#يوحنا دمشقي
(JOHN DAMASCENE)
روحانی مسیحی و آخرین رئیس آکادمی آتن در سده پنجم میلادی، متولد در سال ۴۵۳ مرگ در سال ۵۳۳ میلادی بود.
#یوحنا در اواخر قرن چهارم میلادی در دمشقی که در حکومت مسلمانان بود متولد شد و پس از گذر از دوره جوانی همچون پدرش برای حکومت مشغول به کار شد. اما بعد از مدتی به الهیات علاقهمند شد و چون کلیسا را بهطور روز افزونی آلوده به دنیا میدید به سلک رهبانیت درآمد. در این زمان بود که در اثر نزدیکی مسلمانان با شرق یونان، نزاعهایی عقیدتی میان مسیحیان شرق و غرب پدیدار شد و یوحنا در این میان نقشی اساسی ایفا کرد. مهمترین فعّالیت یوحنا نیز پرداختن آثارش به الهیات مسیحی و مخصوصا بحث در مورد مشیت الهی و چگونگی وقوع آن در خارج بود. سرانجام یوحنا در اواسط قرن هشتم میلادی درگذشت.
جان دمشقی (یوحنا) مدعی شده بود که محمد به وسیله بدعتگذاران مشکوک مسیحی اغوا شد و از آن پس خود به اغواگر اعراب جاهل تبدیل گردید. دیدگاه #دمشقی برای دورهای طولانی در اروپای قرون وسطی رواج یافت. به نظر او ازدواج پیامبر با خدیجه برنامهریزی شده بود و حملات صریح خود را تحت عنوان وحی پنهان میکرد و این چنین خود را پیامآور جدید خداوند مطرح نمود .عشق و علاقه فراوان وی به جنگ و میل جنسی ارضا ناشدنی از دیگر اتهامات دمشقی به پیامبر بود. نویسندگان قرون وسطی تمامی توجه و تاکید خود را بر حیات جنسی پیامبر و معطوف ساختند.
-بایر ناس جان ؛ تاریخ جامع ادیان،ص 608
- برانتل ،جورج ؛ آیین کاتولیک ص 58-59
- لین ، تونی ؛تاریخ تفکر مسیحی ص 124-127
-صميمي، مينو؛ محمد در اروپا، ص 183
#یوحنا_دمشقی
@tarikh_j
JMB14664827267400(1)(1).pdf
160K
#دمشقی و آغاز مجادلات کلامی میان اسلام و مسیحیت
نویسنده مرتضی خلج اسعدی
چکیده :با آنکه قرآن کریم یهودیان را « اشد الناس عداوة للذین آمنوا » معرفی کرده و مسیحیان را « اقربهم مودة للذین آمنوا» خوانده است علل و عواملی چند موجب گشته که دامنه و شدت مخاصمات مسیحیت علیه اسلام گسترده تر و نیرومندتر از یهود باشد. #یوحنای دمشقی را نخستین متکلم مسیحی می داننذد که حمله به قرآن و اسلام را به شکل سازمانمند آغاز کرد و آراء و نظریات وی از قرن سوم هجری مورد نقد و رد علمای مسلمان قرار گرفت.
#یوحنای_دمشقی
@tarikh_j
مهم ترین رخداد امروز:
☘#صلح آماسیه
#صلح آماسیه پیماننامهای بین شاه تهماسب یکم صفوی و سلطان سلیمان قانونی که پس از جنگهای فراوان بینصفویان و عثمانیان منعقد شد.
محتوای اصلی پیماننامه پایاندادن به جنگهای طولانی و بیفایده دو طرف بود.
جنگهای ایرانیان و عثمانیان
پس از بیست سال که از جنگهای ایران و عثمانیهاگذشت، در سال ۹۶۲ قمری سلطان سلیمان برای چهارمین بار جنگ بین دو کشور را شروع کرد و ارتش عثمانیان را که در آن عصر بسیار قوی و قدرتمند بودند، به سمتایران روانه ساخت. قزلباشان در مقابل آنان ایستادند و زمینه را برای #صلح فراهم آوردند.
🍀تلاش برای صلح
ایجاد #صلح با تلاش شاه تهماسب اول آغاز شد. او با ارسال نامهای به سلیمان متذکر شد عثمانیها از حملات متعدد به ایران فایدهای نبرده و نخواهند برد و هرگز نخواهند توانست این کشور را جزء قلمرو خود در آورند. پس بهتر است که به جای جنگهای بیهوده، صلح بین دو کشور برقرار شود. سلیمان در پاسخ، علت حمله خود به ایران را از بین بردن تشیع و رافضیگری برشمرد که در برابر تهماسب اول، نامه بلندی در ۳۷ صفحه نوشت و در آن اعتقاد خویش را به شیعه، به عنوان مذهب حق آشکار کرد.
