خوشحال کسانی هستند که؛
- در لحظه زندگی میکنند،
- کمتر غُر میزنند،
- و برای هر چیز کوچکی در
زندگیشان شکرگذارند...!
#نکته_ناب
ــــــــــــــــ
#تارینو
https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6
🪴تو با شرافتی اگر
آبروی دیگران را مانند
آبروی خودت محترم بدانی!
تو آزادی، اگر
خودت را کنترل کنی، نه دیگران را!
🪴تو مهربانی، اگر
وقتی دیگران مرتکب اشتباهی میشوند،
آنها را ببخشی!
تو ثروتمندی، اگر
بیش از آنچه نیاز داری نداشته باشی!
🪴و دوست داشتنی هستی،
اگر دردهایت تو را از دیدن دردهای
دیگران کور نکرده باشد!
اگر چنین است
تو یک انسان بزرگ هستی ...!
#تلنگر
➿️➿️➿️➿️➿️➿️➿️
#تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❤️دلهای ماکه بهم نزدیک باشنددیگر چه فرقی میکند؛که کجای این جهان باشیم
دور باش امانزدیک
🔴من ازنزدیک بودن های دورمیترسم
#همسرانه
#طلاق_عاطفی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@tarino
گاهی هم به خودت سر بزن
حالِ چشمهایت را بپرس و دستی
به سر و روی احساست بکش؛
رو به روی آیینه بایست و تمام تنهایی ات را
محکم در آغوش بگیر وَ با صدای بلند
به خودت بگو که تو تنها داراییِ من هستی
بگو که با همه کاستی های جسمی و روحی
تو را بی بهانه و عاشقانه دوست دارم
برای خودت وقت بگذار
با مهربانی دستت را بگیر و به هوای آزاد ببر،
نگذار احساس تنهایی کنی و نگذار
ابرهای سیاه چشمهایت را از پا دربیاورد
مطمئن باش هرگز کسی دلسوزتر از تو
بعد از خدا نسبت به تو پیدا نخواهد شد...
#حال_خوب
#خدا
#دلسوزی
ــــــــــــــــ
#تارینو(تارینو_نوایینو_ مسیرینو)
╔══❖•°🪴 °•❖══╗
@tarino
╚══❖•°🪴 °•❖══╝
☘روزی حاکمی به وزیرش گفت:
امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند.
چند روز بعد حاکم به وزیر گفت:
امروز میخواهم بدترین قسمت
گوسفند را برایم بیاوری
و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت:
یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟
وزیر گفت:
"قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
#نکته_ناب
ــــــــــــــــ
#تارینو
https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6
حکایت "باز" پادشاه و پیرزن جاهل
روزي "باز" پادشاهي از قصر شاهانه فرار کرد و به خانه پيرزن فرتوتي که مشغول پختن نان بود روي آورد.
پيرزن که آن باز زيبا را ديد فورا پاهاي حيوان را بست، بالهايش را کوتاه کرد، ناخنهايش را بريد و کاه را به عنوان غذا جلوي او گذاشت.
سپس شروع کرد به دلسوزي براي حيوان و گفت:
اي حيوان بيچاره! تو در دست مردم ناشايست گرفتار بودي که ناخنهاي تو را رها کردند که تا اين اندازه دراز شده است؟
مهر جاهل را چنين دان اي رفيق
کژ رود جاهل هميشه در طريق
پادشاه تا آخر روز در جستجوي باز خويش ميگشت تا گذارش به خانه محقر پيرزن افتاد و باز زيبا را در ميان گرد و غبار و دود مشاهده کرد.
با ديدن اين منظره شروع به ناله و گريستن کرد و گفت:
اين است سزاي مثل تو حيواني که از قصر پادشاهي به خانه محقر پيرزني فرار کند.
هست دنيا جاهل و جاهل پرست
عاقل آن باشد که زين جاهل بِرَست
#تلنگر
➿️➿️➿️➿️➿️➿️➿️
#تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