27.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 پنجم صفر شهادت حضرت رقیه( سلام الله علیها) تسلیت باد
#محرم
#انیمیشن
#حضرت_رقیه
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🟢 چرا مردها شبها با شما بحث نميكنند؟
براي شما هم پيش آمده كه حدود 11 شب كه همسرتان كمي از خستگي كارش رها شده و مشغول تماشاي تلويزيون است با او در مورد چيزي كه فكرتان را مشغول كرده صحبت كنيد؟
احتمالا شما هم در اين شرايط شنيدهايد كه:
«خستهام! وقت گير آوردي؟»
يا «بگذار فردا در موردش حرف ميزنيم!»
تكرار چنين طفره رفتنهايي ميتواند شما را كلافه كند اما اگر واقعيت اين موضوع را بدانيد، بهتر ميتوانيد حلش كنيد.
➣ واقعيت اين است كه مردها شبها هنگامي كه خسته هستند، احساس تسلط كمتري بر تفكرشان و بحثي كه با شما راه افتاده ميكنند.
➣ مردها اغلب به مكالمه، به چشم يك «نبرد قدرت» كوچك مينگرند و به همين دليل دوست دارند زماني كه لباس رزم پوشيدهاند و در اوج آمادگي هستند، گفتوگو را شروع كنند.
#مشاوره
#گفتگوی_شبانه
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@tarino
⭕️ گاهی کودک دروغ می گوید، زیرا اجازه ندارد حقیقت را بگوید. به عنوان مثال وقتی به مادرش می گوید که از برادرش متنفر است، تنبیه می شود. اما اگر بلافاصله حرفش را پس بگیرد، والدین، او را بابت انکار احساسش مورد تشویق قرار می دهند. با این تجربه کودک نتیجه می گیرد که انسان به دلیل گفتن حقیقت تنبیه می شود.
⭕️ گاهی هم والدین، کودک را به دروغگویی تشویق می کنند. به این صورت که کودک مجبور می شود به منظور دفاع از خود دروغ بگوید.
🔴 کودکان از این که والدین از آن ها پرس و جو کنند، بیزارند به خصوص وقتی گمان کنند والدین از قبل پاسخ ها را می دانند. کودکان همچنین از سوال های غافل گیر کننده بدشان می آید سوالاتی که وادارشان می کند دروغ بگویند، حقیقت را پنهان کنند و خجالت بکشند.
⭕️ گاهی کودک به علت نداشتن تمرکز و توجه به محیط پیرامون، مسائل را پس و پیش یا به اشتباه روایت می کند و والدین بنا را بر دروغگویی کودک می گذارند.
🔴 کودکان اغلب تمایلی به دروغگویی ندارند اما وقتی به حساسیت و نقطه ضعف والدین پی می برند، به دروغگویی رو می آورند تا جلب توجه کنند. به عنوان مثال چون کودک می داند که مادر نسبت به سلامت او حساس است، به دروغ از دل درد شکایت می کند.
✅ دروغ گویی در کودکان باهوش، ریسک طلب، هیجان خواه، تنوع طلب و اجتماعی بیشتر مشاهده می شود و کودکان کمرو و خجالتی، بیش فعال و عقب مانده کمتر دروغ می گویند.
#تربیت_فرزند
#دروغگویی
ــــــــــــــــ
#تارینو(تارینو_نوایینو_ مسیرینو)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
صدای زیبای پیرمرد مداح، در میان تمام همهمه ها شنیده می شد. چشم هایم تار تار شده بود.
به قدمها و خاک زیر پایم نگاه میکردم و با همه ی توانم می دویدم.
برادر کوچکترم که کمی هم تپل به نظر می رسید پشت سرم به تندی نفس نفس می زد: یواش تر...🥵🥵
خودم هم خسته شده بودم : رسیدیم
طبق معمول خاله ام جلوی در خانه نشسته بود. از دور فریاد زدم: من دندونم لق شده...🦷
خاله مثل همیشه بلند شد و هر دوی ما را که با سرعت به آغوشش پریده بودیم بغل کرد: سلام... سلام... قربونتون برم خاله، کجا بودید؟
برادرم را خیلی بیشتر از من دوست داشت، من این را میدانستم ولی با این وجود بسیار دوستش داشتم.
خاله برادرم را زیر دستش گرفت: سجاد چرا این همه لاغر شدی؟
سجاد که دندان جلوی اش ،چند روز قبل از من افتاده بود لبخندی زد و با خجالت گفت: دلم درد میکرد؛ خیلی وقته هیچی نخوردم یعنی چند روزه
خاله میدانست چون کوچک است فکر میکند خیلی وقت است که غذا نخورده است ولی حقیقتش این بود که فقط صبحانه و ناهار نخورده بود ولی کلی تخمه از عمو عباس مغازه دار محله یمان خریده بود و توی انباری خورده بود.
خاله دخترش را صدا زد :خورشید یه نخ ضخیم بیار...
خورشید خیلی زود نخ سفید رنگی آورد.
عاشق این گونه دندان کشیدن خاله ام بودم.
سریع روی پله اول جلوی در حیاط ایستادم خاله یک سر نخ را به در حیاط بست و سر دیگرش را به دندان من و گفت: آمادهای؟✌️
من هم با سر علامت دادم که بله، بیصبرانه منتظرم.😌
خیلی تند خاله در را باز کرد و دندان من کنده شد.
بعد هم دندانم را کف دستم گذاشت و مرا بوسید: حالا دندونای دائمیت در میاد ، باید خیلی مراقبشون باشی ...😊
چشمهایم را بر هم زدم .تاری چشمهایم با فرو ریختن اشکهایم برطرف شد.
صدای پیرمرد باز هم در گوشم طنین انداز شد : آیا شما از این زن راضی هستید ؟
و بعد صدای همه ی کسانی که میگفتند: خدا رحمتشان کند.
در دلم آهی کشیدم و آرام گفتم: خاله، من مراقب خودم هستم ولی افسوس تو نیستی تا به تو بگویم تو هم مراقب خودت باش.😭😭
( داستان واقعی من و خاله ای که امروز ۷ روز است ما را ترک کرده است)
✍️ به قلم : سرکار خانم آمنه خلیلی
#داستانک
#خاله
┏━━━━━━┓
⠀ @tarino
┗━━━━━━┛
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