eitaa logo
تارینو
674 دنبال‌کننده
2هزار عکس
809 ویدیو
1 فایل
☀️در این کانال نکات کلیدی برای خوشبختی رو پیدا کنید. نکته ناب، تلنگر، همسرانه، تربیت فرزند، حال خوب، داستانک و... 🤩 همراه ما باشید❤️ https://zil.ink/tarino ارتباط با مدیر : @farghelit29
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🔳هفتم صفر سالروز شهادت کریم اهلبیت مولانا حسن بن علی(علیه السلام) را خدمت يکايک شما شیفتگان خاندان اهل بیت علیهم السلام تسلیت و تعزیت عرض می کنیم. 🎞️تولیدگر :جناب آقای مهرداد شاهسنایی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾〰️◾〰️◾〰️◾〰️◾〰️◾〰️ (اینجا کربلاست3) باد از حرکت ایستاده بود و وزیدن نداشت، گرما از زمین مثال رقصیدن امواج به سمت آسمان می رفت. رقیه میدید گروه های مختلف را، که گرد پدر جمع می شدند و او را تهدید می کردند. نمی دانست چرا.... گاهی دامان پدر را می گرفت و زیر چشمی، به اسب سوارانی که دور یا نزدیک می شدند نگاه می کرد. عمو عباس اصلا به حال خودش نبود. همه چیز انگار به هم ریخته بود. تا اینکه یک روز کسی به خیمه ها نزدیک شد که نامش حر بود. رقیه وقتی او و لشکریانش را دید به سمت قاسم پسرعمویش دوید، قاسم فقط نوجوانی بود که تازه پشت لبش سبز شده بود. با وحشت به سمت سواران نگاه می کرد و در همان حال رو به قاسم کرد و گفت: پسر عمو این ها چه کسانی هستند؟ قاسم با لبخندِ بی فروغی گفت : نگران نباشید. شما به داخل خیمه بروید. رقیه: بگو.... اینها که هستند؟؟ چرا اینقدر بی ادبند؟؟ مگر نمی دانند بابای ما حسین است؟ _چرا میدانند. _پس چرا؟ سپس با دستان کوچکش به لشکر حر اشاره کرد و در حالی که صدایش می لرزید ادامه داد: اینها آب را روی ما بسته اند، عمو عباس داشت به مردان می گفت، من با گوش خودم شنیدم. _ رقیه جان،اول خدا و بعد هم بزرگترین مبارزان و بزرگترین انسان ها کنار ما هستند، نترس خدا همه جا هست و مراقب ماست خدا یاریمان میکند. _الان من تشنه ام، قرار است از کجا آب بخوریم، من هیچ، علی اصغر کوچک چه؟ بدون آب چکار باید بکنیم؟ _ آب را باز می کنند. غصه نخورید. در همان حال که رقیه و قاسم با هم صحبت می کردند، ناگهان دست مهربانی بر شانه ی رقیه گذاشته شد. نگاهی رو به بالا انداخت و با شادی وصف ناپذیری گفت : بابا حسینم.... بابا حسین محکم رقیه را در آغوش گرفت، رقیه دست در محاسن پدر برد و گفت : غصه میخورید؟؟ بابا حسین: نه غصه ی چه چیز را؟؟ _ غصه بی آبی؟؟ _ آنجا را ببین، عمو عباس نمی گذارد تشنه بمانیم. میرود و آب می آورد، الان غصه ی چه چیز را بخورم؟؟ _ اینها که آمدند شما را می شناختند؟؟ _بله عزیز دلم می شناختند. _چرا اینقدر با شما بلند حرف میزدند؟ رقیه صدایش را پایین آورد و سرش را از خجالت به زیر انداخت و ادامه داد :چرا به شما حرفهای بد میزدند؟؟ _ای جان دلم، بابا حسین سخت تر از اینها را خواهد دید و توهم. رقیه ی من، محاسن پدر را الان که خالی از خضاب خون است در دستهای کوچکت بگیر و پدر را الان که هست سفت در آغوش بکش. آب به خیمه ها میرسد، آب را باز خواهند کرد. باد می وزد، روزهای کربلا تمام میشود، میگذرد، ولی چطور میگذرد؟؟ بابا حسین نفس عمیقی کشید و غم عجیبی در چهره اش نشست رقیه را به بغل گرفت و رو به قاسم گفت : 👇 ✍️به قلم :سرکارخانم آمنه خلیلی ♻️ ادامه داد... ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈••••✾•﷽•✾•••┈┈• به کوچه های غریبی که گرم و سوزان است. هنوز بوی غم و غربتت نمایان است. هنوز ناله لب تشنه گان رسد بر گوش. هنوز زینب(س) خونین جگر پریشان است. هنوز رآس حسین شهید (ع) بر سر نی. هماره بر لب او ذکر و صوتِ قران است. هنوز مآمن دلخستگان حاجتمند. دیار عشق و وفا تربت شهیدان است. اگر چه رفته از این فصل داغ صدها سال. هنوز قصه ی این غصه درد هجران است هنوز از غم بابا رقیه (ع) می سوزد. به آسمان ز عطش ناله شهیدان است. به کوچه کوچه ی این شهر غم نشسته هنوز.