📸 حقارت مجسم! 🔹 ربع‌پهلوی مهمان ویژه رژیم صهیونیستی در مراسم، در ردیف مهمانان عادی، آن هم نه در ردیف اول، نشست. ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

📙 سانسور مطبوعات در دوره پهلوی 🔹سانسور مطبوعات و نشریات یکی از راههای شناسایی مخالفان در دوره پهلوی بود. در دوره مختاری اداره نگارشات شهرباني كه مسئول سانسور نشريات، كتاب و روزنامه‌ها بود بر شدت عمل خود افزود و مطبوعات و قلم نویسندگان را به كلي از اعتبار انداخت. 🔹در اين دوره سانسور و مميزي به نهايت رسيد، تا جايي كه حتي تمام مكاتبات و نامه‌هاي شخصي مردم با همكاري كارمندان اداره پست خوانده مي‌شد. مأموران آگاهي و اداره تأمينات شهرباني مراقبت شديدي بر باجه‌هاي پستي و فرستندگان و گيرندگان مراسلات و نامه‌ها داشتند تا هرگاه مطلبي حاكي از مخالفت با حكومت در آنها يافت شود، عاملين را تحت تعقيب قرار داده، مجازات كنند. 📚منبع: مظفر شاهدی، ساواک، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بهار ١٣٨۶، ص ٣۴. ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

📷تنها ۳۰ سال طول کشید تا این همه وسائل #توی_جیب جا بشه! ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

🔴التماس رضا شاه به فروغی 🔹حسین فردوست در خاطراتش می‌نویسد: روز چهارم شهریور 1320 از طریق محمدرضا پهلوی مطلع شدم که رضاخان بدون اسکورت با لباس همیشگی و همان شنل آبی در حالیکه فقط صادق‌خان، راننده‌اش با او بود به منزل محمدعلی فروغی می‌رود. این نخستین بار که او حاضر شد به خانه کسی برود. خانه فروغی، خانه‌ای قدیمی در مرکز شهر بود. رضا به آنجا رفت و چند ساعتی با فروغی خلوت کرد. محمدرضا همان شب جریان را برای من تعریف کرد و گفت که پدرم به فرمانده اسکورت دستور داد که: نباید به دنبال من بیایی! 🔹چون با لباس سلطنتی رفته بود عده‌ای در مسیر او را شناخته بودند. رضاشاه ملتمسانه به فروغی می‌گوید که من از شما راه نجات می‌خواهم. فروغی پاسخ داد خودت راه نجات نداری ولی اگر می‌خواهی بیشتر غرق نشوی باید اول، فوری دستور آتش‌بس بدهی تا روس‌ها وارد تهران نشوند. دوم، هیچ راهی به جز ترک ایران نداری. رضاخان پاسخ می‌دهد امر شما را اطاعت می‌کنم فقط خواهش دارم که تداوم سلسله پهلوی توسط محمدرضا را تضمین کنید. 📚ظهور و سقوط خاندان پهلوی، عبدالله شهبازی، ج1، ص95 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

🎥مصاحبه با مردم در سال ٥٥ در رابطه با گرانى ها! 🔹در اون سال مردم خريد بعضى از كالا ها و مايحتاج خصوصاً ميوه رو تحريم كردند.. ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

📙اتلاف نیروی انسانی به خاطر فساد 🔹سیا، به منظور آشنایی افرادی که برای ماموریت‌ به ایران اعزام می‌شدند جزوه‌هایی با عنوان «نخبگان و تقسیم قدرت در ایران» تهیه و تدوین می‌کرد. آنچه در ادامه آمده در سندی به تاریخ ٩ شهریور ١٣۵۶ در گزارش جلسه فیلیپ پیلزبوری و جیوب گاتی آمده است. 🔹گاتی درمورد اتلاف نیروی انسانی به خاطر فساد از وجود فامیل‌های شاه در همه جا متعجب شده بود. او گفت برادر شاه٬ ترابری را کنترل می‌کند و حمل و نقل کامیون را بر ترن ترجیح می‌دهد. او حاضر نمی‌شود که راه‌آهن بین اراک و اصفهان ساخته شود؛ این پروژه می‌تواند مقدار زیادی از خرج‌های حمل و نقل بکاهد. خواهر شاه مسئول صنایع است. هیچ تصمیم اساسی بدون مشورت با او گرفته نمی‌شود. شهبانو مسئول خانه‌سازی است و او وزیر فعلی مسکن را به دلیل آشناییشان در پاریس در دوران دانشجویی منصوب کرده است. 📚منبع: اسناد لانه جاسوسسی امریکا؛ کتاب اول. مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، صفحه ۲۹۵ ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

