فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#تصویری
🔅نکنه توی خانهای قرآن خوانده نشه!
🔰#استاد_رفیعی
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
17.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬
✘ احتمال وقوع سونامی در ایران!
هر ۹۲ ثانیه یک قربانی جنسی ⛔️
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#کلام_اهلبیت
اگر مردم میدانستند در قبرها چه میگذرد،
حتی یک گناه هم نمیکردند!
✍🏻 امامعلی(علیهالسلام)
📖 نهجالبلاغه/نامه۳۱
°•| ترک گناه |🏴•°
کتاب رمان سلام بر ابراهیم #پارت۵۰ مهدي فريدوند: چند ماه از پيروزي انقلاب گذشت. يکي از دوستان به من
کتاب رمان سلام بر ابراهیم
#پارت۵۱
داشتم گزارش را مينوشتم. گفتم: حتمًا يك رونوشت براي شوراي انقلاب
ميفرستيم. ابراهيم پرسيد: ميتونم گزارش رو ببينم؟
گفتم: بيا اين گزارش، اين هم حكم انفصال از خدمت!
گزارش را بادقت نگاه کرد. بعد پرسيد: خودت با اين آقا صحبت کردي؟
گفتم: نه، لازم نيست، همه ميدونن چه جورآدميه!
جواب داد: نشــد ديگه، مگه نشــنيدي: فقط انســان دروغگــو، هر چه که
ميشنود را تأييد ميکند!
گفتم: آخه بچههاي همان فدراســيون خبر دادند... پريد تو حرفم و گفت:
آدرس منزل اين آقا رو داري؟ گفتم: بله هست.
ابراهيم ادامه داد: بيا امروز عصر بريم در خونهاش، ببينيم اين آقا كيه، حرفش
چيه!
من هم بعد چند لحظه سکوت گفتم: باشه.
عصر بعد از اتمام کار آدرس را برداشتم و با موتور رفتيم.
آدرس او بالاتر از پــل ســيد خندان بــود. داخل کوچهها دنبــال منزلش
ميگشــتيم. همان موقع آن آقا از راه رســيد. از روي عکســي که به گزارش
چسبيده بود او را شناختم.
اتومبيل بنز جلوي خانهاي ايستاد. خانمي که تقريبًا بيحجاب بود پياده شد
و در را باز کرد. بعد همان شخص با ماشين وارد شد.
گفتم: ديدي آقا ابرام! ديدي اين بابا مشکل داره.
گفت: بايد صحبت كنيم. بعد قضاوت کن.
موتور را بردم جلوي خانه و گذاشتم روي جک. ابراهيم زنگ خانه را زد.
آقا که هنوز توي حياط بود آمد جلوي در.
مردي درشــت هيکل بود. با ريش و سبيل تراشيده. با ديدن چهره ما دو نفر
در آن محله خيلي تعجب کرد! نگاهي به ما كرد و گفت: بفرمائيد؟!
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
کتاب رمان سلام بر ابراهیم
#پارت۵۲
با خودم گفتم: اگر من جاي ابراهيم بودم حســابي حالش را ميگرفتم. اما
ابراهيم با آرامش هميشــگي، در حالي که لبخند ميزد سـلام کرد و گفت:
ابراهيم هادي هستم و چند تا سؤال داشتم، براي همين مزاحم شما شدم.
آن آقا گفت: اسم شما خيلي آشناست! همين چند روزه شنيدم، فکرکنم تو
سازمان بود. بازرسي سازمان، درسته؟!
ابراهيم خنديد و گفت: بله.
بنده خدا خيلي دست پاچه شد. مرتب اصرار ميکرد بفرمائيد داخل. ابراهيم
گفت: خيلي ممنون، فقط چند دقيقه با شما کار داريم ومرخص ميشويم.
ابراهيم شــروع به صحبت کرد. حدود يک ساعت مشغول بود، اما گذشت
زمان را اصلا حس نميکرديم.
ابراهيــم از همه چيز برايش گفت. از هر موردي برايش مثال زد. ميگفت:
ببين دوست عزيز، همسر شما براي خود شماست، نه براي نمايش دادن جلوي
ديگران! ميداني چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بيحجاب شما به گناه
ميافتند!
يا اينکه، وقتي شما مسئول کارمندها در اداره هستي نبايد حرفهاي زشت
يا شوخيهاي نامربوط،آن هم با کارمند زن داشته باشيد!
شما قبلا در رشته خودت قهرمان بودي، اما قهرمان واقعي کسي است که
جلوي کار غلط رو بگيرد
بعد هم از انقلاب گفت. از خون شــهدا، از امام، از دشمنان مملکت.آن آقا
هم اين حرفها را تأييد ميکرد.
ابراهيم در پايان صحبتها گفت: ببين عزيز من، اين حكم انفصال از خدمت
شماست.
آقاي رئيس يکدفعه جــا خورد. آب دهانش را فرو داد. بعد با تعجب به ما
نگاه کرد.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
💠 #کمرشکن
🔸 امام باقر علیه السلام:
سه چیز پشت انسان را می شکند:
1️⃣ زیاد شماردن عمل خویش
2️⃣ فراموشی گناه
3️⃣ خشنودی به رای خود.
📚 وسائل الشیعه/ج 1/ص 95
✍🏼 تمام اینها ریشه در #تکبر و خود بزرگ بینی دارد و خودسازی با تکبر سازگاری ندارد.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
990208-Panahian-HarameEmamReza-AsrarVaAdabeEstegfar-04-18k.mp3
2.4M
اسرار و آداب استغفار
استاد_پناهیان
#جلسهچهارم
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1