‌ و باز دیده آزاد پر ز باران است. 📜شاعر :جناب آقای سعید آزاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️﷽❤️ تازه مراسم تموم شده بود صف خیلی طولانی بود ایستادن توی اون گرما با شکم گرسنه واقعا صبر و تحمل می خواست... از شدت گرما و سوز تند آفتاب گاهی به سرت می زد صفو قطع کنی و بری جلو... اما صف به کندی پیش می رفت و بوی خوش نذری و لذت اینکه بالاخره نذری گیرت میاد و وجودت را باهاش بیمه می کنی... آرومت نمی ذاشت دخترک تازه نوبتش رسیده بود اما تابلویی که جلوی در ورودی به خط زیبا و جمله ای تکان دهنده منقش بود نظرش را جلب کرد ( حق الناس گناهیست که هرگز بخشیده نمی شود حتی اگر خدا بخواهد تا اینکه صاحب حق راضی شود )علی علیه السلام. لطفا حقوق همدیگر را رعایت کنیم... هنوز نگاه دخترک از تابلو برنخواسته بود که پیر زنی لنگان لنگان جلو اومد و بدون اینکه چیزی بگوید و یا اینکه توجهی به خادمین و صف طولانی کند وارد صف شد صدای غر و لون مردم بلند شد دخترک بسته نذری رو گرفت بیا مادر... و خودش ته صف ایستاد ✍️به قلم :سرکارخانم مریم رضایت ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ 💠 پذیرش اشتباه یکی از راهکارهای پایداری بنیان خانواده است. 💠 شما می‌توانید با گوش دادن به صحبتهای همسرتان او را آرام کنید و با پذیرفتن اشتباه خود و گفتن جمله ""ببخشید"" بار دیگر عشق را به زندگیتان هدیه دهید. 💠 معنای پذیرش اشتباه این است که شما خواهان ادامه رابطه_گرم با همسرتان هستید و برای حل مشکل، فرد منطقی و بدون تعصب می‌باشید. 💠 علاوه بر اینکه پا گذاشتن روی هوای نفس و کوتاه آمدن، سکوی پرشی به سمت آسمانِ محبوبیت و عزّت است. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 پاشو بریم نجف...... 🎞️تولیدگر :جناب آقای مهرداد شاهسنایی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ 🔺 کسی را تحقیر مکن؛ شاید ⇦ ✺ محبوب خدا باشد 🔺 از هیچ غمی ناله نکن؛ شاید ⇦ ✺ امتحانی از سوی خدا باشد 🔺 دلی را نشکن؛ شاید ⇦ ✺ خانه خدا باشد 🔺 از هيچ عبادتی دریغ مکن؛ شاید ⇦ ✺ کلید رضايت خدا باشد 🔺 هيچ گناهي را كوچك ندان؛ شايد ⇦ ✺ دوری از خدا در آن باشد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ 🟢سه بیت، سه نگاه، سه برداشت : حضرت موسی(ع) خطاب به خداوند در کوه طور می‌گوید: اَرَنی(خود را به من نشان بده.) وخداوند ميفرمايد: لَن تَرانی(هرگز مرا نخواهی دید.)              ♻️برداشت سعدی: چو رسی به کوه سینا، اَرنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب لَن تَرانی              ♻️برداشت حافظ: چو رسی به طور سینا اَرنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب لَن تَرانی ♻️برداشت مولوی : اَرِنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه تَری چه لَن تَرانی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈••••✾•﷽•✾•••┈┈• پسر: من تصمیم به ازدواج دارم! پدر: بگو معذرت میخوام!😳 پسر: برای چی آخه؟؟ پدر: از من معذرت_خواهی کن! پسر: اشکال نداره اما دلیلشو میشه بدونم؟؟ پدر: پسرم بگو ببخشید! پسر خندید و گفت: کاش علتشو میگفتید! پدر: بگو حق با شماست و منو ببخش! پسر: پدر منو ببخش معذرت میخواهم! پدر: الان آماده ازدواج هستی! پسر: چرا؟؟😳 پدر: هر موقع یاد گرفتی در زندگی بدون هیچ دلیلی عذرخواهی کنی آماده ازدواج هستی! 💠 زندگی مشترک، دادگاه نیست تا دنبال استدلال و سند برای عذرخواهی باشی بلکه کلبه‌‌ای پر از صفا، صمیمیت، رفاقت و گذشت است. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