طلاب به حکومت پرهیز میکرده است.
البته این امر منافاتی با آن ندارد که به دلیل عدم وجود یکپارچگی در مدیریت حوزههای علمیه سراسر کشور، آمار دقیقی از طلاب ایرانی وجود نداشته است.
حتی #حوزه_تهران نیز دارای مدیریت یکپارچهای نبوده و بعید نیست که آمار مشخصی از تعداد طلاب آن در دست نبوده است.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
درباره تهران .mp3
7.62M
-----------------------------------------
💠 مروری بر تاریخ ۱۵۰ ساله تهران و مجاهدت علمای تهران از حاج ملاعلی کنی تا روحانیت مبارز در خط امام
🌷 بیانات ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب درباره تهران
در دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید تهران. ۱۴۰۲/۱۱/۳
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🍃 ۱۲ بهمن ۵۷
ورود امام خمینی به سالن فرودگاه مهرآباد، و علما و روحانیونی که انتظار ایشان را میکشند.
در تصویر آیتالله طالقانی، آیتالله سید علینقی تهرانی، حاج آقا نصرالله شاهآبادی، شهید حاج آقا مهدی شاهآبادی، آیتالله محمد مفتح و برخی دیگر از روحانیون تهران دیده میشوند.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷حضور روحانیت در راهپیمایی انقلاب
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷از راست،
شیخ حسن ثقفی، شیخ نصرالله شاهآبادی، نظامالدین الهی قمشهای و شیخ حسن لاهوتی در یکی از راهپیماییهای انقلاب دیده میشوند.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷از راست، شیخ حسن ثقفی، شیخ نصرالله شاهآبادی، نظامالدین الهی قمشهای و شیخ حسن لاهوتی در یکی از را
💡جامعه روحانیت مبارز تهران
✍ بدون تردید، روحانیت مبارز تهران، پیشران نهضت اسلامی تا پیروزی در ۲۲ بهمن ۵۷ بود.
این مجموعه که در آغاز، متشکل از حلقهای کوچک از یاران و شاگردان امام خمینی در شهر تهران بود، به صورت جلسات هفتگی مخفی، در خانه اعضا برگزار میشد.
آیات و حجج اسلام، مرتضی مطهری، محمدرضا مهدوی کنی، فضلالله محلاتی، محمد امامی کاشانی، عباسعلی عمید زنجانی، سید علی غیوری، حسین انصاریان، مهدی موحدی کرمانی، محمد مفتح، محمدحسن طاهری اصفهانی، حسن لاهوتی، نجمالدین اعتمادزاده، اکبر هاشمی رفسنجانی، جعفر شجونی، ابوالقاسم خزعلی، سید مهدی طباطبایی و ... از اعضای ثابت و متغیر این تشکیلات بودند. پیگیری وضعیت مبارزه، رصد مسائل صنفی روحانیت، تحلیل اوضاع حکومت پهلوی و مواردی از این دست، محور گفتگوهای اعضا بود.
البته شیخ حسین کاشانی، مدیر مدرسه عالی سپهسالار هم یکی از اعضای این جلسات بود که متأسفانه نفوذی ساواک از کار درآمد و جزئیات همه مذاکرات در اختیار دستگاه امنیت قرار میگرفت و اعضا هم بازداشت شدند.
همین جمع جوان و با انگیزه که در سال ۵۶ شورای ۲۱ نفره روحانیت مبارز تهران را تشکیل دادند، در راه مبارزه رنجها متحمل شدند و کوشیدند حوزه و روحانیت را در خط نهضت نگهدارد، و البته این آمار در بهترین حالت به ۱۸۰ نفر از علما و روحانیون رسید که ذیل اعلامیهها را امضا میکردند.
همین جمع، راهپیماییهای شهریور تا بهمن ۵۷ را راهاندازی و مدیریت کرد؛ به شورای انقلاب جهت داد؛ ستاد استقبال از امام را مهیا کرد؛ کمیتههای انقلاب اسلامی را اداره کرد و انقلاب اسلامی را استقرار بخشید.
💡اما جامعه روحانیت مبارز تهران، امروز در کدام نقطه ایستاده؟ و در هدایت اندیشه سیاسی مردم چقدر نقش دارد؟
امروز روحانیت مبارز تهران، به یک تشکیلات جدید، جوان و پویا، با تکیه بر ظرفیت مردمی جامعه ایمانی نیاز دارد تا اثرگذاری سیاسی و فرهنگی آن روزهای سال ۵۶ و ۵۷ را بازیابد.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡 یادداشتی درباره وضعیت دینداری مردم، قبل و بعد از انقلاب
✍ ۱. اساسا مقایسه دینداری مردم در این زمان با دوره پهلوی غیر فنی و غلط است.
محمدرضا پهلوی با دینداری مخالف نبود، بلکه خود اظهار دینداری میکرد. او از دین فردی حمایت میکرد و آنچه با آن میجنگید، ورود دین به عرصه اجتماعی و سیاسی بود. این در حالی بود که جامعه جهانی نیز هنوز دچار ابتذال امروزین خود نشده بود و آنگونه که امروز، استکبار جهانی تمام سلولهای دینداری چه فردی و چه اجتماعی را در سراسر دنیا هدف قرار داده، در آن روزگار چنین ستیزی نداشت.
۲. در زمان شاه، مردم در انتخاب بین اسلام فردی و اجتماعی مخیر بودند، اما امروز دستگاههای تبلیغاتی جهانی مردم را در دو راهی دینداری و بیدینی قرار دادهاند و روشهای بیدینی را به اشکال مختلف ارائه میکنند.
۳. گرچه در آندوره نیز، رسانههایی برای ترویج فساد وجود داشت، اما تعصبهای خانوادگی مردم ایران که دین را نیز به شکل سنتیاش دارا بود، از چنین رسانههایی پرهیز داشت، به علاوه که خیلی از مردم از تمکن مالی لازم برای بهرهمندی از این امکانات برخوردار نبودند. اما امروز، موج گستردهای از اشاعه بیدینی و هجمه به مقدسات و ترویج فساد، با حمایت مالی عجیب و غریب استکبار جهانی، از طریق صدها شبکه ماهوارهای و هزاران صفحه در شبکههای اجتماعی ترویج میشود و تقریبا هیچ خانواده و فردی نیست که در معرض این طوفان نباشد.
۴. در دوره پهلوی دوم، جهان تازه به انقلاب جنسی قدم گذاشته بود تا به پندار خود، برای زنان آزادی به ارمغان آورد. اما وضعیت دنیای غرب در روزگار ما بهگونهای شده که به سوی همجنسگرایی میتازد. از اینرو آثار مخرب این رویکرد جهانی در ایران نیز اثرگذار است.
۵. در آن دوره پدیدهای به نام اسلامهراسی، در شمایل امروزینش متولد نشده بود. گرچه شاه، روحانیت را ارتجاع سیاه مینامید، اما رسانههای حکومتی به ترویج وعاظ و روحانیون حامی پهلوی که تنها مناسک فردی را ترویج میکردند میپرداخت و محمدرضا پهلوی نیز برای مرجعیت نجف پیام تسلیت میفرستاد.
۶. اگر در این روزگار شاهد کاهش حدودا ۵ تا ۱۰ درصدی التزام به مناسک فردی هستیم، این امر در برابر حرکت شتابنده جامعه جهانی به سوی ناباوری به خدا و معنویت بسیار ناچیز است. آن هم با همه ستیزی که رسانههای وابسته به جبهه استکبار با دینداری دارند و به آن اشاره شد.
