سر بر نیزه رفته امام حسین این آیه قرآن را می خواند ...
كهف
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا
ﺁﻳﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﻭ ﺭﻗﻴﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ؟ [ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻬﻦ ﺩﺷﺖ ﻫﺴﺘﻲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺍﺳﺖ . ](٩)
#امام_حسین
#قرآن
#شهادت
حضرت موسی علیه السلام در مناجات خود عرض کرد: خدایا به چه جهتی امت پیغمبر آخر الزمان صلی الله علیه و آله وسلم را بر سائر امتها فضیلت و شرافت دادی؟!
خداوند متعال فرمود: بواسطه ده صفت خوبی که دارند.
عرض کرد: آن ده خصلت و خوبی کدامند که بنی اسرائیل را به آن امر کنم که انجام دهند؟! پروردگار متعال فرمود: نماز و زکوة و روزه و حج و جهاد و جمعه و جماعت و قرآن و علم و عاشوراء.
حضرت موسی علیه السلام فرمود: خدایا عاشورا چیست؟! خطاب رسید: گریه و عزاداری و مرثیه خوانی در مصیبت فرزند مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم است ؛
ای موسی هر کس از بندگانم که در آن زمان گریه و عزاداری کند و بر فرزند مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم مهموم و مغموم گردد، بهشت را برای او جاودان قرار دهم و هر بنده ای که مال خود را در محبت فرزند پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم صرف نماید از هر چه باشد از طعام و.... من به او برکت دهم و در برابر هر درهمی که خرج کرده هفتاد برابر به او عنایت کنم. و او را عافیت دهم و او را از گناهانش میآمرزم تا وارد بهشت شود. قسم به عزت و جلالم هر کس که در روز عاشورا یا در غیر آن یک قطره اشک برای حسینم بریزد، ثواب صد شهید را برای او مینویسم. [۱]
----------
[۱]: - مجمع البحرین، ذیل لغت « عشر ».
#امام_حسین
#اهل_بیت
#امام_زمان
نيز در بحر المصائب مى خوانيم: يك روز زنى طبقى از طعام آورد و در نزد عليا مخدره گذارد. آن عليا مخدره فرمود: اين چه طعامى است؟ مگر نمى دانى كه صدقه بر ما حرام است؟ عرض كرد: اى زن اسير، به خدا قسم صدقه نيست، بلكه نذرى است كه بر من لازم است و براى هر غريب و اسير مى برم. حضرت زينب (س) فرمود اين عهد و نذر چيست؟ عرض كرد: من در ايام كودكى در مدينه رسول خدا (ص) بودم و در آنجا به مرضى دچار شدم كه اطبا از معالجه آن عاجز آمدند. چون پدر و مادرم از دوستان اهل بيت بودند براى استشفا مرا به دارالشفاى اميرالمؤ منين (ع) بردند و از بتول عذرا فاطمه زهرا (س) طلب شفا نمودند. در آن حال حضرت حسين (ع) نمودار شد. اميرالمؤ منين (ع) فرمود: اى فرزند، دست بر سر اين دختر بگذار و از خداوند شفاى اين دختر را بخواه! پس دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا يافتم و از بركت مولايم حسين (ع) تاكنون مرضى در خود نيافتم. پس از آن، گردش ليل و نهار مرا به اين ديار افكند و
از ملاقات مواليان خود محروم ساخت. لذا بر خود لازم كردم و نذر نمودم كه هر گاه اسير و غريبى را ببينم، چندان كه مرا ممكن مى شود براى سلامتى آقايم حسين (ع) به آنها احسان كنم، باشد كه يك مرتبه ديگر به زيارت ايشان نايل بشوم و جمال ايشان را زيارت كنم.
آن زن چون سخن را بدين جا رسانيد، عليا مخدره زينب (س) صيحه از دل بر كشيد و فرمود: يا امة الله، همين قدر بدان كه نذرت تمام و كارت به انجام رسيد و از حالت انتظار بيرون آمدى. همانا من زينب دختر اميرالمؤ منينم و اين اسيران، اهل بيت رسول خداوند مبين هستند و اين هم سر حسين (ع) است كه بر در خانه يزيد منصوب است.
آن زن صالحه از شنيدن اين كلام جانسوز، فرياد ناله بر آورد و مدتى از خود بيخود شد. چون به هوش آمد خود را بر روى دست و پاى ايشان انداخت و همى بوسيد و خروشيد و ناله ( (واسيداه، وااماماه و واغريباه) ) به گنبد دوار رسانيد و چنان شور و آشوب بر آورد كه گفتى واقعه كربلا نمودار شده است. سپس در بقيه عمر خود از ناله و گريه بر حضرت سيدالشهداء (ع) ساكت نشد تا به جوار حق پيوست
#کربلا
#امام_حسین
#ذکر_مصیبت
#اهل_بیت
#محرم
#مصیبت_شام