eitaa logo
تاریخ پهلوی
49.6هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
15 فایل
✍دانستن حق مردم است 📑حقایق دوران پهلوی به روایت اسناد ☎️ادمین : @abozar_zaman تبلیغات👇 http://eitaa.com/joinchat/2123169822Cc0f10b760f
مشاهده در ایتا
دانلود
‍🔴پادشاه و نسخه ای برای «اسهال» 🔹صبح حمام رفتم. نزدیک ظهر درب خانه بودم. شرفیاب حضور مبارک شدم. دیدم قبله عالم کبک سه روزه با کباب جگر بلدرچین میل فرموده به اسهال افتاده اند. تکدر خاطر داشتند. فی الواقع خوف کردم. مخصوصاً که حکیم «طولوزان» هم فرانسه رفته. شاه فرمودند فلانی این شکم روش را چه کنیم؟ 🔹عرض کردم پادشاه فرانسه اینطور مواقع استفراغ می فرمایند . . . آب روی آتش می ماند. قبله عالم ظرف خواستند. هر چه انگشت زدند مفید نیفتاد. فرمودند فلانی تو انگشت بزن. چاکر دو سه بار انگشت زدم دیدم چاره نشد. خیلی پریشان خاطر شدم. دستم را تا آرنج فرو بردم توی حلق مبارک. دیدم چشمهای قبله عالم دارد از کاسه بیرون می زند. در این بین تاجر سوئیسی که اجازه ورود دارد وارد شد. چیزی نمانده بود پس بیفتد. گفت فلانی شاه را کشتی. گفتم علاج اسهال است. گفت حکماً باید دستت را بیرون بکشی الان است که قبله عالم سقط شوند. دیدم سگرمه های قبله عالم در هم رفت. عرض کردم فارسی خوب نمی داند. قدری آرام شدند. دستم را که بیرون کشیدم بندگان همایونی صدای مهیبی بیرون دادند. راه پایین که باز بود را بالا هم باز شد. هر چه انتظار کشیدم بند نیامد. فرستادم دنبال حکیم کرمانشاهی که بیاید لااقل یک طرف را سد کند. هر طور بود قبله عالم را خواباندیم. تا فردا چه شود. 📚منبع: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص 7 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
🔴 داستان «ساپورت پوشی» زنان دربار ناصرالدین شاه +عکس 🔹 در سفر اروپا که به مسکو مسافرت نموده بود، در تماشاخانه «گاولین» برای اولین بار مراسم رقص باله را مشاهده نمود. رقص و لباس بالت بالرینها؛ که شلوار کش بافته ای چسبان و نازکی بر پا کرده بودند و روی انگشتان پا با نوای موزیک می رقصیدند؛ 🔹بشدت علاقه شاه قاجار را برانگیخت. ناصرالدین شاه بعد از اینکه از سفر اروپا برگشت هوس کرد زنهای حرم خود را به این لباس درآورد. از طرف دیگر مد لباس خانمهای آن زمان، از اندرونی دربار شاه قاجار سرچشمه می گرفت و تقلید می شد. درابتدا این لباس میان شاهزاده خانمها و زنهای اعیان و طبقات اجتماعی مرفه و سپس در بین عموم اقشار جامعه معمول می گردید. 📚منبع: محمود کتیرایی، زبان و فرهنگ مردم ، تهران، انشارات توکا، 1371، ص 167 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
🔴حیله زنان پا به سن گذاشته شاه با همراهی خواجه های کشیک 🔹برخی از زنان قدیمی تر و پا به سن گذاشته که جذابیت قبل را برای شاه نداشتند با همراهی و هماهنگی خواجه های کشیک با طرفندی مکارانه خود را به خدمت ملوکانه می رساندند. امری که پس از مدتی برای شاه مکشوف شد و ناصرالدین شاه تدبیری برای آن کرد. دوستعلی خان معیرالممالک در این رابطه می نویسد: «بعضی از زن ها که از نظر افتاده و میان همسران سرافکنده و بی مقدار شده بودند حیله ای به کار می بستند تا بدین طریق که به خواجه های کشیک انعامی شایان می دادند و می گفتند که آنان را به جای بانوان احضار شده به حضور ببرند و نیز به خواجه ها آموخته بودند که هر گاه مورد مواخذه قرار گیرند به شاه بگویند که چون تند یا آهسته فرمودید چنان تصور رفت که مقصود این خانم بوده است. چند بار این کار تکرار شد و رفته رفته شاه سبب را دریافت. از آن پس نام بانوی منظور را به وضوح ادا می کرد و تا خواجه سرا آن را تکرار نمی کرد ماذون نبود از پی فرمان رود» 📚منبع: دوستعلی خان معیرالممالک، یادداشت هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران: نشر تاریخ ایران، 1361، ص 24 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
