44.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 میخوای حال دلت آروم بشه؟؟
✴جشن میلاد امام رضا(ع) در بیمارستان
🌹کودکان امام حسین(ع)🌹
با حضور و اجرای
🔷️🔶️نسیم مهر بیمارستان امام حسین علیه السلام( نهاد مقام معظم رهبری )
💠باحضور هنرمندان کشوری
همراه با اجرای تئاتر و سرود برای شادی دل کودکان توسط سفیران عشق
ــــــــــــــــ
#تارینو(تارینو_نوایینو_ مسیرینو)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
تارینـــو (حال و حیاتی نو)
💥 میخوای حال دلت آروم بشه؟؟ ✴جشن میلاد امام رضا(ع) در بیمارستان 🌹کودکان امام حسین(ع)🌹 با حضور و ا
⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️
با سلام و عرض ادب
حقیقتش دلم نیومد جشن میلاد حضرت امام رضا علیه السلام با این همه حس خوب رو براتون به اشتراک نگذارم
امیدوارم دوست داشته باشید🪴🪴
⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️
چند روزی بود که میلاد هوای مسافرت به سرش زده بود.
نزدیک به شش ماه بود که از عروسیمون می گذشت، ولی هنوز حتی یه مسافرتم با هم نرفته بودیم.
ازم خواست با هم بریم شمال، من هم با وجودی که خیلی حال مسافرت نداشتم ولی به خاطر میلاد قبول کردم.
یکی دو روز بود که شمال مونده بودیم، بهمون خوش می گذشت اما یه جا موندن برامون خسته کننده بود ولی چون هنوز مرخصی داشت نمی خواستیم برگردیم.
میلاد گفت دلم خیلی برا مشهد تنگ شده خوبه تا اینجا اومدیم مشهد نزدیکه، بریم دو روزی هم مشهد...
اما من از کودکی مشهد نرفته بودم ، هیچ علاقه ای هم نداشتم که برم، برای همین نظرش را قبول نکردم.
اما میلاد اسرار کرد و مجبور شدم قبول کنم.
فرداش حرکت کردیم به سمت مشهد.
دو روز اونجا بودیم و من اصلا حال و هوای زیارت نداشتم و دوست نداشتم برم حرم.
روز آخر میلاد گفت پاشو برو یه سلامی بده
حیفه زیارت نکرده برگردیم.
گفتم حسّشو ندارم.
اخه من هیچ وقت به این چیزا حتی فکر هم نکرده بودم.
میلاد خیلی ناراحت بود که من نرفتم حرم ولی برام اصلا مهم نبود.
وقتی می خواستیم از شهر بیرون بزنیم دستم را از شیشه ماشین بیرون بردم و تکون دادم وگفتم امام رضا بای بای ما رفتیم.
رسیدیم نیشابور،
میلاد رفت یه اتاق گرفت برا استراحت. شب موندیم که استراحت کنیم و صبح اول وقت حرکت کنیم به سمت شهر خودمون.
خیلی خسته و کسل بودم.
میلاد هم ازدستم خیلی ناراحت بود ولی به رو خودش نمی آورد.
گفتم منکه شام نمی خوام می رم بخوابم.
تا رفتم تو اتاق سرم گیج رفت دراز کشیدم روی تخت...
انگار صداهایی می شنیدم،
یکی داشت زائرای امام رضا را یکی یکی به اسم صدا می زند و می شمرد و یه نفر دیگه هم می نوشت.
تا اینکه رسید به اسم من.
یه مکس کوچیک کرد و گفت عجیبه: ولی اینکه اصلا حرم هم نرفته...
همون لحظه احساس کردم نوری افتاد روی صورتم. نمی تونستم چشمم را باز کنم اما صداشو می شنیدم:
«این هم زائر منه برام دست تکون داد و خداحافظی کرد.»
نزدیک بود دق کنم بلند بلند گریه می کردم و داد می زدم خداااااا.
آب که رو صورتم چکید چشمم رو باز کردم
دیدم سرم رو زانوی میلاده
فریاد می زدم بخدا خودم دیدمش،
نمی دونستم اینقدر مهربونه...
فردا اول صبح برگشتیم،
تا چشمم به گنبد افتاد، افتادم رو خاکها سرم رو گذاشتم به سجده
«ممنونتم امام رضا....»
✍️به قلم: سرکار خانم مریم رضایت
#داستانک
#امام_رضا
ــــــــــــــــ
#تارینو(تارینو_نوایینو_ مسیرینو)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✅️بچه ها در اشتباه نباید سرزنش شوند.
🍀وقتی لقب های "بی شعور و کودن و احمق" به کودک می دهیم، تحقیر می کنیم و وقتی لقب های "دکتر، مهندس، هنرمند و فرشته"می دهیم، خود شیفته اش می کنیم. بدون اینکه عملی انجام داده باشه و بدون اینکه به کارش اشاره کنیم و کارش را نقد یا تأیید کنیم.
🍂تأیید برای کار است، نه برای ذهنیت او.
کودک باید عمل کند و تأیید شود و حتی وقتی عمل کرد و عملش اشتباه بود، اشتباهش هم تأیید می شود ولی بعدازاشتباه به اومسولیت می دهیم تاجبران کند.
#تربیت_فرزند
#لقبدهی
ــــــــــــــــ
#تارینو(تارینو_نوایینو_ مسیرینو)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💑 آقای عزیز یه جوری رفتار کن که خانوادت ازت فراری نشن ☹️
💓وقتى در خانه هستيد طوری با خانواده مخصوصا همسرتان رفتار کنید که بین بودن و نبودنتان در خانه "تفاوت" را احساس کنند؛ یعنی بیشتر صحبت کنید، بخندید و باهم باشید.
💓این که تنها جسمتان در خانه باشد ولی ذهنتان در محل کار یا گوشی و ... کافی نیست.. به قول حضرت حافظ: هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگر است!
#همسرانه
ــــــــــــــــ
#تارینو
@tarino
❤️🍀❤️🍀❤️🍀