از نامههایی که میان پادشاهان ایران و عثمانی رد و بدل شد، میتوان به تمایل تهماسب و سلیمان به پایان جنگ و برقراری صلح و آشتی پی برد. تهماسب در نامه خود به سلیمان، اظهار امیدواری کرد هرچه زودتر صلح بین دو کشور برقرار و به زائران ایرانی اجازه حج گزاری و زیارت اماکن مقدسه داده شود.
تهماسب در تذکره خود چنین مینگارد:
من در جواب کتاب او (سلطان سلیمان) نوشتم:... من چگونه دو لشکر مسلمان را به جنگ فتوا دهم و این مسلمانان را در تَهلُکه اندازم؟ پدر من در آن روز که با پدر شما جنگ کرد، دُرمیش خان و سایر امرا، بلکه تمامی لشکر او مست بودهاند، شب تا صبح شراب خورده، آهنگ بر جنگ نموده بودند. از آن تاریخ، هرگاه حکایت جنگ چالدران به میان میآید، من دُرمیش خان را دعای بد میکنم که پدرم شاه اسماعیل را فریفته بود و جنگ کرد.
🍀انعقاد صلح
سلطان سلیمان که درگیر مخالفت سرداران سپاه با لشکرکشیهای پرخرج و بیهوده به ایران بود، در اردوگاه آماسیه، سفیر ایران را پذیرفت و ضمن پذیرش نامه شاه تهماسب، آمادگی خود را برای برقراری پیمان صلح اعلام داشت و سرانجام در سال ۹۶۲ قمری، صلح برقرار گردید که در تاریخ به نام صلح آماسیه مشهور است.
از این تاریخ تا پایان سلطنت تهماسب، هر دو کشور به رعایت مفاد صلح آماسیه اهمیت زیادی قائل بودند و روابط عثمانی و ایران رو به بهبودی گذاشت.
🍀پیامدهای صلحنامه
در سال ۹۶۶ قمری، بایزید فرزند سلیمان، به همراه چند هزار نظامی به دربار ایران پناهنده شد که این حادثه تحرک سیاسی دولت عثمانی را برای بازگرداندن شاهزاده به همراه داشت و به امضای صلح نهایی میان دو کشور در سال ۹۶۹ قمری انجامید. در این معاهده، دو طرف متعهد به بازگرداندن مقصرین و پناهندگان سیاسی شدند. اسکندر بیک درباره مفاد دیگر صلح نامه میگوید:
چندتن از ایلچیان متعهد با نامههای مودت از درباره سلطان سلیمان آمده بودند و از طرفین باب موافقت و دوستی و معاهده و پیمان با ارسال نامهها و هدایا تأکید یافته و اختلاف مربوط به حدود و ثغور طرفین مشخص گردیده و رفت و آمد حجاج آسان شده و لشکریان دو طرف که پیوسته در حال آماده باش و جدال بودند، آسوده گشتند و صاحبنظران تاریخ این مصالحه را «الصلحُ الخیر» گفتهاند.
شاه تهماسب در اجرای مفاد صلحنامه، ملزم به تحویل بایزید بود که این کار، او را از توطئههای شاهزاده نیز رهایی میداد. سرانجام شاه ایران، بایزید را به فرستادگان سلطان سلیمان تحویل داد و آنان نیز او را بر طبق دستور، کشتند.
🍀پایبندی ایران و عثمانی به صلح، همچنان پابرجا بود و مرگ سلطان سلیم در سال ۹۷۵ قمری و جانشینی سلطان سلیم دوم در آن تغییری ایجاد نکرد. حتی تهماسب در نامهای که برای سلیم فرستاد، از مؤاخات و مصافات طرفین به خوبی یاد کرد.
تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۲۳ – ۱۲۷، شاه طهماسب صفوی، ص۲۰۰
صفویه از ظهور تا زوال، ص۸۷
تذکره شاه طهماسب، ص۲۹
تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۲۸ تاریخ روابط خارجی ایران، ص۳۱ و ۳۵ خلاصه التواریخ، ص۴۷۸ – ۵۴۴
#صلح_آماسیه
@tarikh_j