📙مغز متفکر پهلوی دوم در سیاست های داخلی و خارجی!؟ 🔹اسدالله علم سرپرست جناح مخالف وفادار به شاه یعنی حزب مردم بود. او در مسایل شخصی و رسمی از مشاورین شاه محسوب می شد و تاثیر بسزایی در تصمیم گیری‌های شاه داشت. نقش اصلی وی بعد از کودتای ٢٨ مرداد شروع شد که توانست با برقراری ارتباط با سفارتخانه‌های امریکا و انگلیس نقش مهمی را در تحکیم قدرت شاه ایفا کند. 🔹علم مهم ترین فردی بود که در مسایل داخلی کشور محمدرضاشاه را هدایت می‌نمود و برای تغییرات مهم به او خط می‌داد. البته او در این کار پختگی لازم را داشت؛ طبیعی است که علم در مسایل مهم مجری سیاستهای انگلیس و امریکا بود و طرح‌های آنان را به مسایل داخلی کشور انتقال می داد. در سیاست خارجی علم مهم‌ترین رابط شاه با انگلیس و امریکا بود و از سوی آنان عامل مطمئن و درجه اولی محسوب می‌شد. 📚منبع: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی اثر حسین فردوست ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

🔴التماس رضا شاه به فروغی 🔹حسین فردوست در خاطراتش می‌نویسد: روز چهارم شهریور 1320 از طریق محمدرضا پهلوی مطلع شدم که رضاخان بدون اسکورت با لباس همیشگی و همان شنل آبی در حالیکه فقط صادق‌خان، راننده‌اش با او بود به منزل محمدعلی فروغی می‌رود. این نخستین بار که او حاضر شد به خانه کسی برود. خانه فروغی، خانه‌ای قدیمی در مرکز شهر بود. رضا به آنجا رفت و چند ساعتی با فروغی خلوت کرد. محمدرضا همان شب جریان را برای من تعریف کرد و گفت که پدرم به فرمانده اسکورت دستور داد که: نباید به دنبال من بیایی! 🔹چون با لباس سلطنتی رفته بود عده‌ای در مسیر او را شناخته بودند. رضاشاه ملتمسانه به فروغی می‌گوید که من از شما راه نجات می‌خواهم. فروغی پاسخ داد خودت راه نجات نداری ولی اگر می‌خواهی بیشتر غرق نشوی باید اول، فوری دستور آتش‌بس بدهی تا روس‌ها وارد تهران نشوند. دوم، هیچ راهی به جز ترک ایران نداری. رضاخان پاسخ می‌دهد امر شما را اطاعت می‌کنم فقط خواهش دارم که تداوم سلسله پهلوی توسط محمدرضا را تضمین کنید. 📚ظهور و سقوط خاندان پهلوی، عبدالله شهبازی، ج1، ص95 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

📷‏فروشنده‌ی دوره‌گرد‌ در تهران که عمده‌ی اجناسش #وافور است. حوالی سال ۱۲۹۰ ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

📷محمدرضا پهلوی هنگام دریافت گرین‌کارت آمریکایی ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

🎥اعترافات ضارب شهید مطهری در دادگاه انقلاب! یک هفته او را تحت نظر داشتیم و..... ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c

🔴رضاخان از نگاه نماینده انگلیس 🔹اسکرین، نماینده انگلیس که مدتی در ایران خدمت کرده و کم و بیش به زبان فارسی آشنا بود نخستین برخورد خود را با شاه ایران بعد از استعفایش چنین توصیف می‌کند: رضاشاه با قامتی خمیده در لباس خاکستری تیره در حالی که روی نرده کنار عرشه خم شده بود با نگاهی خیره از فراز آب‌های دریا به ساحل ور دست بمبئی می‌نگریست. ناخدا پس از اینکه مرا به نزد او هدایت کرد آهسته خودش را عقب کشید و من ناگهان خود را در مقابل یک مرد بلند قد که شانه‌اش کمی خمیده، موهایش سفید و خطوط عمیق و ناهموار چهره‌اش، حکایت از جنگ آزمودگی می‌کرد تنها یافتم. با اینکه قبلاً رضاشاه پهلوی را از نزدیک ندیده بودم ولی قیافه او را از روی تصاویر و مجسمه‌هایش به یاد داشتم. اما مردی که هم‌اکنون در جلویش ایستاده بودم در مقایسه با آنچه در مخیله‌ام جا داشت بسیار مسن‌تر و شکسته‌تر بود. 📚مرگ در مرداب، ابراهیم حسن‌بیگی، ص144 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c