‍🔴وقتی «مد روز» از درون اندرونی شاه بیرون می آمد/ از جورابهای کوتاه تا سبیلی باریک بر پشت لب 🔹لباس پوشی و ارایش شاه و همسرانش معیار برای مردان و زنان بود. به عبارتی دیگر از اندرونی شاه بود که مد روز به بیرون صادر می شد. این امر به خصوص درباره زنان بیشتر مصداق داشت. نویسنده کتاب یادداشتهای درباره زندگی خصوصی ناصرالدین شاه در این رابطه می نویسد: «در آن زمان مد از اندرون بیرون می آمد و زنهای شهر پیوسته چشم بدانجا داشتند تا از میانه چه برخیزد و مورد پیروی آنان قرار گیرد. چارقدها معمولاً از زری و گارس ومشمش بود و چارقد قالبی از ابتکارات اندرون به شمار می رفت. بدین معنی که قسمت سرچارقدها را به دقت بسیار و با آدابی خاص با نشاسته آهار زده و قالب می کردند و مرغوب ترین انواع آن را آفتاب گردانی می خواندند. این عمل کار هر کس نبود بلکه برخی در این فن تخصص داشتند و دیگران به آنها رجوع می کردند. بعضی روی چارقد «کلاغی» به سر بسته زیر گلو گره می زدند. زلفها را چین چین و حلقه با لعاب بهدانه بر پیشانی می چسباندند. با وسمه یا رنگ و حنا ابروهای پهن و پیوسته می کشیدند و گاه میان آن خالی می نهادند. چشمها را سرمه کشیده بر چهره سفیداب و سرخاب فراوان می مالیدند. بر پشت لب سبیلی باریک می کشیدند و لب را اندکی با سرخاب رنگ می دادند. در اوایل آرخالق بر تن می کردند که سردستی بلند داشت و دور آن را یراق دوزی بود روی پیراهن بر می گردانند. رفته رفته نیم تنه جای آن را گرفت که به انواع مختلف دوخته می شد. تنبان ها کوتاه بود و به زانو نمی رسید ولی بسیار فراخ و پرچین دوخته می شد و در آن فنرها قرار می دادند تا به اصطلاح چتری بایستد و برای آنکه این منظور بهتر برآورده شود زیر آن تنبانی آهار زده می پوشیدند و در نتیجه تنبان و دایره ای به شعاع نیم ذرع بلکه بیشتر گرد قامت بانوان تشکیل می داد. لبه و دور آنها را نیز با کمر بر جوانی و یراقهای پهن گرانبها زینت می کردند. هنگامی که دسته از بانوان حرم به دنبال شاه روان بودند تنبانهایشان به طرزی خوش حرکت نوسانی می کرد و منظری بس تماشائی داشت. آن زمان در ایران جوراب بلند معمول نبود و جوراب کوتاه به پا می کردند و ساقهای سیمین تا بالای زانو نمایان بود. کفشها نوعی از گالش بود که از دیار فرنگ می اوردند و بانوان شیک از آن می پوشیدند.» 📚منبع: دوستعلی خان معیرالممالک، یادداشت هایی از زندگی خصوصی ، تهران: نشر تاریخ ایران، 1361، ص 29 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
‍🔴چرا ناصرالدین شاه را در حرم حضرت عبدالعظیم دفن کردند؟ 🔹پس از قتل درباره اینکه در چه محلی جنازه وی را دفن نمایند اختلافاتی میان برخی از رجال در می گیرد و هر کس از ظن خود مکانی را برای دفن شاه مقتول پیشنهاد می دهد. توصیف عین السلطنه از این اختلاف نظرها بسیار خواندنی است: 🔹«. . . جهانسوز میرزا اصرار داشت که نعش شاه را نجف اشرف ببرند. مجدالدوله هم می گفت بله شاه همیشه می فرمودند بعد از دویست سال بروم نجف. آن وقت بپرم آسمان بروم. به واسطه فرموده شاه که از نجف بپرم خوب است آنجا ببرند. صدراعظم فرمود رسم نیست نعش پادشاهی را