اهمیت اراده انسانی
انسان و حیوان هر دو صاحب اراده اند. حیوان را حساس و متحرک بالاراده دانسته اند. انسان نیز موجودی صاحب اراده است. اما اراده انسانی با اراده حیوان تفاوت دارد. حیوان هرگاه که غریزه و میلش تحریک شود و هوس چیزی در سرش آید بی درنگ به سوی آن حرکت میکند. یعنی اراده او معطوف به میل است و میان میل و اراده او فاصله ای وجود ندارد. انسان نیز از آن جهت که حیوان است این گونه اراده را دارا است و امیال و غرائز در او، انگیزه و حرکت ایجاد میکند.
آنچه که انسان، بیش از حیوان دارد این است که میتواند امیال خود را کنترل کند. یعنی آگاهانه و از روی عقل، بر خلاف کششهای غریزی و امیال حیوانی خود اراده کند. بدین ترتیب کودک انسان از آنجا که این نیرو را ندارد حیوان بالفعل و انسان بالقوه است و به مرور زمان هر چه این نیرو در وجود او بیشتر گردد، فاصله او با حیوان بیشتر خواهد بود.
امام خمینی ره در کتاب چهل حدیث مینویسند:
«بعضی از مشایخ ما، أطال اللّه عمره، میفرمودند که «عزم» جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است». [۱]
----------
[۱]: . چهل حدیث، امام خمینی ره، ص۷.
[کتاب راه و رسم طلبگی]
مرحوم میرداماد در رساله ی ارشادات می نویسد:
«مُحمّدٌ رَسُولُ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آله، أمامِى، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسولِ اللّهِ، صَلَواتُ اللّهِ
عَلَیها، فَوْقَ رَأْسِى، وَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أبى طالبٍ وَصِىُّ رَسُولِ اللّهِ، صَلواتُ اللّهِ
وَ سَلامُهُ عَلیهِ، عَنْ یَمِینِى، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ وَ عَلِىٌّ وَ مُحمّدٌ وَ جَعفَرٌ وَ مُوسَى وَ
عَلِىٌّ وَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الحُجَّةُ المُنتَظَرُ أئِمَّتِى، صَلَواتُ اللّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیهِمْ،
عَنْ شِمالِى، وَ أبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ المِقدادُ وَ حُذَیفَةُ وَ عَمَّارٌ وَ أصْحابُ رَسُولِ اللّهِ، رَضِىَ
اللّهُ تَعَالَى عَنهُمْ، مِنْ وَرائِى، وَ المَلائِكَةُ عَلَیهِمُ السَّلامُ حَولى، وَ اللّهُ رَبِّى، تَعالَى
شَأنُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أسمَاؤُهُ، مُحیطٌ بِى وَ حافِظِى وَ حَفِیظِى، وَ اللّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ، بَلْ
هُوَ قُرآنٌ مَجیدٌ فِی لَوْحٍ مَحفُوظٌ، فَاللهُ خَیرٌ حافِظاً، وَ هُوَ أرحَمُ الرّاحِمِینَ».
(مصنّفات میر داماد، ج1، رساله الارشادات، ص632-633)
أيُّهَا النّاسُ! لا تَشغَلَنَّكُم دُنياكُم عَن آخِرَتِكُم ، فَلا تُؤثِروا أهواءَكُم عَلى طاعَةِ رَبِّكُم ، ولا تَجعَلوا أيمانَكُم ذَريعَةً إلى مَعاصيكُم .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله :
اى مردم! مبادا دنيايتان ، شما را از آخرتتان باز دارد. پس، هوس هاى خود را بر فرمان بُردارى از پروردگارتان ترجيح ندهيد، و عهد و پيمان و سوگندتان را وسيله اى براى نافرمانى هايتان قرار بدهيد.
أعلام الدين : ص 339 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 77 ص 181 ح 10 .
#تسلیم_خدا
#هوس
#شهوت
#حدیث_مهدوی
#امام_زمان
امیر المومنین.
براي ظهور او اهل آسمانها شادماني مي کنند. روي زمين را پر از عدالت مي کند، پس از آنکه با جور و ستم پر شده باشد.
بحارالانوار/ ج51/ ص120
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
غافلترين مردم كسى است كه از دگرگونى احوال دنيا پند نگيرد.;
بحار الأنوار : 77/112/2.
#حدیث
#یا_صاحب_الزمان_عج❤️
هر راه به جز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه
امسال همان سال فرج خواهد شد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
💻 @montazeranemouod
همسایه باید از هر جهت همسایه ی خود را رعایت کند، همچون برادری مهربان با همسایه معامله نماید، به درد همسایه برسد، مشکلاتش را حل کند، در امور زندگی به او کمک دهد، در حوادث روزگار به یاری او برخیزد، ولی همسایه ی ابو بصیر این گونه نبود، در دولت ستمکار بنی عباس شغل پردرآمدی داشت، با تکیه بر آن دولت ثروت زیادی به چنگ آورده بود. ابو بصیر می گوید:
همسایه ام چند کنیز آوازه خوان و گروهی مطرب داشت، به طور دایم مجلس لهو و لعب و مشروبخواری او و دوستانش برپا بود. من که تربیت شده ی فرهنگ اهل بیت علیهم السلام بودم از این وضع نگرانی سختی داشتم، روحیه ام آزرده بود، در رنج فراوانی بسر می بردم، بارها با زبانی نرم با همسایه سخن گفتم، گوش نداد، به اصرار زیادی برخاستم توجه نکرد، ولی از امر به معروف و نهی از منکر غفلت نکردم تا روزی به من گفت: من مردی مبتلا به هوا و شیطانم، تو اگر وضع مرا برای امام بزرگوارت حضرت صادق علیه السلام تعریف کنی شاید با توجه حضرت صادق علیه السلام و دم عیسوی آن امام بزرگوار، از این آلودگی فساد و از این شرّ و بدبختی نجات پیدا کنم.
