⚫️جوانمردی حضرت علی علیه السلام در برخورد با کافر!
✳️ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻫﺎی میان ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺸﺮﮐﯿﻦ ،ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫر کسی ﺑﺎ ﺣﺮﻳﻒ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﻮﺩ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺎ ﻣﺸﺮﻛﻰ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﺷﺪ.
♨️در میان ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﻜﺴﺖ.
🔰ﺷﺨﺺ ﻣﺸﺮﮎ که بی دفاع شده بود به امام علی ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻯ ﻋﻠﻰ ! ﺷﻤﺸﻴﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ!
🌺امام علی علیه السلام ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺷﻤﺸﻴﺮﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺍﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
💥ﺩﺷﻤﻦ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ ﺷﺪ و پرسید:
ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﺧﻄﺮﻧﺎﻛﯽ، ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﻣﻰ ﺑﺨﺸﻰ؟
🌹ﺍمیرالمومنین ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :
ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻣﻦ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﺮﺩﻯ.ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻛَﺮَﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺤﺮﻭﻡﻛﻨﻢ...
⚡️ﻣﺮﺩ ﻣﺸﺮﻙ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ تر ﺷﺪ ﻭ
ﮔﻔﺖ :
اﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳﻢ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻴﺎﺯ
ﺣﺎﺟﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
آنگاه به حقانیت علی علیه السلام اعتراف کرد وهمان جا ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪ...
↶【به ما بپیوندید 】↷
........................................
#ترک_گناه
● @tarkgonah1
🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷
📘فرﻭﻉ ﻛﺎﻓﻰ، جلد ۴ ، صفحه ۳۹
📒ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﺑﻦ ﺷﻬﺮ ﺁﺷﻮﺏ، جلد ۲ ، صفحه ۸۷
چه زیباست امشب همه ی ما تنها برای کسی دعا کنیم...
که او هر شب برای همه ی ما به تنهایی دعا می کند...
#شب_قدر
ما فقط یک حاجت داریم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ترک_گناه
⚫️ @tarkgonah1
❣
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
💠 صلوات خاصه حضرت #امام_رضا علیه السلام
🌹اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي
🌸الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقَ الاَرض
🌹و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد
🌸صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا
🌹كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَليٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك
🌹خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است
🌸و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام، با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم، چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
🇮🇷 کانال ترک گناه1
@tarkgonah1
مهدی فاطمه، غریب و مظلوم است
کافی است کمی به اطراف خود بنگریم تا متوجه این مظلومیت بشویم:
دوازده قرن غیبت
چقدر آدم به دنیا آمدند و رفتند، پس چرا مولای ما با گذشت ۱۲۰۰سال هنوز در جستجوی ۳۱۳نفر انسان به معنای واقعی انسان است
فقط خدا از دل داغدار مولایمان خبر دارد
امیرالمومنین (ع)، غم های دلشان را نزد چاه می بردند و راز دل با چاه میگفتند
آقای ما چه کند؟
غم های دلش را نزد چه کسی ببرد؟
آقایی که هر روزه کارش شده طلب بخشش برای ما روسیاهان...
آقا جان!
ما را ببخشای که حتی به اندازه ی یک لیوان آب، آمدنت را طلب نمیکنیم...
آقا جان، این روسیاه را هم ببخشای، که کارش شده پریشان کردن خاطر مبارکت...
ای سید ما، ای مولای ما !
دعا کن برای ما...!
نمیدانم در ظهورت چه عظمت و شکوهی است که پیشوایان معصوم (ع)، ما نیز آرزوی حضور در رکاب تو را دارند...
ای کاش عمر ما نیز به ظهورت برسد و گوش ما صوت دلنشین:
انا المهدی تو از کنار کعبه را بشنود و چشمان گنه کار ما به جمال نورانیت روشن شود و جان ها و روح های بیمار ما با حضورت شفا یابد...
بار خدایا!
این دل دگر تاب ندارد!
آخر کی به پایان رسد این انتظار
الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج
⛅📚⛅📚⛅📚⛅📚
#ترک_گناه
⚫️ @tarkgonah1
°•| ترک گناه |🏴•°
قسمت #128رمان سجاده صبر 💐🍃 سهیل برگشت و توی تاریکی شب نگاهی به فاطمه انداخت، دستش رو توی موهای فاطم
قسمت #129 رمان سجاده صبر🌼🍀
خودت بر میگردی یا بمونم برسونمت خونه؟
-نه، یه ذره توی مدرسه شون وای میستم، بعدش خودم میرم خونه، تو برو به کارت برس، ظهرم خودم برش
میگردونم.
-باشه، امروز دیر میام، بعد از شرکت میخوام برم با چند تا باغدار صحبت کنم.
-به نظرت قبولت میکنن؟ اونها که نمیشناسنت
-از االن تا زمستون که وقت در برداشت پرتغاالست وقت زیاده که اعتمادشون رو جلب کنم، فعال محصوالت
تابستونیشون رو میخرم، که هم قیمتشون کمتر و با پولی که دارم میتونم بخرم هم اینکه میتونم واسه مرکباتشون
سرمایه گذاری کنم و اعتمادشون رو جلب کنم ... از پسش بر میام
-آره، مطمئنم از پسش بر میای
سهیل توی مدت این چند ماه تونسته بود ساز و کار شرکت پدر پیام دوستش رو در بیاره و قصد داشت به جای کار
کردن برای اونها کم کم مستقل بشه، برای همین تصمیم داشت با باغدارها صحبت کنه و محصوالتشون رو بخره و
توی بازارهایی که تونسته بود راه ورودشون رو پیدا کنه، بفروشه ... امید زیادی داشت و انرژی خیلی زیادتر،
احساس میکرد دیگه چیزی توی زندگیش نیست که بخواد ازش بترسه یا پنهانش کنه ... بعد از اون زمین خورن
وحشتناک میخواست بلند شه، قوی تر و مطمئن تر.
فاطمه از این که میدید سهیل تمام غرور وکالسی که توی شهر خودشون داشت رو کنار گذاشته و عین یک مرد
معمولی سخت کار میکنه و دیگه براش مهم نیست که سوار ماشین چند میلیونی بشه یا اینکه کاری داشته باشه که
اتوی شلوارش به هم نخوره خوشحال بود ...
-سهیل بعد از اون اتفاقات و ورشکستگی بهم ثابت شد که خیلی تکیه گاه محکمی هست، با تو هیچ وقت زندگیم رو
هوا نمیمونه
سهیل چند لحظه ساکت شد، توی وجودش احساس غرور میکرد، با این که خودش هم دلیلش رو میدونست اما
دوست داشت باز هم از زبون فاطمه بشنوه، برای همین گفت: چرا؟
-چون دیدم تو به خاطر زن و بچت، به خاطر زندگیت حاضر شدی دست به کارهایی بزنی که برات خیلی سخت بود
... خدایا شکرت
سهیل چیزی نگفت، اون هم توی دلش خدا رو شکر کرد، به خاطر وجود همسری که وجودش توی هر شرایطی مایه
آرامشش بود
#طرح_اختصاصی_کانال
هرروز ساعت #10باماهمراه باشید
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze23.mp3
4.04M
💿 #تندخوانی⇧⇧
◀️ جزء بیست و سوم قرآن کریم
🎙 #استاد_معتز_آقایی
🔸حجم: ۴ مگابایت
✨التماس دعا✨
↶【به ما بپیوندید 】↷
........................................
#ترک_گناه
● @tarkgonah1