به ولایت دیگری ببرند. حضرت والا ملک آرا هم سخت ایستاد که در سر مقبره آقا محمد شاه شهید (موسس قاجاریه) که در نجف است شب یک دانه شمعدان مسی روشن نیست و هرگز آنطور شئونات که در حرم حضرت عبدالعظیم و قم برای مقبره سلاطین موجود است اینجا نخواهد بود. حضرت عبدالعظیم هم به مراتب از قم بهتر است. حالا جهانسوز میرزا عصای خودش را به شانه گذاشته و سرش را متصل تکان می دهد و می گوید خیر نجف نجف. رو به مجدالدوله می کند البته آنجا بهتر است. به جائی نرسید. حکم نوشته شد پول داده شد رفتند که نقشه کشیده مشغول ساختمان بشوند.» گفتنی است در نهایت پیکر ناصرالدین شاه در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. 📚منبع: روزنامه خاطرات عین السلطنه، به کوشش ایرج افشار و مسعود سالور، جلد اول، ص 953. ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
نمایش اکروباتیک و کشتی پهلوانی در میدان ارک تهران ، در دوران سلطنت ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
‍🔴برخورد تند امیرکبیر با امام جمعه تهران به دلیل رابطه با سفارت روس 🔹امیر_کبیر صدراعظم لایق و کاردان علاوه بر اقدامات اصلاحی خود، نسبت به تحرکات و اقدامات مداخله جویانه سفارتخانه های خارجی در ایران بسیار حساس بوده و برای اینکه از جزئیات اعمالی که در سفارتخانه ها انجام می گرفت مطلع گردد عده ای از منهیان تربیت شده را روانه خدمت سفرای خارجی می کرد و هر یک از رجال ایرانی که محرمانه با سفرای روس و انگلیس و گاهی عثمانی و فرانسه سر و سری دشتند جاسوسان امیر بلافاصله به وی گزارش می دادند. به عنوان مثال امیر کبیر پس از اطلاع از ارتباط میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران با سفارت روسیه و دریافت هدیه از سفیر روسیه سخت برآشفته می شود و ضمن اطلاع دادن موضوع به ناصرالدین شاه برخورد تندی با امام جمعه تهران می کند، به گونه ای که امام جمعه دست به دامن کلنل شل وزیر مختار انگلستان شده و از وی استمداد می نماید. اما نمی تواند کاری از پیش ببرد. امیرکبیر سرانجام شغل او را تنزل داده و وی را به عنوان پیش نماز مشجد شاه تعیین می نماید. 📚منبع: غلامرضا ورهرام، تاریخ سیاسی و سازماهای اجتماعی ایران در عصر قاجار، تهران، نشر معین،1385، ص 167 ‍ ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c
‍ 🔴غارت خزانه پس از مرگش 🔹در خاطرات آمده است که پس از گذشت چند روز از مرگ ناصرالدین شاه صدر اعظم و برادرش امین الملک به اندرون آمدند و هر چه پول در خزانه بود را خالی کردند: « روزهای و شب ها به سرعت می گذشت. این سرای با عظمت و شکوه که در تمام ساعات شبانه روز غرق در مسرت و شادمانی بود، در یک سکوت وحشتناک درد انگیزی محصور شده! جز صدای گریه و ناله، صدای دیگری نبود... پس از چند روز دیگر، امین الملک، برادر صدر اعظم، که در آن وقت خزانه دار بود، با صدراعظم اندرون آمده به خزانه رفتند. مقدار گزافی، بلکه هر چه پول در خزانه بود، تمام را به بهانه ی این که مظفرالدین شاه مقروض است و باید به تبریز پول بفرستیم، خارج کرده. هیجده روز تمام، روزی سی چهل نفر سرایدار از صبح تا شام کیسه های پول را برده، تحویل خزانه ی بیرون میکردند. و از خزانه بیرون هم تمام فشنگ شده، نقل و تحویل به خانه ی امین الملک شده. مقداری در همان جا مانده، باقی به اندرون صدراعظم تحویل می شد.» 📚خاطرات تاج السلطنه، مجموعه متون و اسناد تاریخی، کتاب هفتم (قاجاریه) ص 64 ✅کانال تاریخ پهلوی👇 https://eitaa.com/joinchat/4153737506C363110af5c