۷. از سوی دیگر، با وقوع انقلاب اسلامی، مناسک اجتماعی پا به عرصه وجود گذاشت و گستره خود را از محله و شهر و کشور، به عرصه بینالمللی کشاند و به ستیز با موج جهانی بیدینی پرداخت. تاریخ ایران اسلامی تا این اندازه توجه به عبادتهای اجتماعی را به خود ندیده است و حتی در دوره پهلوی که منصب امامت جمعه مورد حمایت دربار بود، در همین شهر تهران نماز جمعه برگزار نمیشد. چه رسد به اعتکاف و احیاء ماه رمضان و پیادهروی اربعین و... که وضعیت امروزین آن نیاز به توصیف ندارد.
۸. بسیاری از قضاوتهای ناصحیح ما ناشی از بیاطلاعی از تاریخ است. تاریخ گواه است که مساجد در دوره پهلوی جای نوجوان و جوان نبود و پیوندی میام این قشر با روحانیت و مسجد وجود نداشت. از اینرو با شروع نهضت، در تهران تنها سه چهار مسجد و هیئت بود که پذیرای نوجوانان شد و سر و صدا و البته حساسیت سیاسی در پی داشت. این را مقایسه کنیم با رشد حضور نوجوانان و جوانان در اعتکافهای امروز و هیئات مذهبی، و شکلگیری جریان سرودهای آیینی توسط کودکان و نوجوانان، با وجود دستهای پیدا و پنهان برای دور ساختن این نسل از ارزشها.
۹. بر همه اینها بیفزایید:
دینداری در دوره پهلوی، امری سنتی و سطحی بود و این امر جای انکار ندارد. چنین بود که با شروع نهضت، روحانیون در خط امام با هدف تعمیق دینداری مردم، بر رسانه منبر تأکید ورزیدند و مطالب بنیادین دینی توسط شخصیتهایی چون آیتالله مطهری و آیتالله خامنهای و دیگر شاگردان امام مطرح شد. این چنین بود که فضاهایی چون حسینیه ارشاد شاخص شد و حتی سخنرانیهای دکتر شریعتی مورد استقبال قرار گرفت. با وقوع انقلاب اسلامی، و به ویژه در این زمان، عمق باورهای اعتقادی جمعیت متدین کشور به هیچ وجه قابل مقایسه با دورههای گذشته نیست و این را باید از دستاوردهای انقلاب اسلامی دانست.
۱۰. به علاوه آنکه رابطه جامعه ایمانی با روحانیت که یک روز در مقیاس فردی تعریف میشد، امروز بر مدار حقیقتی با عنوان ولایت شکل گرفته که این نیز از دستاوردهای بیبدیل انقلاب اسلامی است. دینداری فردی در دوره پهلوی به دینداری اجتماعی در دوران نهضت امام تبدیل شد و اکنون گامی به بلندی تمدن اسلامی برداشته است...
ادامه👇
۱۱. در دوره پهلوی آموزش دینداری وجود نداشت و عموم مردم تنها بر باورهای دینی موروثی خود تکیه داشتند و برخلاف تصور رایج، رابطه چندانی با جامعه روحانیت برای اخذ دینداری نداشتند، به جز جمع کوچکی از مردم متدین. در زمان پهلوی، روحانیت به طور کلی مطرود و حتی منفور بود، جز تعداد انگشت شماری از علما، آن هم در مناطق و محلاتی خاص، و این قاعده شامل حال تمامی حوزه و روحانیت نمیشد.
