🌀 یک متل قمی
✏️سیدمحسن حسینی
🔹️"یه مادر بود سه دختر داشت. دخترهایش #چُسلال بودند و دم بخت. خواستگار میآید. مادر میسپارد که دخترها صحبت نکنند. وقتی #خواستگار میآید، مادر شربت برایش میآورد. مگس میافتد توی شربت.
یکی از دخترها میگه:
ننه ننه مگسه افتاد تو شربَتِینا / sharbateynA
دختر دومی میگه:
خوب لنگشو بیگیر دَرِش بِتِینا / beteynA
سومی میگه:
مَگ ننه نگفت حرف نَتَتِینا / natateynA"
🔸️حاشیه
این #متل هم در راستای ضبط فرهنگ #عامه قم در دفتر نوشته شده بود. یادم میآید این متل را مادر در دوران کودکی برایمان میگفت. و اشاره به اینکه نباید حرف نابجا زد؛ چون حسب متل فوق هر سه دختر با سکوت نکردن #عیب خود را آشکار کردند.
#چُسلال در تداول قمی ها کسی را گویند که #تودماغی و #توکزبانی صحبت کند.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom