eitaa logo
°•| ترک گناه |🏴•°
2.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
7.7هزار ویدیو
118 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفکر مقدمه توبه سخنرانی شب قدر حاج حبیب الله شعبانی نماینده ولی فقیه استان همدان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
وقتی میگویند علی(ع) غریب بود ، لعنت میکنید مردمان آن زمان را ؛ وقتی میگویند حسین(ع) تنها بود، لعنت میکنید مردمان آن زمان را ؛ ✗نکند برسد آنروز کہ بگویند : مهدی(عج) غریب بود و لعنتمان کنند . . . ! ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
📖 لَاتَیأَسُوا مِن رَّوحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَایَیأَسُ مِن رَّوحِ‌ اللَّهِ إِلَّا الْقَومُ الکَافِرُون (یوسف/۸۷) 👈از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران از رحمت خدا مأیوس می‌شوند. #اشتراک_حداکثری ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
#آنها_منتظــــرند♥️ آخرین پنجشنبہ ماه رمضان عزیزانیکہ در بین ما نیستند دلخوشند بہ یک فاتحہ بہ یک صلوات، یک دعای رحمت و آمرزش همینها برایشان یک دنیاست در ان دنیا #برای_شادی_روحشان_فاتحه ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
#یا_صاحب_زمان_عج شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است لب تشنه اگر آب نبیند سخت است ما نوکر و ارباب توئی مهدی جان نوکر رخ ارباب نبیند سخت است #دلتنگتم_ارباب #العجل_مولانا شبتـــون مهـــــدوی 🌷 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
°•| ترک گناه |🏴•°
قسمت #130رمان سجاده صبر🌸🍃 بعد ازاینکه به جلوی مدرسه رسیدند، سهیل از ماشین پیاده شد و علی رو در آغوش
قسمت رمان سجاده صبر 🌸🌹 طمه بی حال سری تکون داد که سهیل گفت: خوب غرغر که نکردی، اجازه میدی من برم؟ کاری نداری؟ فاطمه در حالی که از روی پله بلند میشد گفت: بیا، حتی نمیذاری من حرف بزنم. برو به سالمت... سهیل خندید و فاطمه رو که داشت به سمت در خونه میرفت از پشت بغل کرد و گفت: قول میدم امشب دیگه زود برگردم اون وقت تو هرچقدر که دلت میخواد غرغر کن. خوب؟ فاطمه لبخندی زد و گفت: باشه. منتظرتم. سهیل موهای فاطمه رو بوسید و خداحافظی کرد و رفت. فاطمه نگاهی به رفتن سهیل کرد و بعد خسته وارد خونه شد، احساس بدی داشت، نمیدونست چرا چند روزه اینقدر احساس بدی داره، دلش میخواست سهیل همش کنارش باشه، با این که کار و بار سهیل حسابی گرفته بود اما ذره ای از مشغولیتش کم نشده بود، حاال چندتا ماشین برای حمل بارهای باغها داشت و چند تا کارگر، کارش داشت روز به روز پر رونق تر میشد، اما ... خسته آهی کشید و به سمت اتاق بچه ها رفت، علی توی اتاقش مشغول درس خوندن بود، کالس سوم بود، نگاهی بهش کرد، پسر دوست داشتنی ای که خیلی شبیه سهیل بود، پوست سفید و چشم و ابرو و موهای سیاهش زیباترش کرده بود، علی که متوجه نگاه مادرش شد سرش رو باال کرد و گفت: چیزی شده مامان؟ -نه مامان جون... بعد به سمتش رفت و عاشقانه بوسیدش و یک خسته نباشید بهش گفت، ریحانه خونه یکی از همسایه ها بود، خسته بالشتی رو از اتاق برداشت و توی هال کنار بخاری دراز کشید و به خواب فرو رفت ... +++ صدای وحشتناکی بلند شد، نمیدونست خوابه یا بیدار، سراسیمه از جاش بلند شد، چند بار پلکهاش رو به هم زد، همه خونه میلرزید، پنجره با صدای بدی به هم میخورد، احساس میکرد زلزله اومده، به سختی از جاش بلند شد و فورا به سمت اتاق علی دوید، علی رو دید که با چشمهایی که ازش ترس میبارید گوشه اتاق ایستاده و نگاهش میکنه، صداش کرد: علی... علی ... بیا ... خواست بره به سمتش که لرزشها شدید تر شد، احساس کرد دیوارهای خونه دارند کج میشن، از ته دل فریاد زد: علی ... و همه خونه آوار شد، یکهو اون همه صدا خاموش شد و .... تاریکی محض .. خدای من!!! حاال چیکار کنم هرروز ساعت باشید 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺 جمعہ شد آقا نگاهم بر در اسٺ در فراق یار آهم از سر اسٺ مےنمایند جمعہ ها گر افتخار باشد از مهدے زهرا انتظار #یابن_الحسن_آقا_بیا #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌺🍃 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
🌸 حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: 🍁 به كسى بنگر كه توانش كمتر از تو است و نه آن كه توانش بيش از تو است؛ اين شيوه تو را به آن چه قسمتت گشته بيشتر خرسند مى‌سازد و شايستهٔ افزونىِ نعمتِ پروردگارت مى‌كند 📚 تحف‌العقول، ص 360 🌱 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
5abf9dd36ae13563667e3e7e_-6553334652758148527.mp3
4.01M
تندخوانی جزء۲۵ التماس دعا ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
#یادمان_باشد 🔸هیچ مصیبتی ♦️بزرگتر از 🔴گم کردن خداوند نیست... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
✅وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا... هرگز كسانى راکه درراه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زنده اندكه نزد پروردگار روزی داده میشوند 📘آل عمران آیه ۱۶۹ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹حجت الاسلام قرائتی: 🔴روزه نمیگیری؟ نگیر اما ادب رو در مقابل خدا رعایت کن! ⛔️برای خدا گردنکشی نکن، روزه خواریتو علنی نکن! با خدا میخوای در بیفتی؟! تو که از ترس پشه،میری توی پشه بند... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
آن ساعتی خوش است که من گریه می کنم آن گریه را به محضـــــرتان هدیه می کنم هر کس به تکیه گاه وپناهی دلش خوش است من نوکرم به صاحـــب خود تکیه می کنم #عشق #معنایی_نــدارد_جز_حسینــــ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
🍃🌺 روزی ده ساعت تشنگی کشیدن که چیزی نیست ما هزار و خرده ای سال است که انتظار می کشیم........ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
#یادمان_باشد 🔸هیچ مصیبتی ♦️بزرگتر از 🔴گم کردن خداوند نیست... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•| ترک گناه |🏴•°
قسمت #131 رمان سجاده صبر 🌸🌹 طمه بی حال سری تکون داد که سهیل گفت: خوب غرغر که نکردی، اجازه میدی من ب
قسمت رمان سجاده صبر 🌸✨ توی راهروی بیمارستان قدم میزد، چیزی نمی فهمید، انگار جایی رو نمیدید فقط منتظر بود که دکتر از اتاق عمل بیاد بیرون، احساس تنهایی میکرد، انگار همه دنیاش رو خال گرفته بود، بی تاب قدم میزد،مدام با خودش تکرار میکرد: خدایا چیکار کنم ... خدایا کمک کن... خدایا... پرستاری که از کنارش رد میشد با ترحم نگاهش کرد و گفت: لطفا آروم باشید، عمل طوالنی ایه، اینجوری دارید خودتون رو اذیت میکنید ... سهیل انگار حتی حرفهاش رو هم نشنید... چه انتظاری ازش داشت؟ انتظار داشت وقتی تمام زندگیش توی اتاق عمله راحت و آروم روی اون صندلی لعنتی بشینه و به هیچ چیز فکر نکنه... گوشیش زنگ خورد، فورا از جیبش درآورد، سها بود: -سهیل، چی شد؟ عملشون تموم نشد؟ -نه، میگن عمل طوالنی ایه، شما کجایین؟ -644 کیلومتر مونده، هیچ خبری نیاوردن؟ -نه، هیچی... -غصه نخوری داداشی ها، خوب میشن سهیل نمیدونست چی بگه، بدون خداحافظی گوشی رو قطع کرد و دوباره به ساعت بیمارستان خیره شد، ساعت 1 بعد از ظهر بود و معلوم نبود تا چند ساعت دیگه باید منتظر میموند... هم فاطمه توی اتاق عمل بود و هم علی ... بی تاب و بی قرار بود، انگار ثانیه ها قصد گذشتن نداشتن، هر بار که به عقربه ها نگاه میکرد انگار از جاشون جم نخورده بودند ... دلشوره بدی داشت، دلشوره ای که باعث شده بود حالت تهوع شدیدی بهش دست بده .... دیگه خسته شده بود... تا وقتی که ساعت 6 رو نشون میداد همچنان قدم میزد، پاهاش دیگه سر شده بودند و هیچ حسی نداشتند، توی این مدت تمام طول عمر 44 سالش رو با فاطمه مرور کرده بود، تک تک لحظه هاش رو، لحظات خوب و بدش رو .... لحظاتی که با علی بود، با هم دو تایی مردونه میرفتن رستوران ... زمانایی که با هم درد و دل میکردن ... زمانایی که به چشمهای پر غرور علی نگاه میکرد و کیف میکرد ... توی دلش گفت: خدایا، زندگیم رو ازم نگیری ... خدایا فاطمه ام رو ازم نگیری ... علیم رو ازم نگیری ... در حال راز و نیاز بود که مردی با لباس سبز از اتاق بیرون اومد،سهیل با دیدنش فورا به سمتش رفت، مرد رو کرد به سهیل و گفت: شما چه نسبتی با علی نادی دارید. سهیل انگار قلبش توی دهنش اومده بود، فورا گفت: پدرش هستم هرروز ساعت باشید 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ پیامبر اڪرم (ص) #بهترین امت من در درجہ اول كسانےهستند ڪه ازدواج ڪرده‌اند💍 و مردان و زنان بدون همسر درمرتبہ #آخر قرار دارند.. 📜 مستدرک الوسائل_حدیث 45 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
4_134438278865618120.mp3
4.07M
💠 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 💠 ⚜ #جزء_26 #قرآن_کریم ⚜ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
❣ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 💠 صلوات خاصه حضرت علیه السلام 🌹اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي 🌸الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقَ الاَرض 🌹و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد 🌸صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا 🌹كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَليٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك 🌹خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است 🌸و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام، با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم، چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃 🇮🇷 کانال ترک گناه1 @tarkgonah1
🔴این حرف ها را ترک کنید! 🍀حضرت استاد فاطمی نیا : 💥جمله اي بين بعضی از مردم معروف است كه بايد ترک شود، چرا كه بي ادبی به ساحت خداوند است. ✅ و آن جمله اين است كه كسی كه قادر به گرفتن روزه نيست و به دستور خدا روزه نمی گيرد ، به ديگران می گويد سعادت روزه گرفتن نداشته! ❗️اين چه جمله اي است ؟! 🌷تو به دستور خدا روزه نگرفته اي... ⚡ گفتن جمله يعني خداوند با فرمانش مرا بی سعادت كرده است! ♨️اين بی ادبی به درگاه خداست. 🔆همانطور كه روزه دار به امر خدا عمل می كند و روزه میگیرد ، كسی هم كه به سبب مريضی روزه نمی گيرد ، به فرمان خداوند عمل می كند. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
🍃🌺 #خـــدا_ببخش آخـرین شبهــاست کم کم رفع زحمت میکنیم جیبمان خالیست احساس خجالت میکنیم #الهی_العفـو 💔😔 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ #ترک_گناه ● @tarkgonah1
°•| ترک گناه |🏴•°
قسمت #132 رمان سجاده صبر 🌸✨ توی راهروی بیمارستان قدم میزد، چیزی نمی فهمید، انگار جایی رو نمیدید فقط
قسمت سجاده صبر🌸🍃 ضربان قلبش از 244 هم باالتر رفته بود، هر لحظه که میگذشت تا اون مرد حرف بزنه احساس میکرد االن قلبش از قفسه سینش میزنه بیرون.. مرد پرستار مستقیم توی چشمهای سهیل نگاه کرد و گفت: متاسفم ... هر کاری از دستمون براومد انجام دادیم .... اما ... برای چند لحظه دنیا برای سهیل متوقف شد، چند بار پلک زد، انگار ادامه حرفهای اون مرد رو نمیشنید، فقط دید مرد بعد از گفتن یک سری حرف رفت و سهیل موند و راهروی خلوت بیمارستان ... سهیل موند و اون همه خاطره، سهیل موند و ... غم از دست دادن پسر دوست داشتنیش... انگار باورش نمیشد زیر لب زمزمه کرد: علی... علی دوست داشتنی من ... رفت؟ ... نمیتونست سر پا بایسته، چشمهاش تار میدید، مجبور شد چند بار پلک بزنه تا بتونه چیزی ببینه ... با خودش چند بار تکرار کرد: علی؟ دروغ گقت... حتما اون پرستار دروغ گفت ... اما وقتی دکتر هم از اتاق عمل بیرون اومد و سری به افسوس تکون داد و بهش تسلیت گفت تازه فهمید همه چی حقیقت داره ... علی واقعا رفته بود ... نفسهاش به شماره افتاد ... علی ... علی من ... رفت .... اشکهاش بی اجازه سرازیر میشدند، توی حیاط بیمارستان نشسته بود و زار زار گریه میکرد، مردمی که از اطرافش میگذشتند با ترحم بهش نگاه میکردند، سرش رو روی چمنهای اونجا گذاشت و گفت: خدا ... خدا ... خدایا علی رو ازم گرفتی... پسرم رو ازم گرفتی ... مایه جونم رو ازم گرفتی ... فاطمم رو نگیر... خدایا قول میدم تا آخر عمر بندگیت رو کنم .... خدایا قول میدم ... خدایا به ریحانم رحم کن ... خدایا رحم کن بهم ... خدایا ریحانم رو بی برادر کردی ... بی مادر نکن ... خدایا جونم رو ازم نگیر ... فاطمم رو ازم نگیر ... صداش بر اثر گریه به لرزش افتاده بود، از ته دل فریاد زد: خدا .... +++ ساعت 44 شب بود که سها و پدرمادر سهیل و مادر فاطمه رسیدند، وقتی وارد بیمارستان شدند و به چشمهای پف کرده سهیل نگاه کردند قلب همشون از حرکت ایستاد... نمیدونستند چی شده... -سهیل چی شده؟ چرا اینجوری ای؟ سهیل تمام توانش رو جمع کرد و گفت: هنوز زیر عملن دلش نمیخواست از مرگ علی چیزی بگه، هنوز زود بود، دل نگران فاطمه بود .. نمیدونست چی میشه، فقط دعا میکرد، بقیه هم بی خبر از مرگ علی مشغول دعا شدند هرروز ساعت باشید 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