ابو بصیر می گوید: سخنش را پذیرفتم، حرفش را قبول کردم، پس از مدتی در مدینه خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدم و اوضاع همسایه ام را برای حضرت توضیح دادم و نگرانی سخت خود را به امام باکرامتم اظهار نمودم.
قسمت دوم
امام فرمودند: چون به کوفه برگردی به ملاقاتت می آید، از قول من به او بگو اگر کارهای زشت خود را ترک کنی، از لهو و لعب دست برداری و با تمام گناهانت قطع رابطه نمایی، بهشت را برای تو ضامن می شوم. چون به کوفه برگشتم دوستان به دیدنم آمدند، او هم آمد، وقتی خواست برود به او گفتم: نرو زیرا با تو سخنی دارم، چون اطاق خلوت شد و جز من و او کسی نماند، پیام حضرت صادق را به او رساندم و اضافه کردم امام صادق علیه السلام به تو سلام رسانده!
همسایه ام با تعجّب گفت: تو را به خدا سوگند می دهم، امام صادق به من سلام رسانده و به شرط توبه از گناه، بهشت را برای من ضامن شده؟! قسم خوردم که متن این پیام همراه با سلام از جانب حضرت صادق برای توست.
گفت: ابو بصیر، مرا بس است. پس از چند روز پیام داد می خواهم تو را ببینم، به در خانه اش رفتم در زدم، آمد پشت در، در حالی که لباسی به تن نداشت، گفت: ابو بصیر، آنچه در اختیارم بود به محلّ معینش رساندم، از تمام اموال حرام سبک شدم، از تمام گناهانم قطع رابطه کردم.
برای او لباس آماده نمودم و گاهی به دیدنش می رفتم و اگر مشکلی داشت رسیدگی می نمودم. یک روز برایم پیام فرستاد که در بستر بیماری گرفتارم، به عیادتش رفتم، عیادت از او و رعایت حالش ادامه یافت، تا روزی به حال احتضار افتاد، در آن حال برای چند لحظه بیهوش شد، چون به هوش آمد، در حالی که لبخند به لب داشت به من گفت: ابو بصیر، امام صادق علیه السلام به وعده اش وفا کرد، سپس از دنیا رفت!
قسمت سوم و آخر
در آن سال به حج رفتم، پس از حج برای زیارت قبر پیامبر و ملاقات با امام صادق علیه السلام به مدینه مشرّف شدم، چون به دیدن امام رفتم یک پایم در اطاق و پای دیگرم بیرون بود که حضرت صادق علیه السلام به من فرمودند: ابو بصیر، من نسبت به همسایه ات به وعده ای که داده بودم وفا کردم[1]!
پی نوشت
[1] كشف الغمة: 2/ 194؛ بحار الأنوار: 47/ 145، باب 5، حديث 199.
#توبه
#امام_زمان
#بهشت
#ترک_گناه
#ترک_دنیا
هر کس روز غدیر خم را روزه بگیرد و آن را مبدل نکند، خدای پاداش روزه دهر برای او می نویسد.[1]
امام صادق فرموده است، هر کس روز بیست و هفتم رجب را روزه بگیرد، خداوند برای او پاداش روزه هفتاد سال می نویسد.[2] و روایت شده است که روزه آن روز، کفاره شصت ماه روزه است.
روایت شده است، هر کس روز بیست و پنجم ذی قعده را که روز گسترش زمین از زیر کعبه (دحو الارض) است روزه بگیرد، خداوند گناه هفتاد سال او را می پوشاند.[3]
روز هفدهم ربیع الاول که روز ولادت پیامبر (ص) است، هر کس روزه بگیرد خداوند برای او پاداش شصت سال روزه می نویسد.[4]
پی نوشت ها
[1] . صفحه 2 و 3 امالى صدوق و دنباله آن در صفحه 100 ثواب الاعمال، چاپ استاد محترم آقاى غفارى، آمده است.
[2] . هر دو روايت با ذكر سلسله اسناد از امام صادق(ع) در صفحات 20 و 39 فضائل الاشهر الثلاثه صدوق و هم در صفحه 329 جلد 7 وسائل الشيعه، چاپ جديد، از كافى و تهذيب هم آمده است.
[3] . نظير اين روايت از ثواب الاعمال صدوق، در صفحه 122 جلد 97 بحار الانوار، نقل شده است.
[4] . در صفحه 120 همان جلد بحار الانوار، از كتاب كنز الكراجكى آمده است كه پاداش يك سال روزه براى او نوشته مى شود.
رفع گرفتاری سخت در اثر توسل به زیارت عاشورا
شهید آیت الله دستغیب مینویسند: جناب آقای فرید (یکی از علمای تهران و نقل کننده داستان اول) برای من این چنین تعریف کرده اند: موقعی دچار مشکل بسیار سختی گردیدم و در آن حال ناگهان به یاد فرمایش مرحوم آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی و آثار شگفت زیارت عاشورا افتادم. از روز اول محرم مشغول خواندن زیارت عاشورا شدم و در روز هشتم به طور خارق العاده ای آن مشکل برطرف گردید. [۱]
به ملتی که مرامش بود مرام حسین
من احترام گذارم به احترام حسین
از آن جهت شده دیوان کربلا دل ما
که افتتاح شده از ازل به نام حسین
----------
[۱]: داستانهای شگفت، ص ۴۹۶، داستان ۱۴۸.
[زیارت عاشورا و اثار شگفت]