۱۲. در همین راستا توجه به این نکته حائز اهمیت است که یکی از دلایل اینکه حوزه علمیه در دوره پهلوی مجتهد پرور بود آن است که روحانیت هیچگونه مشغلهای جز تحصیل علم در کنج حجرهها و مدارس علمیه نداشت و اتفاقا زمینه برای ورود طلاب به عرصه تبلیغ و وعظ، آنگونه که بعد از انقلاب پدیدار شد وجود نداشت. از اینرو طلاب ممحض در تحصیل میشدند. پس از پیروزی انقلاب، باز شدن فضای تبلیغ در جایجای کشور، طلاب مستعد امر تبلیغ را از میانه راه تحصیل و پیش از احراز اجتهاد به سوی تبلیغ برد و به این ترتیب نسبت به جمعیت ورودی حوزهها، از تعداد مجتهدین کاسته شد. این را صرفا مذمتی برای حوزه و روحانیت نپنداریم، بلکه این امر نشان دهنده روی آوردن جامعه به کسب تعالیم دینی پس از پیروزی انقلاب است که البته حوزه و روحانیت در این زمینه کارنامه خوبی دارد؛ هرچند نباید موازنه تبلیغ و تحصیل اجتهاد بهم بخورد.
۱۳. بر اساس تمام آنچه ذکر شد و آنچه دیگر مجال بیانش نیست، انقلاب اسلامی در امر دینداری کارنامه درخشانی دارد و توانسته است در برابر هجمههای بیدینی غرب که احدی از آن مصون نیست، مقاومت شگرفی از خود نشان دهد و این با وجود کمکاریهای برخی مسئولین کشور است که میتواند بر عمق فاجعه بیفزاید.
۱۴. در پایان، از این مسأله غفلت نکنیم که بخشی از حوزه و روحانیت در حرکتی که با انقلاب اسلامی آغاز شد، و دگرگونیهای اجتماعی و شیوههای ارتباطی پدید آمده، در کمیت و کیفیت، آرایشی متناسب اتخاذ نکرد و اگر در پایشهای صورت گرفته شاهد افزایش آمار جدایی مردم از روحانیت هستیم، باید برای درمان آن چارهای عاجل اندیشید.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 حجتالاسلام سید هادی خامنهای:
در سال ۱۳۳۹ همان اوایل که تازه تحصیل علوم حوزوی را آغاز کرده بودم به توصیه و علاقه مرحوم والد تصمیم گرفتم عبا و عمامه بپوشم و قرار بود به دست حاج میرزا حبیبالله ملکی (از اهل معنا و پسرعموی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی) از دوستان قدیمی پدر معمم بشوم. روز پنجشنبه یا روز عید بود... هرچه نشستیم آقای ملکی نیامد و به جای ایشان میهمان دیگری داشتیم؛ میرزا مهدی الهی قمشهای.
آقای الهی از دوستان پدر ما بود و آن روز همه پیشنهاد دادند بهتر است آقای قمشهای عمامه را بر سر من بگذارد.
ارتباط مرحوم میرزا مهدی الهی قمشهای با مرحوم والد ما به غیر از ارتباطها و مشغلههای دینی روحانی آن دو، به واسطه نسبتی بود که مرحوم میرزا مهدی با شیخ علی آقا تهرانی (داماد آیتالله سید جواد خامنهای) داشت. میرزا مهدی الهی قمشهای شوهر خاله یا شوهر عمه شیخ علی آقا تهرانی است؛ به همین دلیل هر وقت که به مشهد میآمدند منزل همشیره میرفتند و برای دیدار با پدر ما به منزل ما هم میآمدند.
مرحوم میرزا مهدی الهی قمشهای عالمی خوشصحبت و خوشمحضر بود. وقتی پای صحبتش مینشستیم خیلی سخنان پندآموز بیان میکرد. اهل شعر هم بود. من دفترچه شعری داشتم که گمانم در بازرسیهای ساواک از بین رفت. در آن دفتر مرحوم میرزا مهدی الهی به خط خودشان برایم این قطعه را نوشته بودند:
در راه طلب پای فلک آبله دارد
این وادی عشق است و دو صد مرحله دارد
درد و غم و رنج است و بلا زاد ره عشق
هر مرحله صد گمشده این قافله دارد
📚یادستان دوران، خاطرات سید هادی خامنهای ص۷۱ و ۷۲
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran